من ایاز ماهو

(0)

موجود نیست

دفعات مشاهده کتاب
67

علاقه مندان به این کتاب
1

می‌خواهند کتاب را بخوانند
0

کسانی که پیشنهاد می کنند
0

کسانی که پیشنهاد نمی کنند
0

نظر خود را برای ما ثبت کنید

توضیحات کتاب من ایاز ماهو

انتشارات افراز منتشر کرد: ...وقتی کارش تمام شد لعیا رفت حمام من هم رفتم تا کمکش کنم با صابون و کیسه افتاده بود به جان خودش کیسه را آنقدر محکم میکشید که انگار میخواهد یک لایه از پوستش را بکند آب دوش داغ بود.بخارش خیلی زود فضای حمام را پر کرد توی بخار آب پنهان شده بود صدای ریزش آب توی وان و صدای شلپ شلپ دست لعیا که میرفت و می آمد آهنگ زیبایی را به وجود آورده بود اما هر دو ساکت بودیم هیچ کدام دهانمان برای خواندن باز نشد وقتی آمدیم بیرون بدنش هنوز لیز بود وقتی دستش را روی بدنش میکشید سر میخورد میگفت شاید این طوری مورچه ها لیز بخورند و بیفتند زمین.. فروشگاه اینترنتی 30بوک

نظرات کاربران (0)

نظر شما در مورد این کتاب

امتیاز شما به این کالا:

نظرات دیگر کاربران

بریده ای از کتاب (0)

بریده ای از این کتاب

بریده های دیگر کاربران

عیدی