نظر خود را برای ما ثبت کنید
نشر نیلوفر منتشر کرد:
در رزاه ما شکسنه دلی میخزد و بس بازار خود فروشی از آنسوی دیگر است. (حافظ)
بازار خود فروشی داستان مردم عادی است نه داستان قهرمانیها و رشادتها و بزرگواریها.
بازار خود فروشی شرح دردها و شادیها و پاداشها و کیفرهایی است که طبقات گوناگون به همان حالت طبیعی و با همان بداهتی جذب آنها میشوند که از آتش شعله به بالا میرود.
بازار خودفروشی میدان جنگ نیک و بد نیست بلکه تلاش مدام افراد بیروح مادی است برای آنکه در دنیای بیروح مادی به جایی برسند.
بازار خودفروشی انبوهی از نکتههای خرد است تا نشان دهد که آدمهای درجه دهم همواره در کارند تا به درجه نهم برسند.
فروشگاه اینترنتی 30بوک
بازار خودفروشی از سایت گودریدز امتیاز 3.8 از 5 را دریافت کرده است.
بازار خودفروشی از سایت آمازون امتیاز 4.2 از 5 را دریافت کرده است.
بازار خودفروشی رمانی از نویسندهٔ انگلیسی ویلیام تکری است که در آن به داستان زندگی دو شخصیت بهنامهای بِکی شارپ و آملیا سدلی پرداخته است و از زندگی آنها میان دوستان و خانوادههایشان در طول و پس از جنگهای دورهٔ ناپلئون میگوید. این رمان اولینبار به صورت سریالی در یک ماهنامه بین سالهای 1847 تا 1848 منتشر شد و در زیر آن طراحیهایی از جامعهٔ انگلستان نیز اضافه شد که نشاندهندهٔ طنز جامعهٔ بریتانیا در اوایل قرن نوزدهم بود. بسیاری از این تصاویر را خودِ تکری به همراه متن کشیده بود. در آخر این کتاب به صورت یک جلد رمان در سال 1848 منتشر شد. برخی تکری را بنیانگذار رمانهای ویکتوریایی میدانند. کتاب بازار خودفروشی در سال 2003 در رتبهٔ 122 نظرسنجی بیبیسی قرار گرفت و محبوبترین کتاب بریتانیا شد.
«کتاب بازار خودفروشی یکی از بیست رمان بزرگ قرن نوزدهم است.» - سامرست موآم، داستاننویس و نمایشنامهنویس انگلیسی
منتقدان این اثر را قبل از انتشار آخرین قسمت آن در ماهنامه به عنوان یک گنجینهٔ ادبی ستودند.
شارلوت برونته در مورد تصویرسازیها و خودِ کتاب گفت: «شما نمیتوانید دیگر کسی مثل تکری را پیدا کنید. چگونه کسی میتواند با چند خط و نقطههای سیاه، تصویرها و شخصیتهایی چنین واقعی را به تصویر بکشد. داستان بسیار دقیق، طراحیها بسیار ظریف است و به سختی میتوانم دست از تحسین آن بکشم.»
این کتاب نهتنها سرگرمکننده است بلکه بسیار آموزنده است. سبکی که از طریق روایت کتاب به خوبی نشان داده شده است. تکری سعی کرده است زندگی سختِ دو زن را در آن دوران به تصویر بکشید و با زبانی طنز به وضعیت جامعهٔ دوران ویکتوریایی انتقاد کند.
عنوان اصلی این کتاب بازارخودفروشی: رمانی بدون قهرمان است. این عنوان برگرفته از کتاب «سیر و سلکوک زائر» اثر جان بانیان است که یکی از مهمترین کتابهای ادبیات انگلیسی بهشمار میرود و اولینبار در 1678 منتشر شد که نشاندهندهٔ دلبستگی گناهآلود انسان به امور دنیوی است. کتاب بازار خودفروشی داستان صعود یک زن جوان بهنام بِکی، به قلهٔ جامعه انگلستان و سقوط سریع او است. نویسنده همچنین در این کتاب بر روی افرادی که در این جامعه زندگی میکردند تمرکز کرده است؛ از جمله دوست بِکی، که از بسیاری جهات زندگیای موازی با بکی دارد. خودِ داستان در قالب یک نمایش عروسکی ارائه میشود که راوی در ابتدای رمان به معرفی آن میپردازد. در ادامه شما شاهد درگیری بِکی شارپ دختر یتیم یک هنرمند و یک رقصنده و جاهطلبی او برای رسیدن به موقعیت اجتماعی بالاتر و ثروت خواهید بود. بِکی در سرتاسر این رمان مدام با افراد بالادست و پاییندست جامعه درگیر است و حتی مجبور است در مدرسهای که بچههای ثروتمند در آن درس میخوانند، کار کند. این تماسهای اولیه باعث میشود او بهشدت از شکاف گستردهٔ بین خود و کسانی که در طبقات بالاتر جامعهٔ انگلستان زندگی میکردند آگاه شود. درنهایت بکی تبدیل به یک معلم سرخانهٔ پیشپاافتاده میشود و سعی میکند خود را بالا بکشد تاجایی که کارش به معاشرت با اربابان میرسد و حتی به ملاقات پادشاه میرود. تکری همزمان داستان آملیا را نیز بازگو میکند و بر رابطهٔ بد او با جورج آزبورن متمرکز میشود که از دوران کودکی با او نامزد بوده است اما وقتی پدر آملیا ورشکست میشود، پدر جورج نامزدی آن دو را بهم میزند. برای بکی و آملیا، نیروهای جامعه آنتاگونیست اصلی هستند. بِکی برای رسیدن به اهدافش باید بر سختیهای طبقهٔ اجتماعی غلبه کند. آملیا نیز باید بر جامعه غلبه کند چون وسوسهٔ رسیدن به پول آنقدر بیشتر است که ازدواج او را با مردی از خانوادهای ثروتمند غیرممکن میسازد.
بِکی شارپ و آملیا سدلی هر دو در آکادمی زنان جوان خانم پینکرتون درس میخوانند. بِکی باهوش و متعهد است اما وضعیت مالی بسیار ضعیفی دارد. آملیا ثروتمند است و هالهای از معصومیت دارد. دوشیزه پینکرتون نمیتواند رفتار بکی را تحمل کند و بنابراین ترتیبی میدهد که او بهعنوان معلم سرخانه در املاک خانوادهٔ کراولی مشغول به کار شود. قبل از شروع کار، بکی یک هفته را در خانهٔ آملیا میگذراند و سعی میکند برادر آملیا را که از هند به خانه برگشته به خود جذب کند. بکی تقریباً موفق میشود اما نامزد آملیا، جورج، به برادرزنش توصیه میکند که از چنین رابطهای اجتناب کند و بکی ناموفق و با ناراحتی بهسراغ شغل جدیدش میرود. اعضای خانوادهٔ کراولی بسیار بکی را مورد لطف قرار میدهند و خیلی زود، هم آقای پیت و هم پسرش رادون به او ابراز علاقه میکنند. زمانی که آقای پیت عشق خود را به بکی ابراز میکند، بکی فاش میکند که مخفیانه با رادون ازدواج کرده است. در همینحال، آملیا حس میکند که جورج دیگر او را نمیخواهد و خانوادهٔ آملیا ثروت خود را از دست میدهند و جورج نیز به دلیل امتناع از ترک آملیا، از خانوادهاش طرد میشود.
• با اقتباس از کتاب بازارخودفروشی تاکنون فیلمها، سریالها و نمایشنامههای زیادی ساخته شده است.
• شبکهٔ بیبیسی یک مینی سریال با بازی ایو متسون در نقش بکی شارپ و بازیگرانی همچون ربکا سایر، جیمز ساکسون و سایمون دورماندی ساخت. این سریال در سال 1987 پخش شد.
• معروفترین اقتباس سینمایی از رمان بازار خودفروشی، فیلمی تاریخی است که در سال 2004 به کارگردان میرا نِیر پخش شد. کارگردان در این فیلم تغییر قابلتوجهی در توسعهٔ شخصیت اصلی بکی شارپ با بازی ریس ویترسپون ایجاد کرد. این فیلم جوایز زیادی برنده شد و همچنین نامزد دریافت جایزهٔ شیر طلایی در جشنوارهٔ فیلم ونیز شد.
• کتاب بری لیندون اثر دیگری از ویلیام تکری است. این کتاب دومین اثر سرشناس این نویسنده است که با استفاده از قالب رمانهای پیکارسک، زندگی پرفراز و نشیب جوانی را روایت میکند که برای رسیدن به شکوه و عظمت، از هیچی عملی نمیگذرد. او دست به قمار، دوئل و سرقت میزند. راوی جاهطلبِ داستان بسیار عیاش و بیاخلاق است و در ورای زندگیاش شما را با جنگهای هفتسالهٔ اروپا و وضعیت کشورهای در حال جنگ آشنا میکند.
• کتاب میدل مارچ اثر جورج الیوت رماننویس بزرگ انگلیسی است. جورج الیوت به سبب مهارت و ژرفبینیاش در توصیف انگیزهها مقام منحصربهفردی دارد، به طوری که بسیاری از نقادان مدرن او را بزرگترین رماننویس انگلیسیقرن نوزدهم میدانند. شخصیتهای رمان میدل مارچ بهرغم سادگی ظاهریشان زندگی درون بغرنجی دارند. بعضی بر معیارهایی پای میفشارند که همگان آنها را صرفا تحسین میکنند و نه تشویق، بعضی دیگر بر عادیاتی متکیاند که همگان آنها را تشویق میکنند و نه تحسین. میدل مارچ داستان یک شهر است با همه ابعاد و مناسباتش.
ویلیام میک پیستکری در 1811 در نزدیکی کلکته به دنیا آمد و در 52 سالگی در لندن درگذشت. پدرش، ریچموند تکری، از کارمندان مرفه شرکت هند شرقی بود و مادرش آن بچر از خانوادهای بود که سابقهٔ کار درازمدتی در شرکت هند شرقی داشتند و در هندوستان با پدر ویلیام تکری آشنا شد و با او ازدواج کرد. پدرش در 1815 از دنیا رفت و زمانی که خودش پنج ساله بود به انگلستان فرستاده شد تا در مدرسهای در ساتمپتون درس بخواند. او پنج سال در این مدرسه ماند و سپس در سال 1822 او را به مدرسهٔ شبانهروزی چارترهاوس فرستادند که او هر دو مدرسه را «سلاخخانه» خواند و در کتاب «بازار خودفروشی» بارها به وضعیت مدارسش اشاره کرده است. در 1829 به کالج ترینیتی در کمبریج رفت اما فقط یک سال و پنجماه در آنجا ماند و به این نتیجه رسید که در کار دانشگاه به جایی نمیرسد. حاصل تحصیل در کالج ترینیتی برایش تنها دوستی با فیتزجرالد مترجم «رباعیات خیام» بود. چند مقاله هم در دو روزنامهٔ دانشجویی نوشت که حاصلی در پی نداشتند. او پس از ترک کالج به شهر وایمارِ آلمان رفت و در آنجا گوته را دید و برای مجلهای که عروس گوته منتشر میکرد مقالاتی نوشت. در 1831 به انگلیس بازگشت تا حقوق بخواند اما خوشش نیامد و آن را رها کرد.
در اوایل دههٔ 1840، او سرانجام دو کتاب منتشر کرد که یکی از آنها بهخاطر خصومتش با کاتولیکهای ایرلندی، موفقیتهایی به دست آورد چون در آن زمان بریتانیاییها به احساسات ضد ایرلندی بها میدادند. او همچنین با مقالات خود که در سال 1846 منتشر شدند به شهرت بیشتری دست یافت اما آنچه شهرتش را واقعاً تثبیت کرد انتشار رمان «بازار خودفروشی» بود که اولین قسمت آن اولینبار در 1847 در یک مجله منتشر شد. بسیاری او را همتای چارلز دیکنز میدانستند و او به قول خودش تا آخر عمر «در بالای درخت» ماند و پیش از مرگش چندین رمان مهم نوشت. تاکری همچنین در لندن دربارهٔ طنزنویسان انگلیسی قرن هجدهم و چهار پادشاه اول هانوفر سخنرانی کرد. این سخنرانیها به صورت کتاب در سال 1861 با عنوان «چهار جورج» منتشر شد. در 1860 او سردبیر مجلهٔ تازه تأسیس «کورن هیل» شد اما ترجیح داد بهعنوان ستوننویس در مجله کار کند.
نمایش کامل نقد و بررسی تخصصی
تلفن تماس: 67379000-021
ایمیل: info@30book.com
اواسط سال 1393 بود که چند تا جوان، صمیمی، پرانرژی و لبریز از ایده، بهعنوان یک دارودستهی تبعیدیِ کرمِکتاب دور هم جمع شدیم تا به رویای معرفی و فرستادن کتاب به دوردستترین کتابخوارهای ایران برسیم. ما نه عینک گرد میزنیم، نه سبیل بلند داریم (به جز یک مورد) و نه زیاد اهل کافه رفتنیم.
ما تیم بچهمعمولیهای 30بوک هستیم: ذلهکنندهی سرمایهگذارهای دستبهعصا، حامیان تمامعیار احمقانهترین و جسورانهترین ایدهها، و کَنهی حل غیرممکنترین مسئلهها. اگر جوانید (دلتان را میگوییم!)، یک جای خالی هم برای شما توی بوفه کنار گذاشتهایم. به دنیای 30بوک خوش آمدید!
© 1393-1403 | تمامی حقوق این سایت متعلق به فروشگاه اینترنتی کتاب و محصولات فرهنگی 30بوک می باشد.