نظر خود را برای ما ثبت کنید
انتشارات ایران بان منتشر کرد:
دو شعبده باز کهنه کار که از دیرباز با یکدیگر رقابت داشته اند مارک و سلیا شاگردان دست پرورده شان را برای رقابت در سیرکی که فقط از غروب تا طلوع خورشید باز است آماده میکنند رقابت بین این دو آغاز میشود و هریک میکوشد با برپایی چادرهای شگفت انگیز و خیره کننده بر رقیبش چیره شود اما این رقابت به جایی کشیده میشود که این دو استاد کارکشته هرگز احتمالش را نمیدادند
و شاگردان آنها خیلی دیر میفهمند که شکست چه هزینه ی گزافی به همراه دارد
سیرک شبانه داستانی جادویی خیال انگیز و عاشقانه است که خطوط بین واقعیت و تخیل را تار میکند و دنیایی را می آفرینند که در آن غیر ممکن ممکن میشود چهره ها تغییر میکنند گذشت زمان کندتر میشود و یک مرد میتواند سایه ای نداشته باشد.
فروشگاه اینترنتی 30بوک
کتاب سیرک شبانه از سایت گودریدز امتیاز 4 از 5 را دریافت کرده است.
کتاب سیرک شبانه از سایت گودریدز امتیاز 4 از 5 را دریافت کرده است.
• برندۀ جایزۀ الکس از انجمن کتابخانههای آمریکا
• برندۀ جایزۀ لوکوس برای بهترین رمان اول در سال 2012
• نامزد دریافت جایزۀ بهترین رمان فانتزی گودریدز در سال 2011
سیرک شبانه رمان فانتزی - تاریخی گسترده دربارۀ جادو و سیرک است. روایت سیرک شبانه بسیار عجیبوغریب و گیرا است. کتاب سیرک شبانه اثر ارین مورگنشترن نویسندۀ آمریکایی است و اولین بار در سال 2011 منتشر شد. این رمان فانتزی در اصل برای مسابقۀ نویسندگی سالانۀ رماننویسی ملی در طول برگزاری سه دور از مسابقات نوشته شد. این کتاب پس از انتشار به بیش از دوازده زبان ترجمه شد و جایزۀ سالانۀ لوکوس برای بهترین رمان اول را دریافت کرد.
کتاب سیرک شبانه را با مجموعۀ هری پاتر و همچنین آثار نیل گیمن، ری بردبری، سوزانا کلارک و استیون میلهاوزر مقایسه کردهاند و قرار است فیلمی با اقتباس از این کتاب ساخته شود.
«بخشی داستانی عشقي، بخشی افسانه... نویسنده با این دو موضوع، ژانر و انتظارات معمول را به چالش کشیده است.» - بوستون گلوب
«سیرک شبانه مرا خوشحال کرد. کتابی بازیگوش و به شدت تخیلی است. ارین مورگنشترن سیرکی را خلق کرده که من همیشه آرزویش را داشتم و آن را با دوئل شعبدهبازها، عشق، بچهگربههای استثنایی و نمایشهای فوقالعاده زیبا پر کرده است. سیرک شبانه کتابی شگفتانگیز است.» -آدری نیفنگر، نویسندۀ کتاب همسر مسافر زمان
سالهاست که ادبیات فانتزی تبدیل به ژانری بزرگ در دنیای ادبیات شده است. پیش از این همه گمان میکردند که کتابهای فانتزی تنها برای سرگرمی کودکان و نوجوانان نوشته شدهاند اما رفتهرفته این باور تغییر کرد و ادبیات فانتزی توانست نظر مخاطبین تمام سنین را به خود جلب کند. با اینکه کتابهای فانتزی همچنان در دستۀ کتابهای کودک و نوجوان جای میگیرند اما بزرگسالانی که به کتابهای فانتزی و ماجراجویانه علاقهمند هستند نیز از خواندن آن لذت خواهد بُرد.
«سیرک، بیخبر از راه میرسد. خبرآمدنش در هیچیک از اطلاعیهها، اعلامیههای کاغذی روی تیرکها، یا بیلبوردها و آگهیهای تبلیغاتی روزنامههای محلی چاپ نمیشود. ناگهان از جایی که روز گذشته، اثری از آن نبود، سردرمیآورد. چادرهای بلند راهراه و سیاهوسفید هستند و چادر قرمز یا طلاییرنگی میان آنها دیده نمیشود. غیر از درختها و چمن زمینهای اطراف، اثری از رنگ دیگری نیست. حتی زمینی که لابهلای چادرها دیده میشود، سیاه و سفید است که احتمالا یا روی آن رنگ پاشیدهاند، یا حقهی شعبدهبازی دیگری سوار کردهاند. اما سیرک، هنوز کارش را آغاز نکرده است؛ هنوز نه. در عرض چند ساعت کوتاه، همهی اهالی شهر خبردار شدند و این خبر تا بعدازظهر، در شهرهای مجاور نیز پیچید. تبلیغات دهانبهدهان، مؤثرتر از استفاده از پوسترها و آگهیهای کاغذی است. هرچه باشد، ظاهر شدن ناگهانی سیرکی مرموز، خبری غیرعادی و تأثیرگذار است. مردم با شگفتی، ارتفاع حیرتانگیز چادرها را از نظر میگذرانند و بهساعتی که داخل دروازههای عجیب سیرک قرار گرفته است، خیره میشوند.»
«سیرک، خالی و متروکه بهنظر میرسد، اما حس میکنی بوی کاراملی که با بوی برگهای پاییزی مخلوطشده است، به مشامت میرسد؛ شیرینی مختصری که از سوز سرما میکاهد. خورشید کاملا در افق پنهان شده است و هوا لحظهبهلحظه تاریکتر میشود. اطرافیانت از انتظار خسته شدهاند؛ اینپا و آنپا میکنند و زمزمهکنان میگویند که شاید بهتر است بیخیال شوند و وقتشان را در جای گرمتری صرف کنند. تو هم در همین فکر هستی که ناگهان چیزی که منتظرش بودی، اتفاق میافتد. ابتدا صدای ترق بلندی ميشنوی که در پسزمینهی همهمهی جمعیت و زوزهی باد، به زحمت شنیده میشود؛ صدا شبیه کتریای است که آبش جوش آمده است. بعد همهجا روشن میشود. نقاط نورانی کوچکی روی چادرها ظاهر میشوند؛ انگار سراسر سیرک با شبتابهای پرنوری پوشیده شده است. جمعیت منتظر، با دیدن این منظرهی نورانی ساکت میشوند. کسی در نزدیکیات نفسش را در سینه حبس میکند و کودکی با خوشحالی کف میزند. وقتی همهی چادرها نورانی میشوند و زیر آسمان شب میدرخشند، تابلو ظاهر میشود. چراغهای شبتاب مانند بیشتری که با حلقههای آهنی پوشیده شدهاند، بالای دروازه ظاهر میشوند.»
رمان سیرک شبانه اثر ارین مورگنشترن کتابی جادویی، فانتزی، نفسگیر و عاشقانه است. این کتاب داستانی تخیلی از جادو و عشق است که در لندن قرن نوزدهم میگذرد. داستانی که با روایتی غیرخطی، دیدگاههای متفاوت و فصلهای کوتاه خواننده را به قعر دنیایی جادویی میکشاند. این فصلهای کوتاه و مستقل سیرک شبانه معنکسکنندۀ چادرهای بیشمار سیرک است. سیرک شبانه معروف به سیرک رویاهاست و پر از شگفتی است. این سیرک باغی پر از شکوفۀ یخ دارد و آکروباتهایش بدون تور اوج میگیرند. سیرک هیچ برنامۀ مشخصی ندارد. ظاهراً بدون اخطار ظاهر میشود و بدون اطلاع قبلی هم ناپدید میشود. ماهیت جادویی سیرک از چشم همه پنهان است و هیچ تردستیای در این سیرک اتفاق نمیافتد. شعبدهبازِ این سیرک واقعاً کتش را تبدیل به یک کلاغ میکند و فالگیر واقعاً آیندۀ نامعلوم شما را آشکار میکند. با اینحال، سیرک هدف تاریکتری فراتر از سرگرمی و سود دارد. طرح رمان نسبتاً ساده است. دو شعبدهباز با طول عمری نامشخص اما مطمئناً جادویی، سالهاست درگیر رقابتی شدید هستند و حالا نوبت شاگردانشان است که وارد این رقابت شوند. بوون، دختر شش سالهاش سلیا را انتخاب میکند در حالی که همتایش، یتیم نُه سالهای به نام مارکو را به عنوان شاگرد برمیگزیند. این دو درگیر چالشی مادامالعمر میشوند که هیچکسی برای آنها توضیح نمیدهد این چالش دقیقاً چیست و چه عواقبی دارد و برای سالها این دو شاگرد دشمن خود را نمیشناسند.
سیرک بدون هشدار از راه میرسد. هیچ اطلاعیهای در کار نیست. فقط ناگهان آنجا ظاهر میشود درحالیکه دیروز هیچ چیزی آنجا نبود! چادرهای راهراه سیاه و سفیدشان را بنا میکنند و در زیر این چادرها تجربهای کاملاً منحصربهفرد در انتظار شماست. این مکان لو سیرک دو رِو یا سیرک شبانه نام دارد و فقط شبها باز است! اما در پشت صحنه رقابت شدیدی در جریان است. دوئل بین دو شعبدهباز جوان به نامهای سلیا و مارکو که شاگردان دستپروردۀ دو استاد معروف هستند و از بچگی آموزش دیدهاند. آنها قرار است در این سیرک با یکدیگر به رقابت بپردازند. اما چیزی است که هیچکس فکرش را نمیکرد و آن هم اینکه دو شعبدهباز جوان عاشق هم شوند. دو شعبدهباز جوان خیلی دیر میفهمند که هزینۀ باخت هر کدامشان گزافتر از آن است که فکرش را میکردند.
سیرک شبانه پس از انتشار بهمدت هفت هفته در لیست بهترین رمانهای پرفروش نیویورک تایمز ماند.
• سنگدل رمانی فانتزی اثر مریسا مایر است. این کتاب در واقع پیشدرآمدی بر کتاب کلاسیک آلیس در سرزمین عجایب است و نویسنده در آن به داستان شخصیت شرور کتاب آلیس یعنی ملکۀ قلبها پرداخته است. داستان کتاب مربوط به مدتها قبل از تبدیل شدن این دختر به ملکۀ وحشت سرزمین عجایب است. چه بر سر این دختر آمد که تبدیل به چنین شخصیت شروری شد؟
• دختر مهتاب رمانی فانتزی اثر سو لین تن نویسندۀ اهل مالزی است. این کتاب داستان دختری به نام شینگیِن است که نمیداند چه قدرتهایی دارد تا زمانی که مجبور میشود برای رهایی مادرش قوی باشد و به تنهایی از پس مشکلاتش بر بیاید.
• کتاب کاراوال اثر استفنی گاربر نویسندهٔ آمریکایی است. این کتاب به سرعت تبدیل به پرفروشترین کتاب نیویورک تایمز شد. کاراوال داستان یک رقابت افسانهای، عشقی خیرهکننده و پیوندی ناگسستنی بین دو خواهر به نام اسکارلت و تِلا است. آنها وارد کاراوال میشوند اما ظاهراً بیرون آمدن از کاراوال به آن راحتی که فکر میکردند نیست.
• کتاب سایههای میان ما رمانی فانتزی و عاشقانه اثر تریشا لونسلر نویسندهٔ آمریکایی است. نویسنده در این رمان داستان پادشاهی را روایت کرده که سایههایی او را احاطه کردهاند، هیچکس حق ندارد به پادشاه نزدیک شود و او را لمس کند وگرنه کشته خواهد شد. در این میان دختری به نام آلساندرا سعی دارد با اغوای پادشاه، با او ازدواج کند، ملکه شود و بعد با کشتن پادشاه سایهها به قدرت برسد.
• کتاب دیر درخت نارنج رمانی فانتزی اثر سامانتا شن نویسندهٔ بریتانیایی است. این کتاب یکی از پرفروشترین کتابهای فانتزی فمنیستی و حماسی نیویورک تایمز شد. داستان این کتاب در امپراطوری جادویی بزرگی رخ میدهد که دوپاره شده و دو فرهنگ متضاد دارد. مردم این امپراطوری بر سر اعتقاداتشان با هم میجنگند و همدیگر را میکشند.
ارین مورگنشترن در سال 1978 به دنیا آمد. او هنرمند و نویسندۀ رمانهای فانتزی آمریکایی است. ارین در سال 2012 جایزۀ الکس را دریافت کرد و دومین کتابش به نام دریای بدون ستاره در سال 2019 منتشر شد. ارین مورگنشترن در ماساچوست بزرگ شد و در کالج اسمیت نورث همپتون ماساچوست در رشتۀ تئاتر و هنر تحصیل کرد و در سال 2000 فارغالتحصیل شد. او علاوه بر نوشتن نقاشی هم میکشد. پس از اینکه سی ناشر اثرش را رد کردند اولین رمان خود را در سال 2010 به انتشارات دابلدِی فروخت. سیرک شبانه در سپتامبر 2011 منتشر شد. او از سال 2003 در مسابقۀ ماه ملی رماننویسی شرکت کرد و اولین بار در نوامبر 2005 سیرک شبانه را نوشت و پس از آن به نیویورک نقلمکان کرد.
مریم رفیعی مترجم کتابهای کودک و نوجوان است. او در سال 1364 در شهر رشت به دنیا آمد. از دوران نوجوانی به رمان و ادبیات داستانی علاقهمند بود و بنابراین در رشتۀ ادبیات انگلیسی تحصیل کرد. در سال 1386 از دانشگاه فارغالتحصیل شد و در خبرگزاری دانشجویان ایران (ایسنا) شروع به کار کرد و از همان دوران به طور جدی کار ترجمه را شروع کرد و پس از مدتی شروع به همکاری با ناشران مختلف کرد. در سال 1390 مدرک کارشناسی ارشدش را در رشتۀ ادبیات انگلیسی از دانشگاه تهران دریافت کرد. او به غیر از «سیرک شبانه» کتابهای زیادی را ترجمه کرده است.
نمایش کامل نقد و بررسی تخصصی
تلفن تماس: 67379000-021
ایمیل: info@30book.com
اواسط سال 1393 بود که چند تا جوان، صمیمی، پرانرژی و لبریز از ایده، بهعنوان یک دارودستهی تبعیدیِ کرمِکتاب دور هم جمع شدیم تا به رویای معرفی و فرستادن کتاب به دوردستترین کتابخوارهای ایران برسیم. ما نه عینک گرد میزنیم، نه سبیل بلند داریم (به جز یک مورد) و نه زیاد اهل کافه رفتنیم.
ما تیم بچهمعمولیهای 30بوک هستیم: ذلهکنندهی سرمایهگذارهای دستبهعصا، حامیان تمامعیار احمقانهترین و جسورانهترین ایدهها، و کَنهی حل غیرممکنترین مسئلهها. اگر جوانید (دلتان را میگوییم!)، یک جای خالی هم برای شما توی بوفه کنار گذاشتهایم. به دنیای 30بوک خوش آمدید!
© 1393-1403 | تمامی حقوق این سایت متعلق به فروشگاه اینترنتی کتاب و محصولات فرهنگی 30بوک می باشد.
کتاب واقعا جادویی بود ترجمه هم خیلی روان و خوب بود ولی سانسور بعضی جاها آزار دهنده بود در کل یکی از کتابای بشدت مورد علاقم
یه فانتزی خاص و جالب. پر از توصیفات زیبا و به معنای واقعی کلمه جادویی. شخصیت پردازی جالبی هم داشت و حتی شخصیت های فرعی خیلی بیشتر از اصلی ها به چشم میومدن. فقط موقع خوندن به تاریخ هر چپتر دقت کنید تا بیشتر متوجه داستان بشید
داستان قشنگی بود وترجمه خوبی هم داشت اما متاسفانه خود کتاب کیفیت خوبی نداشت.جدا از این که کاغذ های کتاب مدام جدا میشدند،برخی کلمات میان جمله ها درست چاپ نشده بود.کاغذهای خالی و سیاه وسط فصل ها هم جالب نبودن.کاغذ بعدی و دست را کثیف میکردند...امیدوارم ناشران عزیز در چاپ بعدی این مشکلات رو اصلاح کنند.