

از تبار خدایان
انتشارات امير کبير منتشر کرد: آمبروس بيرس جنک را در دايره المعارف شيطان اين گونه توصيف ميکند:«محصول فرعي ترفندهاي صلح آميز...»و اضافه ميکند:«خاک صلح را با دانه هاي جنگ تا به اعماق باور کرده اند.» او هيچ چيز ديگر را همچون جنگ نشناخته و با گوشت و پوست خود لمس نکرده بود.پنج سال حضور او در بزرگترين جنگ امريکا به اثر داستانهايي از سربازان وي بينشي عميق و اعتباري بيشتر از نوشته هاي ديگرش بخشيده است. بيرس در تک تک داستانهاي خود دشمن پيشگي سرنوشت بدخواهي هدفمند رويداها بيهودگي و پوچي افتخار بي ثمري اميد ترس حاکم بر شجاعت اندوه و عشق و برادري شکست فلسفه گمراه کنندگي آرمان هاي انساني تحريف نام نيک و بي رحمي اطاعت کوکورانه را(همه به عنوان قوانين ذاتي و ابعاد زيانبار دنياي جنگ)با احساس کامل بيان ميکند. زبان شيواي بيرس توصيف هاي درخشان او لز صحنه کارزار و تحليل روان شناسانه وي از قهرمان داستان خويش در باز آفريني صحنه هولناک جنگ و همذات پنداري پنين ويژگي هاي منحصر به فردي برخورددار هستند اما شايد اوج هنر نمايي و توانمدي روان شناسنه اش را بتوان دستيابي به لايه هاي پنهان ذهن انسان در رويدادي بر پل اول کريک يکي از گمشدگان و چيکامائوگا يافت. اينجا و آنجا در زير باران سربازي مرده که لباسش به گل آغشته شده و صورتش را با پتويي پوشانده بودند و يا لکه هاي زرد و گل رس مانند بر آن ديده ميشوند.تاثير نا اميد کننده بر چهره هاي نااميد ديگر حاضر در صحنه مي افزود و احساس نگراني عمومي را به همراه نوعي احساس افسردگي خاص تشديد ميکرد اين بقاياي در هم شکسته بسيار نفرت انگيز بودند و به هيچ وجه قهرمانانه به نظر نميرسيدند در هيچ کس اثري از احساس وطن پرستانه به چشم نميخورد کشته شده بر ميدان افتخار آري اما ميدان افتخار بسيار خيس و نمناک بود اين فرق ميکرد... فروشگاه اينترنتي 30بوک
شاید بپسندید














از این نویسنده














از این مترجم













