مرگ، که به موجب قانون بی چون و چرای حاکم بر موجود زنده از آغاز تکوین هر موجودی در او حضور دارد، اول به او تحویل شده و سیر زندگی در عمل چیزی جز پرداخت تدریجی اقساط آن نیست.
نظر خود را برای ما ثبت کنید
انتشارات مرکز منتشر کرد:
از زمان جنگ تا حالا جنون همین طور در تعقیبم بوده، یک بند به مدت بیست و دو سال. معرکهست. هزار جور سروصدا و قشقرق و هیاهو را روم امتحان کرده. اما من از خودش هم سریعتر هذیان بافتهم، روش را کم کردهم. روی «خط پایان» هذیان و جنون همیشه ترتیبش را دادهام و برنده من بودهم. بله! مسخره بازی در میآرم، خودم را به لودگی میزنم، مجبورش میکنم فراموشم کند… رقیب بزرگم موسیقیست، ته گوشم گیر افتاده و رفته رفته خراب شده… مدام باهام در میافتد… شب و روز دست و پا میزند و به خودش میپیچد… برای خودم تنهایی یک دسته کامل سه هزار و پانصد و بیست و هفت پرنده کوچک کوچک دارم که یک لحظه هم آرام نمیگیرد… همه ارگهای دنیا منم. همه چیز از من است، گوشت و روح و نفس… فکرها توی کلهام سکندری میرود و کله پا میشود. باهاشان خوب تا نمیکنم. کارم ساختن اوپرای سیل و توفان است… بیست و دو سال است که هرشب میخواهد کلکم را بکند… درست سر ساعت دوازده… اما من هم میدانم چطور از خودم دفاع کنم… با دوازده سمفونی کامل طبل و سنج… دو سیلاب بلبل… برای یک آدم عزب بد سرگرمیای نیست… انصافا… زندگی دومم است… به کسی چه…
فروشگاه اینترنتی 30بوک
رمان مرگ قسطی داستان زندگی خود سلین است. سلین خود پزشک بود و در شرایط سختی کار میکرد و هرآنچه که بیان میکند از دل واقعیت بر میخیزد. این نویسنده فرانسوی با خشمی سنجیده و قدرتی بینظیر، کودکی آمیخته با فقرش را حکایت میکند و همین نوع روایت است که او را خاص میسازد. از برتریهای سلین تواناییاش در ملموس ساختن فقر است. در آثار سلین همه فقیرند و این فقر غمانگیز و مبتذل و روزمره که انسانهای بسیاری در جایجای جهان طعمش را چشیدهاند، همیشه در آثار او پررنگ بوده و از مضامین اصلی کارش به شمار میرود.
رمان مرگ قسطی دو بخش دارد. بخش اول آن که حدود 60 صفحه از رمان را فرا میگیرد، خودگوییهای فردینان، شخصیت اصلی کتاب است. پزشکی که از دست بیماران زباننفهمش به ستوه آمده است زیرا آنها هر جور که بتوانند با نفهمیهایشان او را آزار میدهند. بعد از این صفحات، بالاخره بخش زیبا و جادویی کتاب آغاز میشود. جایی که فردینان شرححال کودکیاش بیان میکند. فردینان کودکیاش را با بیانی شفاف و کامل برای ما توضیح میدهد. هیچچیز از نگاه تیزبین او دور نمیماند و ما با همۀ جزئیات کودکیاش آشنا میشویم و تا بزرگسالی او را همراهی میکنیم.
نگاه سلین در این کتاب به معنای زندگی او را به این نتیجه میرساند که همۀ انسانها زندگی میکنند تا دست آخر بمیرند. چرا که گریزی از مرگ نیست و زمان هر لحظه انسان را به مرگ نزدیک و نزدیکتر میکند و عنوان رمان از همینجا سرچشمه میگیرد. هر روزی که میگذرانیم یک قسط است. قسطی که به مرگ میدهیم تا دست از سرمان بردارد و در نهایت روزی برایمان باقی نخواهد ماند و آنجاست که مرگ به سراغ خودمان میآید. ازاینجهت که به زندگی نگاه کنیم در مییابیم زندگی همان مرگ است و ما میتوانیم یکباره همه روزهایمان را تقدیم مرگ کنیم و خلاص شویم و یا میتوانیم ذرهذره و با جان کندن، تسلیم مرگ شویم.
مرگ قسطی یک اتوبیوگرافی از زندگی خود سلین است. در ابتدای داستان سلین شروع به گله و شکایت از همسایه، پسرخاله و منشی و مادرش میکند و بعد از آن در بخش دوم، او به کودکی خود میپردازد و داستانی روایت میکند سرشار از رنج و فلاکت و بدبختی. گویی هرکسی که در زندگی او بوده، تلاشی مضاعف برای بدبختتر کردن او انجام میدهد. فردینان زیر سلطه همین دنیای خشن و نابکار بزرگ میشود و وجودش سرشار از خشم و ناامیدی و نفرت میشود. او باید بکوشد هم با دنیای درون بجنگد و هم با دنیای بیرون. به دنبال خوشبختیای بگردد که هر لحظه از او دور و دورتر میشود.
سلین در کتاب مرگ قسطی میگوید: «همۀ انسانها زندگی میکنند تا بمیرند. گریزی از مرگ نیست و این زمان است که انسان را به مرگ نزدیک میکند.» در واقع منظور سلین این است که زندگی ما قسطی است و ما یک نوع قسط میپردازیم تا روزی که دیگر چیزی برایمان باقی نمیماند و آنوقت است که مرگ به سراغ ما میآید. این دیدگاه کمی تاریک است اما از نظر سلین زندگی خود مرگ است که میتوانیم قسطهایش را یکجا پرداخت کنیم و از دست آن خلاص شویم یا ذرهذره جان بکنیم تا در نهایت به مرگ برسیم.
مرگ یکی از مضامین اصلی این کتاب است چون زندگی شخصیت اصلی آن درست مثل مرگ است! حقارت و بدبختیای که او در سراسر رمان تحمل میکند در واقع برایش مشابه مرگ است. سلین به هیچوجه سعی نداشته تا زشتیهای زندگی را از مخاطب پنهان کند و هیچ خبری از شادی و آرامش نیست! او سعی کرده است در این کتاب چهرۀ کریه فقر و بدبختی و زندگی فقیرانه را به تصویر بکشد و در سراسر کتاب زندگیاش خودِ مرگ است.
«گوستن میگفت: می توانی گاه به گاهی چیزهای خوب و خوشایند تعریف کنی...زندگی همیشه هم نکبت نیست. از یک نظر حرفش درست است.توی کار من یک جور وسواس هست, یک جور غرض ورزی. نشان به این نشان که آن دوره ای که هر دو گوشهام وزوز داشت و از الان هم خیلی بیشتر, دوره ای که مدام تب داشتم, خیلی کمتر از الان افسرده بودم... رویاهای خیلی قشنگ می بافتم...»
«جان ما با ترس عجین بود. توی هر اتاقی ترس از کم آوردن انگار از دیوارها میتراوید... بهخاطر همین ترس بود که غذا را نجویده قورت میدادیم، شام و ناهار را سُمبُل میکردیم، خریدهامان را تندتند انجام میدادیم، از این سر تا آن سر پاریس، از میدان «موبر» تا «اتوال» را سگدو میزدیم، از وحشت مأمورهای اجرا، ترس اجاره، مأمور گاز، اضطراب مالیات... هیچوقت فرصت نکردم ماتحتم را خوب تمیز کنم از بس که باید عجله میکردم.»
اگر از خواندن سفر به انتهای شب لذت بردهاید از خواندن این رمان نیز لذت خواهید برد اما اگر هنوز سفر به انتهای شب را نخواندهاید و میخواهید آن را بخوانید، لطفاً اول به مطالعه این کتاب بپردازید. آنوقت متوجه میشوید که سلین با چه ظرافتهای پنهانی این دو کتاب را به یکدیگر مرتبط کرده است.
لویی فردینان سلین، نام مستعار لوئی فردیناند دستوش بود. او در 27 می 1894 در جایی به نام کوربووا، نزدیک پاریس به دنیا آمد و در ژانویه سال 1961 درگذشت. او نویسنده و پزشکی بود که بیشتر از آنکه بهخاطر استعدادش شناخته شده باشد بهخاطر دو ویژگی متناقضش یعنی یهودستیزی و انساندوستی شناخته شده بود. از نظر برخی نویسندگان بزرگ مانند ساموئل بکت، هنری میلر و چارلز بوکوفسکی، او یکی از بزرگترین و تأثیرگذارترین غولهای ادبی فرانسه است. برخی دیگر نیز او را بهعنوان یک نازیسم یهودستیز که هرگز از عقاید زشت خود توبه نکرده و خواستار نابودی یهودیان فرانسوی بود، نکوهش و تحقیر میکنند.
سلین در سال 1924 مدرک پزشکی دریافت کرد و بهصورت تماموقت به پزشکی پرداخت و حتی برای مأموریتهای پزشکی مختلف سفرهای بینالمللی داشت. در سال 1928 او توانست مطبی در حومه پاریس افتتاح کند و بعد از آن بود که اوقات فراغتش را صرف نوشتن میکرد. سلین در جایگاه نویسنده ابتدا بهخاطر رمان سفر به انتهای شب شناخته شد. او در سال 1932 این رمان را منتشر کرد و داستان آن، داستان جستوجوی پرشکنجه و ناامیدانه مردی برای یافتن معنا است. سبک تند و تیز این کتاب و نثر ازهمگسیخته آن بسیار موردتوجه جامعه ادبی قرار گرفت. کتاب مرگ قسطی نیز بهخاطر بهتصویرکشیدن شکل تیره و تاری از جهانی عاری از ارزش و زیبایی و نجابت مورد توجه است.
سلین در زمان آغاز جنگ جهانی دوم، برای خدمت در بخش اورژانس داوطلب شد ولی بعد از سقوط فرانسه در سال 1940، از همکاری با آنجا کناره گرفت و به کار در یک داروخانه مشغول شد. او از ترس مشکلات سیاسی و از ترس اینکه متهم به خیانت شود، در زمان آزاد سازی فرانسه توسط متفقین از طریق آلمان به دانمارک گریخت. دانمارکی که در آن زمان زیر بمباران متفقین بود. او در دانمارک بیش از یک سال در زندان بود، زیرا مقامات فرانسوی او را به همکاری با آلمان متهم کردند و خواستار استرداد او شدند. او در سال 1951 پس از اینکه دادگاه نظامی در پاریس عفو او را صادر کرد، به فرانسه بازگشت. پس از بازگشت، طبابت را از سر گرفت و به نوشتن ادامه داد.
آخرین اثرش، مجموعه سهگانه رمان بود که جنگ جهانی دوم را از درون آلمان به تصویر میکشید. برخی از منتقدین ارزش ادبی و سبک این سهگانه را برابر با دو رمان اول او میدانند. گرچه آثار او مورد تأیید برخی منتقدین بود اما همزمان همان منتقدین به شخصیت او میتاختند و برخی از آثارش را سرشار از ناامیدی، بیاخلاقی خشم و اروتیسم میخواندند. این تناقض رفتاری که محققین بعداً آن را پارادوکس نبوغ ادبی و رفتاری هیولامأب در یک انسان خواندند، برای سلین گران تمام شد و او را از رسیدن به شهرت جهانی بازداشت.
مهدی سحابی مترجم، نویسنده، روزنامهنگار، نقاش، مجسمهساز و عکاس ایرانی بود که در سال 1322 به دنیا آمد و در سال 1388 در پاریس از دنیا رفت. وی را بیشتر به خاطر ترجمۀ مجموعه رمان «در جستجوی زمان از دست رفته» نوشتۀ مارسل پروسل میشناسند. مهدی سحابی به سه زبان انگلیسی، فرانسوی و ایتالیایی تسلط داشت و از فارسی به این سه زبان هم کتابها را ترجمه میکرد.
تحصیلات ابتداییاش را در تهران تمام کرد و موفق شد دیپلم ریاضی خود را بگیرد و بعد به هنرکدۀ هنرهای تزئینی تهران رفت و در فرهنگستان هنرهای زیبای شهر رم مشغول به تحصیل شد. از جمله ترجمههای این مترجم میتوان به «همه میمیرند» از سیمون دوبووار، «بارون درختنشین» از ایتالو کالوینو، «دیوید کاپرفیلد و آٰرزوهای بزرگ» از چارلز دیکنز و «مرگ قسطی، دستۀ دلقکها و قصر به قصر» از لویی فردینان سلین اشاره کرد. مهدی سحابی در سال 1388 بر اثر سکتۀ قلبی در پاریس درگذشت و در تهران به خاک سپرده شد.
کتاب مرگ قسطی هم توجه و هم نفرت منتقدین را به همراه داشت. نثر بدیع و زیبای سیلین و بیان موضوعاتی نو و تازه در زمانۀ خودش، موجب تحسین او بود اما عقاید نژادپرستانهاش از او پارادوکسی بس مخوف ساخته شده بود. به همین علت بود که منتقدین او را پسزده و حتی دولت فرانسه مدتی چاپ آثارش را ممنوع اعلام کرد.
کتاب مرگ قسطی از سایت گودریدز امتیاز 4.2 از 5 و از سایت آمازون امتیاز 3.7 از 5 را دریافت کرده است.
نشر مرکز کتاب مرگ قسطی از لویی فردینان سلین را با ترجمۀ مهدی سحابی منتشر کرده است.
سلین در کتاب مرگ قسطی شکستها و ناسازگاریهای زندگی را زنده کرده و به یاد ماندنیترین شخصیتها را خلق کرده است. کتاب مرگ قسطی بهخاطر سبک خاص و گفتوگوهای مکرراش درباره ناامیدی و مرگ شاید کتاب اندوهباری باشد اما متنی روان و ساده دارد.
اگر بتوانید با سرعت 250 کلمه در دقیقه مطالعه کنید، چیزی حدود 12 ساعت طول خواهد کشید تا کتاب مرگ قسطی را به طور کامل مطالعه نمایید.
- جنگ اثر دیگری از لویی فردینان سلین نویسندۀ فرانسوی است. این کتاب زندگینامۀ خود سلین است که در آن به ماجرای شرکتش در جنگ جهانی اول و آسیبهای جسمی و روانیاش پرداخته است.
نمایش کامل نقد و بررسی تخصصی
مرگ، که به موجب قانون بی چون و چرای حاکم بر موجود زنده از آغاز تکوین هر موجودی در او حضور دارد، اول به او تحویل شده و سیر زندگی در عمل چیزی جز پرداخت تدریجی اقساط آن نیست.
تلفن تماس: 67379000-021
ایمیل: info@30book.com
اواسط سال 1393 بود که چند تا جوان، صمیمی، پرانرژی و لبریز از ایده، بهعنوان یک دارودستهی تبعیدیِ کرمِکتاب دور هم جمع شدیم تا به رویای معرفی و فرستادن کتاب به دوردستترین کتابخوارهای ایران برسیم. ما نه عینک گرد میزنیم، نه سبیل بلند داریم (به جز یک مورد) و نه زیاد اهل کافه رفتنیم.
ما تیم بچهمعمولیهای 30بوک هستیم: ذلهکنندهی سرمایهگذارهای دستبهعصا، حامیان تمامعیار احمقانهترین و جسورانهترین ایدهها، و کَنهی حل غیرممکنترین مسئلهها. اگر جوانید (دلتان را میگوییم!)، یک جای خالی هم برای شما توی بوفه کنار گذاشتهایم. به دنیای 30بوک خوش آمدید!
© 1393-1403 | تمامی حقوق این سایت متعلق به فروشگاه اینترنتی کتاب و محصولات فرهنگی 30بوک می باشد.
داستان سراسر رنج و بدبختی کودکی فردینان در پی پیدا کردن مسیر مناسب در زندگی، با لحن خاص سلین. کتاب خوبی که به دلیل نداشتن فراز و فرود داستانی چندان راحت خوان نیست، ترجمه عالیه ولی به ناچار حذفیات زیادی دارد
این کتاب در واقع به نوعی ادامه کتاب سفر به انتهای شبه طنز تلخ و سیاه و گزنده ی سلین و نمایش هنرمندانه رذالت و پستی جاری در لایه های جامعه یک جورایی آینه تمام قد زندگی خود سلینه
شاهکااااار سلین بعد سفر به انتهای شب