

پازل شعر امروز (13)(گنبد کبود)
انتشارات نيماژ منتشر کرد: گنبد کبود را بايد حاصل 12 سال سکوت کورش اسدي دانست که بار نخست در سال 1394 با 8 داستان کوتاه منتشر شد. همگي اين داستانها در دهه هشتاد نوشته شدهاند و نشان از اوج خلاقيت نويسنده در سبک و سياق منحصر به فرد خودش را دارد. داستانهاي اين مجموعه شايد مدرنترين آثار کورش اسدي به شمار بيايند که نگاهي ازلي و ابدي به موقعيتهاي ايجاد شده دارند. اين داستانها، وضعيتي از روزگار نويسندهاش به دست ميدهند که در آن انسان در عين زندگي در دورهي مدرن، بازگشتي به خوي بدوي و وحشي خود خواهد داشت و بدين ترتيب نوعي حيوان بودگي و مسخ جامعه انساني را به نمايش ميگذارند. اسدي در داستانهايش با بياعتنايي و خونسردي آدمها را در موقعيتها و وضعيتهاي خاصي قرار ميدهد که سبب ميشود، به تدريج با افشاي اطلاعاتي که به کندي در طول روايت داده ميشود، درون خويش را افشا کنند. از اين جنبه ميتوان داستانهاي او را حاصل توصيف دروني انسان معاصر در شرايط امروز ما تصور کرد. نويسنده بيش از هر وقت ديگر در داستانهاي اين مجموعه به مکاشفه در جهان مينشيند. داشت خوابشان ميبرد که صدايي شنيدند. با چشمهاي خمار پر خواب چرخيدند سمت در. سايهي روشني در را ميشکست. بعد، آجر پس رفت و دستي سنگ گرد هفت رنگ را نشاند جلوشان. هم را در آغوش گرفتند و حيران به روشني جهان نگاه کردند. يکي دو دانه برف دم در نشست و زود آب شد. آجر برگشت و سرما و همهچيز پشت در ماند. بلند شدند. رفتند پهلوي سنگ. نگاهش کردند. به هم نگاه کردند. رفتند جلوتر بويش کردند. سنگ بر حلقهاي ميدرخشيد. پريدند اينور، پريدند آنور سنگ. از توي حلقه رد شدند. هلش دادند سمت دندان. بهش تکيه دادند. خسته بودند... . فروشگاه اينترنتي 30بوک
شاید بپسندید














از این نویسنده













