

به نظر برخي متفکران،هيدگر مناسب ترين نماينده ي تفکر معاصر غرب براي گشودن راه گفتگو باشرق است.هيدگر خود،امکان گفتگوي ميان سنت هاي فلسفي غربي و آسياي شرقي را روا مي دانسته و از طريق مواجهاتي چند که با متفکران چيني و ژاپني تا اواسط دهه ي 1950داشته از اهميت «گفتگوي اجتناب ناپذير با دنياي آسياي شرقي»آگاه مي شود.از اين رو با خوانش آثار هيدگر با نگرش پديدارشناختي و معنا شناختي انديشه هاي وي در کنار بازخواني آثار دائويي از جمله دائو ده جينگ و متون چوانگ زه شايد بتواند گامي در مفاهمه ي فرهنگي شرق و غرب محسوب مي شود.تعامل تفکر چيني به ويژه حکمت دائويي با هيدگر،صحنه را براي معرفي پديدار شناسي هرمنوتيک در آسياي شرقي آماده کرده که همچنان تا امروز تاثير خود را داشته است.هيدگر دائو را به عنوان تفکري شاعرانه مي شناسد و فراخواني وجود ا دليل تفکر حقيقي مي داند که به هر دو وجه اختفاء و انکشاف در شعر موجود است.راه جديد تفکر هيدگر که واکنشي نسبت به متافيزيک سنتي غرب است،با هم خواني درون مايه هاي زيبا شناختي دائويي،مي تواند پيوندي شايسته ميان تفکر شرق و غرب برقرار کند.
شاید بپسندید














از این نویسنده













