صدا تصویر

«هميشه چيزي در صدا هست که از کنار ما مي گذرد وشگفت زده مان مي کند،چه بخواهيم چه نخواهيم.»با نگاهي به گذشته مي توان گفتتعجب آور نيست که عده ي قليلي جرات آن را داشته اند تا با سايه ي رقصان و روح آوازه خوان صدا رو به رو شوند:اين همان نقصي است که صدا-تصوير ميشل شيون شجاعانه بر آن شده تا برطرفش سازد. گام اساسي اي که شيون بر مي دارد فرض گرفتن اين امر است که«هيچ هماهنگي طبيعي و از پيش موجودي بين تصوير وصدا»وجود ندارد-سايه در حقيقت آزادانه در حال رقص است.روبر برسون بنا به شيوه ي موجز هميشگي اش ايده ي مشابهي در ذهن داشت:«تصاوير و صداها همچون غريبه هايي اند که در يک سفر باهم آشنا مي شوند وپس لز آن هم نمي توانند از هم جدا شوند.»