

انتشارات معين منتشر کرد: داستان »مثل ماه شب چهارده« جزو جديدترين آثار »هوشنگ مرادي كرماني« است اين داستان را مي توان به نوعي ادامه دهنده خط فكري نوگرايانه نويسنده دانست كه در تار و پود داستان هاي دوره دوم نويسندگي اش تنيده شده است. آنچه داستان هاي دوره جديد مرادي كرماني (»مرباي شيرين«، »مهمان مامان«، »لبخند انار«) را از ديگر آثار او متمايز مي كند، دست زدن به تجربه هاي متفاوتي است كه طي آن فضاها و مضامين متفاوتي خلق شده اند. اولين ويژگي بارز چهار داستان فوق آن است كه تمام اتفاقات آن در يك فضاي كاملا" شهري و مدرن رخ مي دهد و از اين رو شخصيت ها، فضاها، گفتگوها و لحن و زبان اثر كاملا" متفاوت با آثار پيشين است. نويسنده، اين بار هم طرح داستان را در بستري اجتماعي به پيش مي برد و خيلي زود خواننده را در دل شرايط بحراني طراحي شده فرو مي برد. شخصيت هاي اصلي داستان بر سر يك دوراهي قرار گرفته اند: دانش آموزان به دليل علاقه شان به فراگيري هنر »كاريكاتور« و بنا به دستور معلمشان مجبورند كاريكاتور پيرمردها وپيرزن هاي شهر را طراحي كنند. آنها با مقاومت بزرگترهايي مواجه مي شوند كه فكر مي كنند، كودكان مي خواهند مسخره شان كنند و ... نويسنده اين بار شخصيت هاي فقير و محروم روستا را فراموش كرده و به خلق شخصيت هاي جديدي دست زده كه بارزترين تفاوتشان باهوش بودن و سماجتشان است. كودكان داستان جديد مرادي كرماني نسل سومي هايي هستند كه دور از چشم بزرگترها براي فراگيري يك هنر مدرن تلاش مي كنند. بچه هاي امروزي نويسنده آن قدر جسارت دارند كه حتي كاريكاتور معلمشان را هم مي كشند و به او نشان مي دهند و دقيقا" در نقطه مقابل مجيد (قصه هاي مجيد) قرار مي گيرند كه در مدرسه شان فلك مي شد و جلوي معلمش دست و پايش را گم مي كرد. نويسنده برخلاف داستان هاي قبلي اش به دنبال نمايش »تقابل خير و شر« و پررنگ كردن آن است. در جامعه آرماني كه داستان هاي دوره اول در بستر آن اتفاق مي افتاد، خبري از شخصيت هاي منفي نبود و »خط اصلي قصه« همه آدم ها را تا حدودي موجه و صاحب حق معرفي مي كرد، ولي در داستان جديد، مرادي كرماني در فضاسازي هاي صفحات نخست، ذهن مخاطب را براي ورود به جامعه اي متظاهر آماده مي سازد. اين جا محله اي قديمي و ريشه دار است. با آدم هايي كه مدام به هم لبخند مي زنند، حتي اگر از هم خوششان نيايد. روزي چند تا از نوجوانان با استعداد كاريكاتوريست از دست پيرمردها كتك مي خوردند، زخم و زيلي مي شدند و فحش و بد و بيراه مي شنيدند. در چنين فضايي يك مسئله كوچك مي تواند وضعيت متعادل موجود را برهم زند و گره داستاني را ايجاد كند. بدين ترتيب صحنه چالش شخصيت هاي مثبت و منفي خيلي زود شكل مي گيرد. محله به هم ريخته بود. پيرمردها و پيرزن ها غر مي زدند، پيرمردها بچه هاي فضول و دوربين و قلم به دست را كه مي ديدند رويشان را برمي گرداندند يادنبال شان مي كردند و مي زدند. مرادي كرماني به دليل دلبستگي عاطفي كه به دنياي كودكان دارد، زيركانه به دفاع از رفتارهاي معصومانه شخصيت هاي كم سن و سالش مي پردازد و درمقابل فضاي زندگي انسان هاي قطب منفي داستان را فضايي مسئله دار، پراشكال و قابل نقد معرفي مي كند. بله اين حقيقت تلخي است. پيرها بر اثر سال ها زندگي و رنج و سختي و آرزوهاي برآورده نشده، هي اخم كرده اند، هي قهر كرده اند، هي غصه خورده اند و چين هاي چهره شان فراوان و عميق شده است، مناسب كاريكاتور! »مثل ماه ...« داستاني گفتگو محور است و حجم بيشتر آن را ديالوگ هاي شخصيت هاي داستان تشكيل مي دهد كه نويسنده سعي كرده در اين ديالوگ ها از زبان و بياني كودكانه استفاده كند. آقا شما چرا پيله كرده ايد به خوشگلي و زشتي چهره مثلا" هر كه دماغ گنده و چشم ريز داشت يا شكمش گنده بود، آدم بدي است در »مثل ماه ...« نويسنده بيشتر از آن كه به فكر قصه گويي و ايجاد تعليق هاي متعارفش باشد، دغدغه انتقال پيام و انديشه مورد نظرش را دارد. جملات آموزشي داستان از زبان معلمي كه نويسنده در جايگاهش نشسته، در جاي جاي داستان تكرار مي شود. پس درد كه چيز بدي است، اين جا اهميت پيدا مي كند. ما را به ريشه فاسد و چركين دندان راهنمايي مي كند. كاريكاتور و طنز هم همين طور است كسي را متوجه عيب وايرادش مي كند. شما هم ياد بگيريد تلخي واقعيت را تحمل كنيد. تلخي واقعيت را به درون بكشيد از زشتي ظاهر رد شويد، تا روحي زيبا و باعدالت داشته باشيد. »مثل ماه ...« با تأكيد بر مفاهيم مدالي چون »حقوق شهروندي«، »نقد اجتماعي« ، »آزادي بيان« و »تحمل مخالف« و توضيح آنها به زبان كودكانه، جايگاه ويژه اي در بين داستان هاي »مرادي كرماني« دارد. از نام كنايه آميز كتاب هم نمي توان به سادگي گذشت. »مثل ماه شب چهارده« اين نام دركنار طرح جلدي كه كودكان را در حالت نقاشي كردن يك شيء بي عيب و نقص ماه شب چهارده نشان مي دهد، تكميل مي شود. فروشگاه اينترنتي 30بوک
شاید بپسندید














از این نویسنده













