اگر زندگی کردن رنج بردن است پس برای زنده ماندن باید معنایی در رنج بردن جست.رنج و مرگ تنها هنگامی معنا می یابد که زندگی خود هدفی داشته باشد اما هیچکس نمی تواند این معنا را برای دیگری بیابد.
نظر خود را برای ما ثبت کنید
انتشارات جامی منتشر کرد:
انسان در جستجوی معنا (انگلیسی: Mans Search for Meaning) اثر ویکتور فرانکل، روانپزشک، عصبشناس و پدیدآورنده لوگوتراپی است که در سال 1946 منتشر شد. این کتاب در بر دارنده خاطرات فرانکل از وضعیت خود و سایر قربانیان اردوگاههای کار اجباری آلمان در خلال جنگ دوم جهانی است. فرانکل در این کتاب به عنوان یک (روانشناسی اگزیستانسیالیتی) روانشناس اگزیستانسیالیت به اهمیت جستجوی معنا برای زندگی، در سختترین شرایط زندگی میپردازد و ضمن روایت خاطراتش از اردوگاههای کار اجباری، تلاش میکند که نگرش جدیدش را در روانشناسی (لوگوتراپی) تبیین کند.
بیش از 9 میلیون نسخه از این کتاب تأثیرگذار تا زمان مرگ ویکتور فرانکل در سال 1997 در آمریکا فروخته شد، به 24 زبان زنده دنیا ترجمه شد و 73 بار تجدید چاپ شد.
فروشگاه اینترنتی 30بوک
کتاب انسان در جستجوی معنا از سایت گودریدز امتیاز 4.3 از 5 را دریافت کرده است.
کتاب انسان در جستجوی معنا از سایت آمازون امتیاز 4.7 از 5 را دریافت کرده است.
انسان در جستجوی معنا کتاب ارزشمندِ ویکتور فرانکل است که در سال 1946 منتشر شد. ویکتور فرانکل این کتاب را بر حسب تجربیات خودش به عنوان یک زندانی در اردوگاههای کار اجباری نازیها در طول جنگ جهانی دوم نوشت و به شرح روش رواندرمانی خود که شامل خلق معنا از دردها و رنجها و آسیبها به منظور تحمل راحتتر درد و زندگی هدفمند است پرداخت. ویکتور فرانکل در این کتاب از زندگی در اردوگاههای کار اجباری روایتهایی صریح، قاطع و کاملاً صادقانه بهدست میدهد. توصیف فرانکل از جنبههای عاطفی، معنوی و اجتماعی تجربههای شخصی خودش و همچنین سایر زندانیان بسیار انسانی و قابل لمس است. درسهای فرانکل در کتاب انسان در جستجوی معنا شاید مهمترین درسهای زندگی باشد. فرانکل به زبان ساده، اهمیتِ یافتن و پرورش معنا و هدف در زندگی را توضیح داده است و اینکه چگونه انجام این کار - به رغم آزمونها و سختیهای زندگی - میتواند به هر یک از ما قدرت بقا بدهد. این کتاب یک روایت دو قسمتی است، نیمۀ اول کتاب که بر روی سرگذشت خود ویکتور فرانکل متمرکز است بهصورت داستانی نوشته شده و فوراً شما را جذب میکند. نیمۀ دوم کتاب شامل درسهایی از مبارزات فرانکل است که در هر کجای دنیا قابل اجراست. در همین نیمۀ دوم کتاب فرانکل با موفقیت غیرممکنها را انجام داده است، پس از به اشتراک گذاشتن روایتش از زندگی در اردوگاه کار اجباری، او به خواننده یاد میدهد که چطور باید از تجربیاتش بیاموزد.
«اثری جاودان در ژانر ادبیات بقا.» - نیویورک تایمز
«اگر قرار است امسال فقط یک کتاب بخوانید، باید کتاب دکتر ویکتور امیل فرانکل را بخوانید.» - لسآنجلس تایمز
«خواندن آثار دکتر ویکتور فرانکل برای انسانهایی که دنبال درک شرایط انسانی هستند ضروری است. » _ دکتر«جاناتان ساکس» خاخام ارشد جامعه یهودیت انگلستان
«نغمهای در مدح ققنوس درون هرکدام از شما که زندگی را به پرواز ترجیح میدهید.» _ برایان کنیان نویسنده
«یکی از قابلتوجهترین کتابهایی که خواندهام. زندگیام را تغییر داده است.» _ سوزان جفرز نویسندۀ کتابهای بترسید بااینحال انجام دهید و ابهام را در آغوش بگیرید
در یک نظرسنجی کتابخانه کنگره در سال 1991، خوانندگان آمریکایی کتاب انسان در جستجوی معنا را بهعنوان یکی از 10 کتاب تأثیرگذار در زندگی خود انتخاب کردند. همچنین انسان در جستجوی معنا در فهرست «100 کتابی که پیش از مرگ باید بخوانید» که توسط ویراستاران آمازون بوکز تهیه شده است، قرار گرفته است.
انسان در جستجوی معنا لحنی صمیمی و ساده دارد و به دور از اصطلاحات پیچیده و کلمات سخت روانشناسی است. این کتاب بر روی اندیشه و سبک زندگی شما تأثیر مثبت بسیار زیادی میگذارد و بسیاری این کتاب را اثری تکرارنشدنی دانستهاند. خواندن این کتاب برای هرکسی که معنای زندگیاش را گمکرده و خیال میکند که پایان زندگیاش فرارسیده و ناامیدی گریبانش را گرفته است توصیه میشود. انسان در جستجوی معنا، کتابی است که اگر با توجه و مستمر خوانده شود بهاحتمال زیاد میتواند راه حلی برای احساس افسردگی خوانندگان باشد.انسان در جستجوی معنا دریچهای جدید از معنا و خرد را به زندگی شما باز میکند و امید به زندگی را در وجودتان افزایش میدهد. این کتاب ارزشمند را باید چندین و چند بار مطالعه کرد تا بتوان ارزش واقعی آن را دریافت و تمام نکات ارزشمندش را آموخت.
«این کتاب به دنبال آن نیست که تنها شرح اتفاقات و رخدادها را ارائه دهد، بلکه میخواهد سرگذشت شخصی را به تصویر کشد که میلیونها نفر دیگر نیز آن را لمس کرده و بدان گرفتار آمدهاند. در حقیقت این کتاب شرح وقایع درون یک اردوگاه کار اجباری است که از زبانِ یکی از بازماندگان آن روایت میشود. این داستان به شرح حوادث هولناک، که در مورد آنها بسیار سخن گفته شده ولی کمتر به باور مرده رسیده، کاری ندارد، بلکه به درد و رنجهای کوچک اشاره دارد و آنها را برملا و آشکار میسازد. به عبارت دیگر: این کتاب تلاشی برای نشاندادن این پرسش است که: زندگی روزانه در اردوگاه اسیران کار اجباری در ذهن و اندیشهٔ یک انسان معمولی چه بازتاب و اثری میگذارد؟ بیشتر رخدادهایی که در این کتاب به تصویر کشیده شدهاند، در اردوگاههای بزرگ و مشهور صورت نگرفته، بلکه در اردوگاههای کوچکی اتفاق افتاده که بیشتر آدمسوزیها نیز در آنها به وقوع پیوسته است. این کتاب داستانِ رنجها و مرگ قهرمانان بزرگ و زندانیان شناخته شده و یا «کاپوها»، یعنی آن زندانیانی که به عنوان افراد مورد اعتماد به کار گرفته میشدند و در نتیجه از مزایای ویژهای برخوردار بودند، نیست. بلکه سخن از ایثار و فداکاریهای افراد مصلوب و مرگ جانسوز تودههای گمنام و زندانیانی است که هیچ گزارشی از حال و روز آنان در دست نیست.»
«بررسی و مطالعه منابع بیشمار موجود از مشاهدات و تجربههای زندانیان حاکی از آن است که برای واکنشهای روانی زندانیان در برابر زندگی درون زندان و اردوگاه سه مرحله قابل تصور است. مرحله اوّل ورود به اردوگاه است. در مرحله دوم زندانی کارهای روزانه زندان را میآموزد و سرانجام نوبت مرحله سوم یعنی آزادی فرا میرسد. نشانهٔ مشخص دورهٔ اوّل ضربهٔ روحی است و در برخی موارد حتی ضربهٔ روحی در شرایط خاصّی پیش از ورود به اردوگاه نیز دیده شود، در این جا من برای مثال، تجربهٔ شخصی خودم را بیان میکنم: هزار و پانصد نفر طی چندین شبانهروز سفر میکردند، در هر واگن 80 نفر را چپانده بودند و هر نفر روی باروبُنهٔ خود که تنها دارایی به جا ماندهاش بود دراز میکشید. این واگنها آنقدر پر بود که فقط در قسمت بالای پنجرهها روزانهای برای ورود نور خاکستریرنگ سپیدهدم به چشم میخورد. همهٔ افراد انتظار داشتند که قطار به کارخانه اسلحهسازی برسد و این مکان جایی بود که همهٔ ما را به بیگاری میکشیدند. لیکن ما نمیدانستیم که آیا هنوز در سیلهزی هستیم، یا به لهستان رسیدهایم. بوغ قطار صدای دلخراشی برآورد. انگار نالهٔ دردناک و ترحمآمیز کسی بود که به سوی فنا و نیستی در حرکت است. سپس قطار خط عوض کرد و معلوم بود که به ایستگاه بزرگی نزدیک میشود. ناگهان فریاد اضطراب مسافران به گوش رسید، «تابلو آشویتس». بله آشویتس، با شنیدن این نام نفسها در سینه حبس شد.»
«نخستین شبی که در آشویتس بودیم بر بستری از الوار خوابیدیم، تختهها ردیف بودند و بر هر تختۀ چوب که اندازهاش دو متر و نیم تا سه متر بود نه نفر به پهلو خوابیدیم. هر نه نفر تنها دو پتو داشتند. به خاطر جای کم مجبور بودیم به هم بچسبیم و همین کار سبب شد تا در آن سرمای هولناک هیچ گرمایی هدر نرود. هر چند بردن کفش در خوابگاه ممنوع بود اما برخی افراد به جای بالش آن کفشهای پر از گل و لای و کثیف را زیر سر نهادند. در غیر این صورت مجبور بودند سر را روی دست خواب رفته خود بگذارند. با وجود این شرایط دردناک همه خوابمان برد و برای چند ساعتی به عالم فراموش فرو رفتیم و از درد و رنج جانکاه رهایی یافتیم و این فراموشی و آسایش موقتی خود نعمت بزرگی بود. بد نیست چند مورد از عجایب شگفتانگیز اردوگاه را برایتان شرح دهم، ما نمیتوانستیم دندانهایمان را مسواک کنیم و با وجود غذاهای بسیار بد، و کم ویتامین، لثههای ما از پیش سالمتر بود. ناچار بودیم که یک پیراهن را شش تا هفت ماه، یعنی تا وقتی که شکلی از پیراهن داشت، بپوشیم. گاهی به علّت یخبستن لولهها نمیتوانستیم خود یا حتی بخشی از بدنمان را بشوییم، با این وجود، زخمهایی که از کار در گِل و کثافت برمیداشتیم عفونت نمیکرد. البتّه قضیه کسانی که انگشتهای دست و پایشان یخ میزد، داستان دیگری است. موضوع دیگر، کسانی بودند که خوابشان سبک بود و با کوچکترین صدایی از اتاق مجاور از خواب میپریدند.»
کتاب انسان در جستجوی معنا یکی از مشهورترین کتابهای روانشناختی در سرتاسر جهان است. ویکتور فرانکل، متخصص مغز و اعصاب اتریشی و بازماندۀ فجایع هولوکاست این کتاب را نوشته است. به گفتۀ فرانکل، اینکه یک زندانی چقدر دوام بیاورد بسیار بستگی به نحوۀ تصور آینده در ذهنش دارد. ویکتور فرانکل در این کتاب به این سؤال پاسخ داده است که زندگی روزمره در یک اردوگاه کار اجباری چگونه در ذهن یک زندانی عادی منعکس شده است؟ بخش اول کتاب تحلیل فرانکل از تجربیاتش در اردوگاههای کار اجباری نازیهاست در حالیکه بخش دوم، ایدههای فرانکل دربارۀ معنا و نظریهاش به نام لوگوتراپی است. انسان در جستجوی معنا کتابی ساده و درعینحال عمیق و تأمل برانگیز است. فرانکل بنیانگذار مکتب روانشناسی معنادرمانی یا لوگوتراپی است و این کتاب در دستۀ روانشناسی وجودی قرار میگیرد. کتابها و سخنرانیهای فرانکل که چندین مرتبه جایزه بردهاند الهامبخشترین آثار در زمینۀ یافتن معنای زندگی و رنج هستند. انسان در جستجوی معنا پس از انتشار ارزش و توجه بالایی را نصیب خود کرد. علت این امر آن است که فرانکل در نقل خاطرات خودش از اردوگاههای کار اجباری آشوویتس با بیانی منطقی و شیوۀ مستقیم و گزارشی سبک رئالیستی به کتاب میبخشد و رنج و درد عمیقی که در آنجا تجربه کرده است را بهصورت ساده توصیف میکند.
انسان در جستجوی معنا اثری غیرداستانی است که در نیمۀ اول به تجربۀ مستقیم ویکتور فرانکل از زندگی در اردوگاههای کار اجباری نازیها و در نیمۀ دوم به تکنیک روان رمانی او به نام لوگو تراپی میپردازد. فرانکل برای نقل خاطراتش از اردوگاه نازیها از روایت خطی پرهیز میکند و بیشتر بر بیان این موضوع متمرکز است که چگونه مبارزات روزمرۀ زندگی اردوگاهی بر وضعیت روحی زندانیان تأثیر میگذاشت. لذا، او تنها زمانی که بتواند از تجربیاتش بهعنوان مدرکی بر نظریههای روانشناختیاش استفاده کند جزئیات آن را بازگو میکند.
فرانکل بیان میکند که بر اساس مشاهدات او از همبندانش، زندانی معمولی از سه مرحلۀ ذهنی عبور میکند:
1. شوک، در چند روز اول پس از ورود
2. بیتفاوتی و مرگ احساسی بعد از عادت کردن به زندگی در اردوگاه
3. سرخوردگی از زندگی پس از آزادی
ازآنجاییکه هر موقعیتی در زندگی برای انسان چالشی است و مشکلی را پیش روی او قرار میدهد تا حل کند، او تنها با مسئولیتپذیری میتواند به زندگی پاسخ دهد. فرانکل در بیشتر کتاب، یعنی بخش اول آن «سرگذشتی بر زندگی در اردوگاه کار اجباری» به بررسی اتفاقاتی که برای زندانیان بیتفاوت رخ داد و چگونگی جلوگیری او از این بیتفاوتی میپردازد. بنیاد اصلی فلسفۀ فرانکل آن است که عمیقترین آرزوی هر انسانی یافتن معنایی در زندگیاش است و اگر او بتواند آن معنا را دریابد، میتواند از هر چیزی جان سالم به در ببرد. فرانکل از تجربیات در اردوگاه کار اجباری معنا پیدا کرد و تصمیم گرفت که از رنجش بهعنوان فرصتی در جهت تبدیلشدن به فردی بهتر بهره ببرد. او بهجای آنکه تسلیم بیتفاوتی اردوگاه شود و بپذیرد که محکوم به فناست، ترجیح داد رنجش را در آغوش بکشد. به گفتۀ فرانکل، باوجود اینکه شرایط زندگی انسان تحتتأثیر مستقیم سرنوشت او قرار میگیرد، باز او در نهایت آزاد است که مسیر زندگیاش را انتخاب کند حتی در بدترین شرایط ممکن، انسان همیشه در انتخاب نگرشش نسبت به زندگی آزاد است.
فرانکل در کتاب انسان در جستجوی معنا، مدعی است که سه راه برای معنایابی در زندگی وجود دارد: از طریق کار، عشق و رنج. او ارادهاش برای رسیدن به معنا را از طریق تمرکز بر معانی بالقوهای که میتوانست در طول سه سال حضور در اردوگاهها در خودش ایجاد کند، زنده نگه داست. علاوه بر این او بافکر کردن به کاری که پس از ترک اردوگاه میخواست انجام دهد به خود انگیزه میداد. او میخواست دستنوشتههای تحقیقاتیاش که بیشتر دررابطهبا همین لوگو تراپی بودند و آن را در بدو ورود به اردوگاه ازدستداده بود، بازنویسی کند. او همچنین امید و معنا را در عشق به همسرش (همسر باردار فرانکل نیز به دست نازی ها کشته شد) که برایش فراتر از تن رفته و به درون روح و روانش نفوذ کرده بود پیدا کرد و توانست به کمک آن از سختترین دوران زندگیاش بگذرد. بخش دوم کتاب انسان در جستجوی معنا، به توضیح بیشتر ایدهها و نظریههای فرانکل در بارۀ معنایابی اختصاصیافته است. او توضیح میدهد که میل انسان به پیداکردن معنا میتواند او را از منظر وجودی ناامید و خشمگین کند و این حس هم بهنوبة خودش میتواند باعث یأس فلسفی شود. به بیانی دیگر، اگر انسان نتواند معنایی برای زندگیاش بیابد، ممکن است دچار مشکلات روان رنجوری شود که نیاز به رسیدگی پیدا میکند و استدلال میکند که هرکسی باید تلاش کند در وضعیت نو پویایی (پذیرش تنش وجودی) قرار بگیرد، وضعیتی که در آن تنشی بین آنچه قبلاً انجام میداده و آنچه امیدوار است انجام دهد وجود داشته باشد. از نظر فرانکل این تنش بین گذشته و حال برای سلامت روان حیاتی است. انسان در جستجوی معنا یکی از کتابهای عالی تمام دروان دربارۀ معنا و هدف زندگی است. ویکتور فرانکل در کتاب و نظریههایش بر خلاف سایر کتابهای انگیزهبخش یا هدفمند که رویکردهای معنوی یا مذهبی دارند، رویکردی روانشناختی و عملی دارد.
جستجوی معنا
به عقیدۀ فرانکل، یافتن معنا نیروی محرک در زندگی هر فرد است، به عبارت دیگر، نیاز به نوعی معنا در اعمال و وجود فرد نهفته و هستۀ اصلی روانشناسی فردی است. بخش اول کتاب نیز گواهی بر این باور است. فرانکل از تجربۀ وحشتناک خود به عنوان یک زندانی در چهار اردوگاه کار اجباری نازیها در طول سه سال مینویسد و از مشاهدات خود در آنجا به عنوان مدرکی بر ادعاهایش استفاده میکند. فرانکل توضیح میدهد که بسیاری از زندانیان تنها چند روز پس از رسیدن به اردوگاه کار اجباری نسبت به زندگی خود بیتفاوت میشدند. آنها به سرعت به ظلم عادت میکردند و میدانستند که شانس محدودی برای زندهماندن دارند بنابراین اساساً تسلیم میشدند. با این وجود خود فرانکل، با جستجوی مداوم برای معنادار کردن تجربیاتش توانست جلوی بیتفاوتیاش را بگیرد. فرانکل همچنین چارچوب فکری خود را تغییر داد و تصمیم گرفت این زمان در اردوگاه را صرف مشاهدۀ چگونگی تأثیر چنین محیطی بر ذهن زندانیان کند. سرانجام، او با یادآوری عشق خود به همسرش و متعهد شدن به بازنویسی دست نوشتهای که نازیها در آشویتس از او گرفته بودند معنای زندگی را مییابد.
آزادی، خوشبینی و مسئولیتپذیری
در حالی که بسیاری از معاصران فرانکل پس از مشاهدۀ فاجعۀ هولوکاست دیدگاههایی بسیار منفی نسبت به بشریت پیدا کردند، اما فرانکل اساساً خوشبین باقی ماند. او معتقد بود که حتی بدترین انسانها هم میتوانند آدمهای خوبی شوند چون انسان این ظرفیت را دارد که هر لحظه خود را تغییر دهد. این ایده از آنجا ناشی میشود که هر چقدر یک انسان در موقعیت وحشتناکی قرار بگیرد، همیشه نحوۀ واکنش به آن موقعیت به خودش شخص بستگی دارد و در انتخاب سرنوشت خود آزاد است. فرانکل خود را به طرز غمانگیزی خوشبین میبیند چون معتقد است که انسان همیشه این توانایی را دارد که رنج را به یک دستاورد تبدیل کند، احساس گناه را به انگیزه تغییر دهد و از بیمعنایی زندگی به عنوان انگیزهای برای ارزشمند کردن زندگی استفادهکند. با اینکه خوشبینی اغلب با شادی همراه است، فرانکل توضیح میدهد که در واقع هدف، یافتن معنا و نه پیدا کردن شادی است. فرانکل میتواند خوشبین باشد چون معتقد است انسان اساساً آزاد است و این آزادی با خودش مسئولیت به همراه دارد.
درس ۱: بیتفاوت بودن نسبت به مرگ به مردم امکان زنده ماندن میدهد
فرانکل در کتاب انسان در جستجوی معنا میگوید که تمام زندانیان اردوگاه کار اجباری پس از رسیدن به ارودگاه چندین مرحله را پشت سر میگذاشتند. فرانکل و زندانیانی چون او که دوام آوردند و زنده ماندند، در برخی ویژگیها شبیه به یکدیگر بودند. برای دوام آوردن در چنین شرایطی باید با این حقیقت که مرگ هرلحظه در کمین است کنار بیایید. این نوع بیتفاوتی نسبت به مرگ به زندانیان امکان میدهد که از ذهن خود در برابر وحشت محافظت کنند و آنچه را برای زنده ماندن لازم است انجام دهند. همۀ چیزهایی که ما امروز بدیهی میدانیم مثل غذا، لباس، خواب و استراحت در اردوگاههای کار اجباری به شدت محدود بودند. زندانیان با تسلیمشدن مقابل زمان حال و حتی یک ثانیه فکر نکردن به آینده، بسیار بیتفاوت میشدند و مثلاً برداشتن کفشهای یک جنازه یا پنهان شدن در انبوهی از کود برای اینکه آنها را به اتاقهای گاز نبرند برایشان به امری معمولی تبدیل میشد و آزارشان نمیداد. گاهی اوقات تنها راه زنده ماندن تسلیم شدن در برابر مرگ است.
درس ۲: زندگی شما معنای خاص خود را دارد و این به شما بستگی دارد که هر لحظه معنای آن را بیابید
اگر از هر شطرنج باز بزرگی بپرسید بهترین حرکت در شطرنج چیست آنها فقط با چهرهای متحیر به شما خیره خواهند شد. چنین چیزی وجود ندارد. با اینحال، میتوان بهترین حرکتها را روی تختۀ شطرنج پیاده کرد. مطمئناً بهترین حرکت در هر بازی بسته به همان بازی متفاوت است اما هیچ حرکت خاصی نیست که بتواند همۀ حرکتهای دیگر را شکست بدهد. معنای زندگی شما هم همینطور است. هیچ معنای کلی برای زندگی وجود ندارد. معنای زندگی شما نه تنها فقط مختص به خود شماست بلکه به تصمیمات و موقعیتهای شما نیز بستگی دارد. این همان چیزی است که لوگوتراپی ادعا میکند و این تصور رایج را که میگوید برای داشتن بهترین وجه زندگی ابتدا باید معنای آن را بیابید رد میکند. در عوض، نحوۀ عمل شما و میزان مسئولیتی که در قبال تصمیمهایتان میپذیرید تعیین میکند که چقدر احساس شما در زندگی معنادار است. مثلاً وقتی فرانکل در اردوگاه کار اجباری مجبور بود در طول شب با پای برهنه روی صخرههای یخی کار کند، با فکر کردن به همسرش و تصورکردن چهرۀ او، به زندگی امیدوار میشد و عشق و معنای زندگی را در آن لحظه مییافت.
درس ۳: سعی کنید ترسهایتان را واقعی کنید تا آنها را از بین ببرید.
کار دیگری که لوگوتراپی انجام میدهد این است که افراد را قادر میسازد تا به جای عوامل بیرونی بر وضعیت درونی ذهنشان تمرکز کنند و بنابراین احساس میکنند که بر زندگیشان کنترل دارند. مثلاً اگر میترسید گاهی اوقات در مقابل دیگران لکنت داشته باشید ممکن است محیط و اطرافیان را مقصر بدانید. اما با استفاده از لوگوتراپی و چیزی که فرانکل به آن قصد متناقض میگوید میتوانید این فکر را تغییر دهید و کنترل کنید. در واقع، شما به لکنت میافتید چون میترسید به لکنت بیافتید. اما اگر تلاش کنید و بر ترسهایتان غلبه کنید این واقعیت ذهنیتان تغییر میکند. در واقع شما باید دقیقاً همان کاری را انجام دهید که از آن میترسید و سعی کنید تا جایی که ممکن است جلوی دیگران لکنت داشته باشید. آنوقت میفهمید حالا که میخواهید واقعاً لکنت داشته باشید، نتیجهای نمیگیرید و در نهایت ترستان از لکنت داشتن جلوی دیگران به راحتی از بین میرود.
• گوردون آلپورت، روانشناس آمریکایی و یکی از اولین نظریهپردازان شخصیت مقدمهای بر کتاب انسان در جستجوی معنا نوشت و آن را به عنوان روایتی دراماتیک که توانسته «مهمترین جنبش روانشناختی عصر ما» را رقم بزند، ستود.
• از سوی دیگر رولو مِی، روانشناس اگزیستانسیالیست آمریکایی نقدهایی را به روش لوگوتراپی دکتر فرانکل وارد میدانست و آن را نوعی اقتدارگرایی قلمداد میکرد. بحثش این بود که فرانکل با فرض اینکه راهحلهای روشنی برای تمام مشکلات وجود دارد، معنای مورد نظر خودش را به مراجعینش القا میکند. فرانکل از انتقاد رولو می آگاه بود و ایدۀ او را رد میکرد. فرانکل میگفت که لوگوتراپی مسئولیت فرد در درمان و خلق معنا در زندگی خودش را نادیده نمیگیرد اما به او در مورد مسئولیتی که برای ایجاد معنا در ذهن خودش دارد آموزش میدهد.
• این کتاب بهعنوان یکی از تأثیرگذارترین کتابها در ایالات متحده شناخته شده است و در زمان مرگ فرانکل یعنی در سال 1997 بیش از ده میلیون نسخه فروخته بود و به 24 زبان دنیا ترجمه شده بود.
• دیباچه
• بخش نخست: سرگذشتی در اردوگاه کار اجباری
• بخش دوم: معنای اساسی لوگوتراپی
• معنایابی
• ناکامی وجودی
• نوروزهای اندیشهزاد (نئوژنتیک)
• پویایی اندیشهای
• خلاء وجودی
• معنای زندگی
• جوهر وجود
• معنی عشق
• معنای رنج
• مسایل مافوق بیماری
• لوگودراما
• معنای غایی
• گذرایی زندگی
• روش لوگوتراپی
• عصبیتهای قومی
• جبر مطلق
• ایمان روانپزشکی
• رواندرمانی انسانی شده
• یادداشتها
• کتاب سیدارتها اثر هرمان هرسه نویسنده، ادیب و نقاش آلمانی- سوئیسی است. این کتاب داستان سیدارتها فرزند عالم بزرگ برهمایی است که از کودکی در ناز و نعمت زندگی کرده اما از درون احساس خوبی ندارد. سیدارتها که معتقد است شادی اطرافش ابدی نیستند و روزی تمام میشوند به همراه یکی از دوستانش سفری طولانی را آغاز میکند و آن دو وارد یک جستوجو میشوند و سفری را آغاز میکنند تا به روشنگری برسند و معنای زندگی را بیابند.
• کتاب دربارهٔ معنی زندگی اثر ویل دورانت تاریخنگار، فیلسوف و نویسندهٔ آمریکایی است. او این اثر ادبی مهم و خواندنی را در پی درخواست مردی نوشت که میخواست دورانت دلیلی به او بدهد که چرا نباید خودکشی کند. نظر و معنای بیش از صد شخصیت مشهور از جمله گاندی، راسل، برنارد شاو و حتی یک زندانی محکوم به اعدام دربارهٔ معنا و مفهوم زندگی در این کتاب گردآوری شده است.
• کتاب چرا تابهحال کسی اینها را به من نگفته بود اثر جولی اسمیت نویسندۀ کتابهای خودیاری است. این کتاب در سال 2022 منتشر شد و یک راهنمای همدلانه و علمی برای بهبود سلامت روان محسوب میشود. نویسنده در این کتاب با توصیههای علمی خود راهکارهایی برای مقابله با اضطراب، افسردگی، شکستهای غیرمنتظره، کمبود اعتماد به نفس و بسیاری مشکلات دیگر ارائه داده است.
• کتاب اسب سیاه اثر اگی اگاس و تاد رز متخصص در عصبشناسی است. نویسندگان در این کتاب به مطالعۀ داستان زنان و مردانی پرداختهاند که هیچکسی امیدی به موفقیت آنها نداشت اما توانستند در زندگی به موفقیتی چشمگیر برسند. این کتاب داستان رسیدن به موفقیت و کامیابی این افراد از مسیری کاملاً متفاوت از آنچه همه به ما میگویند است.
• کتاب شجاعت رنج بردن: چارچوبی درمانی در مواجهه با عمیقترین بحرانهای زندگی، اثر درل و سارا ون تانگرن زوجِ رواندرمانگر است. آنها این کتاب را با الهام از روانشناسی وجودی و مثبتنگر نوشتند و در این کتاب چارچوبِ درمانی جدیدی را به خوانندگان معرفی کردهاند تا به آنها کمک کنند از میان رنج به شکوفایی و معنا برسند. این کتاب درواقع ادای احترامی است به روح ویکتور فرانکل، متخصص اعصاب، روانپزشکِ بازماندهٔ هولوکاست که زندگی خود را صرف رمزگشایی راههای تغییر درد و رنج و ایجاد معنا و شکوفایی از دلِ آن کرد.
• کتاب انعطافپذیری هیجانی اثر سوزان دیوید روانشناس و مربی مشهور است که بیش از دو دهه در زمینهٔ احساسات مختلف تحقیق کرده است. او در این کتاب رویکردی انقلابی و مبتنی بر علم را پیش گرفته تا به شما نشان بدهد چطور باید احساسات مختلف خود را بپذیرید و هیجانات خود را کنترل کنید تا در زندگی به موفقیت برسید.
کتاب توانمندیهای نهان جدیدترین اثر آدام گرنت نویسنده و روانشناس آمریکایی است. آدام گرنت در این کتاب با ترکیب داستان، حکایت و تجربههای شخصی به خوانندگان نشان میدهد که چگونه میتوانند هم خودشان در زندگی به موفقیت و درجات بالاتری برسند و هم دیگران را به موفقیت برسانند و تواناییهای پنهان خود را کشف کنند.
ویکتور فرانکل در 26 مارس 1905 به دنیا آمد و در 2 سپتامبر 1997 درگذشت. او نویسندۀ کتاب مشهور انسان در جستجوی معنا است و این کتاب که تجربیات شخصی خود نویسنده است، خود شرح وقایع و گواهی بر وجود هولوکاست است که نازیها تلاش کردند مدارک آن را از بین ببرند. فرانکل بهعنوان بنیانگذار معنادرمانی یا لوگو تراپی شناخته میشود که نوعی مشاورۀ وجودی است. این کتاب تحسین شده تجربیات فرانکل را بهعنوان یک زندانی در اردوگاههای کار اجباری نازیها در طول جنگ جهانی دوم بازگو میکند و در نیمۀ دوم مفاهیم معنادرمانی و تحلیل وجودی را توصیف میکند. لوگو تراپی که گاهی از آن بهعنوان روانشناسی فرانکلی هم یاد میشود، پس از مکتب روانکاوی زیگموند فروید و مکتب روانشناسی فردی آلفرد آدلر، مکتب سوم وین نامیده میشود. وین، پایتخت اتریش، زادگاه بسیاری از دیدگاههای رواندرمانی 12دنیای مدرن غرب است. برخلاف بسیاری از اگزیستانسیالیستهای اروپایی، فرانکل بدبین نبود و درست همانطور که آدلر مکتب روان کاوری فروید را بهخاطر تعارضات دیدگاه نظری متفاوتی ترک کرد، فرانکل «اصل لذت» فروید و «اراده قدرت» آدلر را بهعنوان انگیزۀ اصلی زندگی رد کرد و عوض آن استدلال کرد که «معنا طلبی» انگیزۀ اصلی انسان است.
انجمن پزشکی آمریکا، انجمن روانپزشکی آمریکا و انجمن روانشناسی آمریکا لوگو تراپی فرانکل را رسماً بهعنوان مکتبی علمی مبتنی بر رواندرمانی به رسمیت شناختند. انجمن مشاوره انسانگرایانه که بخشی از انجمن مشاوره آمریکاست، صراحتاً فرانکل را پیشگامی معرفی میکند که در توسعه مشاوره انسانگرایانه مؤثر بوده است. فرانکل بعداً اظهار کرد که کتابی که جزئیات تجربیات در اردوگاههای کار اجباری را شرح میدهد از او تراوش میکند. وی در ابتدا قصد داشت که انسان در جستجوی معنا را بهصورت ناشناس منتشر کند و تنها بعد از اصرار زیاد دوستانش اجازه داد تا نامش روی کتاب چاپ شود و توضیحی دربارۀ لوگو تراپی اضافه کرد. گوردون آلپورت از دانشگاه هاروارد (روانشناسی برجسته که امروزه بهعنوان یکی از بنیانگذاران روانشناسی شخصیت شناخته میشود) خاطرنشان کرد که فرانکل، برخلاف بسیاری از اگزیستانسیالیستهای اروپایی، بدبین نبود بلکه بهعنوان فردی که رنج بسیار زیادی را تجربه کرده بود، دیدگاهی بسیار امیدوارکننده از ظرفیت افراد برای فراتر رفتن از مشکلات و معضلات خود داشت. پس از پایان جنگ جهانی دوم، فرانکل در بیمارستان پولیکلینیک در وین بهعنوان رئیس بخش اعصاب استخدام شد. در این مدت، وی مدرک دکترای (دوم) فلسفه را از دانشگاه وین گرفت. پایاننامه او بررسی رابطه روانشناسی و دین بود. در آن، فرانکل استفاده از گفتگوی سقراطی (گفتمان خودیابی) را با مراجعان تشویق کرد تا به آنها کمک کند تا با ناخودآگاه ذهنی (روحانی) خود تعامل داشته باشند. این پایاننامه در نهایت تبدیل به کتابی شد که در سال 1948 به زبان آلمانی منتشر شد و نسخۀ انگلیسیزبان آن در سال 1975 با عنوان خدای ناخودآگاه: رواندرمانی و الهیات منتشر شد.
نمایش کامل نقد و بررسی تخصصی
اگر زندگی کردن رنج بردن است پس برای زنده ماندن باید معنایی در رنج بردن جست.رنج و مرگ تنها هنگامی معنا می یابد که زندگی خود هدفی داشته باشد اما هیچکس نمی تواند این معنا را برای دیگری بیابد.
داستایفسکی می گوید آدمیزاد موجودی است که می تواند به همه چیز خو بگیرد.
این داستان به شرح حوادث هولناک، که در مورد آنها بسیار سخن گفته شده ولی کمتر به باور مردم رسیده، کاری ندارد، بلکه به درد و رنجهای کوچک اشاره دارد و آنها را برملا و آشکار میسازد.
تلفن تماس: 67379000-021
ایمیل: info@30book.com
اواسط سال 1393 بود که چند تا جوان، صمیمی، پرانرژی و لبریز از ایده، بهعنوان یک دارودستهی تبعیدیِ کرمِکتاب دور هم جمع شدیم تا به رویای معرفی و فرستادن کتاب به دوردستترین کتابخوارهای ایران برسیم. ما نه عینک گرد میزنیم، نه سبیل بلند داریم (به جز یک مورد) و نه زیاد اهل کافه رفتنیم.
ما تیم بچهمعمولیهای 30بوک هستیم: ذلهکنندهی سرمایهگذارهای دستبهعصا، حامیان تمامعیار احمقانهترین و جسورانهترین ایدهها، و کَنهی حل غیرممکنترین مسئلهها. اگر جوانید (دلتان را میگوییم!)، یک جای خالی هم برای شما توی بوفه کنار گذاشتهایم. به دنیای 30بوک خوش آمدید!
© 1393-1403 | تمامی حقوق این سایت متعلق به فروشگاه اینترنتی کتاب و محصولات فرهنگی 30بوک می باشد.
یکی از بهترین و تاثیرگذارترین کتابهایی که تا حالا خوندم. ویکتور فرانکل توی این کتاب از تجربۀ اسارتش صحبت کرده و میگه چه چیزی باعث شد که بتونه توی اون دوران سخت روحیهاش رو حفظ کنه.
فکر میکردم چون خاطرات اسارته باید خیلی وحشتناک باشه، اما واقعا تونستم از این کتاب درسهای مهمی یاد بگیرم.
ترجمۀ خیلی خوب و روانی داره. ویکتور فرانکل بیشتر به وضع روانی زندانیها توی اردوگاههای کار اجباری و مشاهداتش پرداخته.