خمپاره خواب آلود

(1)
نویسنده:

موجود نیست

دفعات مشاهده کتاب
141

علاقه مندان به این کتاب
0

می‌خواهند کتاب را بخوانند
0

کسانی که پیشنهاد می کنند
1

کسانی که پیشنهاد نمی کنند
0

نظر خود را برای ما ثبت کنید

توضیحات کتاب خمپاره خواب آلود

انتشارات خیزش نو منتشر کرد: سرش را پایین داده و کلاه آهنی اش را به جای سر روی باسنش گذاشته بود از ته دل خندیدم از ترس سر و باسنش را اشتباه گرفته وقتی تکان خورد صداش زدم: برادر؟ لولید و صاف شد چشم در چشم که شدیم موسی بودا زدم توی سرش خاک تو سرت کلاه آهنی رو باسن میذارن؟ موسی رندانه لبخند زد حکمتی توشه چه حکمتی؟ اگه ترکش بخوره تو سرم راحت میشم اما اگه خورد تو باسنم یا سال باید مثل مراد رو شکمم بخوابم فروشگاه اینترنتی 30بوک

نظرات کاربران (0)

نظر شما در مورد این کتاب

امتیاز شما به این کالا:

نظرات دیگر کاربران

بریده ای از کتاب (0)

بریده ای از این کتاب

بریده های دیگر کاربران

عیدی