

هر گذشته اي درسي براي امروز در بر دارد. به شرط آنکه درست به آن نگاه شود. ما تاريخ خود را بيشتر در ضمير ناآگاه خود حمل مي کنيم. در حالي که نگرش آگاهانه تري از آن مورد نياز است. ايران که در يکي از حساس ترين نقطه هاي جهان قرار داشته، برخوردگاه تمدن ها و ماجراهاي بزرگ بوده است. تاريخ او در آسيا با تاريخ چين و شبه قاره هند و ميان رودان (بابل و آشور) و آسياي صغير (ترکيه) و عربستان و ساير کشورهاي خاورميانه، و به طريق اولي افغانستان و آسياي مرکزي، و در غرب با يونان و روم و بخشي از اروپا و نيز مصر و شمال آفريقا آميخته است. شايد کشور ديگري چون ايران يافت نشود که در طي يک دوران چند هزار ساله با اين همه سرزمين و قوم و تمدن سر و کار داشته باشد، که تعدادي از آنها از صفحه روزگار محو شده و برخي دگرگوني عميق يافته اند نتيجه آنکه ما گذشته از تاريخ سرزمين خود يک تاريخ مشترک با دنيا داريم. مثلا ايران و هند، ايران و يونان، ايران و عرب و غيره... که بايد به آن بپردازيم.
شاید بپسندید














از این نویسنده













