

رمان تاریخی
... زماني که روشنگران قرن هجدهم پژوهش درباره شرايط طبيعي محاط بر توسعه اجتماعي را آغاز و کوشش خود را مصروف کاربرد مستقيم مقولات و نتايج علوم طبيعي در شناخت اجتماع مي کنند، پيشروي تاريخي بزرگ و چشمگيري صورت مي پذيرد. اين امر طبعا موجب بروز بسياري برداشت هاي خودسرانه و غيرتاريخي گرديده، اما در مبارزه با برداشت سنتي الهي از تاريخ در آن زمان، پيشرفت قابل ملاحظه اي به شمار مي رود. اوضاع در نيمه دوم قرن نوزدهم کاملا متفاوت است. چون در اين زمان تاريخ دانان يا جامعه شناسان مي کوشند تا براي مثال، داروينيزم را شالوده بي واسطه درک پيشرفت تاريخي قلمداد کنند؛ تنها نتيجه اي که حاصل مي گردد، تحريف و مخدوش سازي روابط تاريخي است. داروينيزم به عبارتي انتزاعي تبديل مي گردد و مالتوس مرتجع کهنه کار نيز طبعا «هسته» جامعه شناختي آن را تشکيل مي دهد. در جريان پيشرفت هاي بعدي، کاربرد بلاغي داروينيزم در درک تاريخ، به توجيه سريح و بي پرده حاکميت سبعانه سرمايه بدل مي گردد. رقابت سرمايه داري به مدد؛ قانون ابدي تنازع بقا، آماسيده و به نوعي رازوارگي متافيزيکي تاريخ پريش بدل مي شود. (از متن کتاب)
شاید بپسندید














از این نویسنده













