نفرین قهوه ای

(0)
نویسنده:

موجود نیست

دفعات مشاهده کتاب
49

علاقه مندان به این کتاب
0

می‌خواهند کتاب را بخوانند
0

کسانی که پیشنهاد می کنند
0

کسانی که پیشنهاد نمی کنند
0

نظر خود را برای ما ثبت کنید

توضیحات کتاب نفرین قهوه ای

... تازه متوجه آب داخل جدول کنار خیابان شدم. خیلی عجیب بود، همان رنگ! نانوایی بسته بود. سابقه نداشت. حتما مشکلی برایش پیش آمده بود. از دم آرایشگاه که رد می شدم، آرایشگر را دیدم که سهره ی مرده ای را از قفس بیرون آورد و توی جدول انداخت. مردی که از آنجا رد می شد گفت: «مال من هم دیشب مرد.» عرق سردی توی پشتم نشست...

نظرات کاربران (0)

نظر شما در مورد این کتاب

امتیاز شما به این کالا:

نظرات دیگر کاربران

بریده ای از کتاب (0)

بریده ای از این کتاب

بریده های دیگر کاربران

عیدی