نظر خود را برای ما ثبت کنید
مجموعه داستان «برکههای باد» نوشته رضا جولایی، با حضور این نویسنده و محسن فرجی، داستاننویس و روزنامهنگار در فرهنگسرای فردوس نقد می شود. به گزارش خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا) «برکههای باد» دربرگیرنده 14 داستان با فضای وهمآلود است که اخیرا از سوی نشر آموت به بازار عرضه شد. در بخشی از داستان «برکههای باد» در این مجموعه میخوانیم: «تمام هفته باران بارید. از زمین و زمان آب میچکید. باغچهها شده بود باتلاق. حوض پر شده بود از گل و خزه و قورباغههایی که معلوم نبود از کجا آمدهاند. از پدربزرگ هیچ خبری نبود تا نیمه شب هشتم که باز از خواب بیدار شدم و باز مادربزرگ را دیدم که با چهرهای نگران با کسی سخن میگفت. نوری آبی اتاق را پر کرده بود. به طرفی چرخیدم که مادربزرگ رویش به آن سمت بود. پدربزرگ روی صندلی نشسته بود. سر و صورتش زخمی بود و عینکش شکسته و یک آستین کتش پاره. گفت: نگفتم آهسته حرف بزن بچه بیدار میشود. و رو به من گفت: لاله شب عروسیمان است. زمان شاه صاحبقران. حالا بخواب باباجان. گفتم: چرا سر و صورتت زخمی شده؟ آقاجان. سرفهای کرد و گفت: پذیرایی قزاقهاست!» رضا جولایی متولد 1329، داستاننویس و ویراستار است. از وی تا کنون آثاری مانند «جامه به خوناب»، «سیماب و کیمیای جان»، «باران های سبز»، «حکایت سلسله پشت کمانان»، «تاریخ طربخانه» و «سوء قصد به ذات همایونی» منتشر شده است.
تلفن تماس: 67379000-021
ایمیل: info@30book.com
اواسط سال 1393 بود که چند تا جوان، صمیمی، پرانرژی و لبریز از ایده، بهعنوان یک دارودستهی تبعیدیِ کرمِکتاب دور هم جمع شدیم تا به رویای معرفی و فرستادن کتاب به دوردستترین کتابخوارهای ایران برسیم. ما نه عینک گرد میزنیم، نه سبیل بلند داریم (به جز یک مورد) و نه زیاد اهل کافه رفتنیم.
ما تیم بچهمعمولیهای 30بوک هستیم: ذلهکنندهی سرمایهگذارهای دستبهعصا، حامیان تمامعیار احمقانهترین و جسورانهترین ایدهها، و کَنهی حل غیرممکنترین مسئلهها. اگر جوانید (دلتان را میگوییم!)، یک جای خالی هم برای شما توی بوفه کنار گذاشتهایم. به دنیای 30بوک خوش آمدید!
© 1393-1403 | تمامی حقوق این سایت متعلق به فروشگاه اینترنتی کتاب و محصولات فرهنگی 30بوک می باشد.