باغ چند قصه

باغ چند قصه

(2)
نویسنده:

موجود نیست

دفعات مشاهده کتاب
406

علاقه مندان به این کتاب
4

می‌خواهند کتاب را بخوانند
0

کسانی که پیشنهاد می کنند
0

کسانی که پیشنهاد نمی کنند
0

نظر خود را برای ما ثبت کنید

توضیحات کتاب باغ چند قصه

هر دومان را با هم مدرسه گذاشتند. داود یك هفت هشت ماهی از من كوچكتر بود،‌ اما با هم گذاشتنمان مدرسه. تنها قصه من این بود كه مدرسه‌هامان از هم سواست. اما عصر كه می‌شد یا من می‌رفتم خانه آنها یا او می‌آمد خانه ما. مشق‌ها را تند و تند یك‌جوری سرهم می‌كردیم، بعد می‌زدیم توی كوچه. با بچه‌های دیگر زیاد اخت نبودیم...

نظرات کاربران (0)

نظر شما در مورد این کتاب

امتیاز شما به این کالا:

نظرات دیگر کاربران

بریده ای از کتاب (0)

بریده ای از این کتاب

بریده های دیگر کاربران

عیدی