جنایت هایی هست که از قتل هم بدتر است اما قانون کاری به کارشان ندارد.
نظر خود را برای ما ثبت کنید
انتشارات نشر نو منتشر کرد:
سیمون دوبوار یکی از فعالین جنبش آزادی زنان و جنبش ضد جنگ ویتنام و دوست و همکار متفکر بزرگ فرانسوی ژآن پل سارتر در 1954 جایزه کنکور را از آن خود کرد
آثاری که از وی به جا مانده است برخی تحقیقی و بیشتر ادبی هستند و همه میمیرند یکی از مهم ترین و مشهور ترین رمان های اوست دوبوار 1978 نامزذ دریافت جایزه ادبی نوبل بود.
فروشگاه اینترنتی 30بوک
همه می میرند، رمانی از سیمون دوبووار نویسندۀ فرانسوی است که در سال 1946 منتشر شد. در این کتاب نویسنده داستان زندگی رایموندو فوسکا را روایت میکند، مردی نفرین شده که هرگز نمیمیرد. اولین نسخۀ آمریکایی این اثر در سال 1955 منتشر شد.
رمان همه می میرند اثر سیمون دوبووار با ترجمۀ مهدی سحابی یک رمان طولانی اگزیستانسیالیستی است. گرچه این رمان موضوعی فانتزی دارد اما داستانش بسیار جالب و باورپذیر است. رمان همه می میرند احتمالاً عجیبترین و جذابترین رمان دوبووار باشد. این کتاب یک تراژدی ساده دربارۀ جاودانگی و جاودانه بودن است. وقایع رمان درست پس از جنگ جهانی دوم در فرانسه اتفاق میافتد.
شخصیت اصلی همه می میرند روژین است، هنرپیشۀ خودشیفته و جاهطلب که با وجود داشتن همه چیز حس میکند چیزی حیاتی در زندگیاش کم دارد. روژین با مردی ایتالیایی آشنا میشود و متوجه میشود که فوسکا جاودانه است و به این نتیجه میرسد که از طریق او میتواند زیبایی و استعدادش را برای همیشه حفظ کند. روژین با این فکر به دنبال فوسکا میرود و رابطهای بیثبات بین آن دو شکل میگیرد. قرار ملاقاتهای فوسکا و روژین هستۀ دراماتیک رمان همه می میرند است. آن دو ایدهها و احساساتی را دربارۀ ماهیت عشق، معنای زندگی و مرگ رد و بدل میکنند.
برای همیشه زندگی کردن چه احساسی خواهد داشت؟ تنها یک مرد است که میداند و آن هم رایموندو فوسکا است. کتاب همه می میرند با روژین، بازیگری زیبا و موفق، اما مغرور و تهی شروع میشود. روژین در دهۀ 1930 در فرانسه با رایموندو فوسکا، یک ایتالیایی عجیب آشنا میشود. روژین عاشق توجه است و دوست دارد همیشه مرکز توجۀ همه باشد اما حالا با مردی آشنا شده که چندان توجهی به او ندارد. ترس روژین فراموش شدن و از دست دادن توجه و زیباییاش است و وقتی فوسکا را میبیند با خود فکر میکند فوسکا اصلا نمیداند ملال چیست.
در ابتدا رایموندو تمایل خاصی به آشنایی با روژین ندارد اما بعد از مدتی ظاهراً عاشق او میشود و خیلی زود رازش را به روژین میگوید که عمر جاودان دارد. روژین اصلاً ابعاد این اعتراف را درک نمیکند و در ابتدا تنها به این فکر میکند که چطور میتواند با برقراری رابطۀ عاشقانه با رایموندو به جاودانگی دست یابد. فوسکا ابتدا سعی میکند خودش را از روژین دور کند اما با تعقیب و اصرارهای روژین فوسکا راز جاودانه بودن و زندگیاش را برای روژین تعریف میکند تا روژین به بیفایده بودن جاودانگی پی ببرد. بیشتر رمان همه می میرند در واقع خاطرت زندگی فوسکا است.
رمان همه می میرند، جذابترین رمان سیمون دوبووار است و اگر تابهحال آثار این نویسنده را مطالعه نکردیدهاید، کتاب خوبی برای شروع محسوب میشود.
سیمون دوبووار فیلسوف اگزیستانسیالیست، نویسنده، نظریهپرداز اجتماعی و فعال فمینیستی فرانسوی بود که در سال 1908 به دنیا آمد و در سال 1986 از دنیا رفت. اگرچه او خود را فیلسوف نمیدانست و حتی اگر در زمان مرگش فیلسوف به حساب نمیآمد اما تأثیر قابلتوجهی بر اگزیستانسیالیسم و نظریۀ فمینیستی گذاشت. دوبووار رمان، مقاله، زندگینامه، تک نگاری دربارۀ فلسفه و سیاست و مسائل اجتماعی نیز مینوشت. او بهخاطر مقالهاش در سال 1949 با عنوان «جنس دوم» و همچنین آثارش مثل ماندارنها و او آمده که بماند شهرت یافت. او در این آثار به تحلیل دقیق ستم بر زنان پرداخت. ماندگارترین اثرش در ادبیات خاطراتش است. او در سال 1954 برندۀ جایزۀ گنکور و در سال 1975 برندۀ جایزۀ اورشلیم شد. در سال 1978 جایزۀ دولتی اتریش برای ادبیات در اروپا را از آن خود کرد. او همچنین تا آخر عمر با فیلسوف فرانسوی ژان پل سارتر رابطهای صمیمانه داشت.
دوبووار در یک خانوادۀ بورژوایی پاریسی متولد شد. پدرش وکیل دادگستری بود و مادرش دختر یک بانکدار ثروتمند و کاتولیک بود. او یک خواهر به نام هلن داشت که در سال 1910 به دنیا آمد. خانوادهاش بعد از جنگ جهانی اول بخش زیادی از ثروتشان را از دست دادند با اینحال سعی داشتند تا موقعیت بورژوایی خود را حفظ کنند و مادرشان اصرار داشت که دخترها را به مدرسۀ معتبر راهبهها بفرستند. بهخاطر موقعیت سخت خانوادهاش و نداشتن جهیزیه، موقعیت ازدواجش به خطر افتاد و همین برایش فرصتی شد و گامهایی در جهت کسب درآمد برای خودش برداشت. برای دورۀ آمادگی فلسفه در رقابتی شرکت کرد و در حین تحصیل با ژان پل سارتر، پل نیزان و رنه ماهو آشنا شد. دوبووار در سن ۲۱ سالگی در این امتحان و در رقابت با سارتر دوم شد. او جوانترین فردی بود که در این آزمون قبول شد. دوبووار دورۀ فلسفه و منطق عمومی را پس از این آزمون گذراند. از سال 1929 تا سال 1943 به تدریس در دبیرستان پرداخت تا بتواند با درآمدش بنویسد.
دوبووار به چارچوب روابط اهمیت نمیداد. ارتباطات ایدهآلی که دوبووار در کتاب «جنس دوم» و دیگر نوشتههایش توصیف کرده است، همخوانی چندانی با فرهنگ و ازدواجهای زمانۀ او نداشتند. او تا پایان عمر رابطۀ جنسی آزادی با سارتر داشت. دوبووار اولین رمانش را در سال 1943 منتشر کرد. محور اصلی رمانش فلسفه بود. در سال 1944 نیز اولین مقالۀ فلسفیاش دربارۀ اخلاق اگزیستانسیالیستی را منتشر کرد. در این مقاله دوبووار برخی ناسازگاریها را که بسیاری از جمله سارتر در آثار اصلی اگزیستانسیالیستی مانند هستی و نیستی یافتهاند برطرف میکند. کتاب معروفش «جنس دوم» برای اولین بار در سال 1949 به زبان فرانسوی منتشر شد. پس از مرگ سارتر در سال 1980، دوبووار نامههای خود با او را در نسخههایی منتشر کرد. دوبووار در سال 1986 و در سن 78 سالگی بر اثر ذاتالریه در پاریس درگذشت. او به عنوان چهرهای در خط مقدم مبارزه برای حقوق زنان مورد تجلیل قرار گرفت.
مهدی سحابی در سال 1322 در قزوین به دنیا آمد. او مترجم، نویسنده، روزنامهنگار، نقاش، مسجمهساز و عکاس بود و بیشتر به خاطر ترجمۀ مجموعۀ در جستجوی زمان از دست رفته نوشتۀ مارسل پروست شناخته شد. وقتی ده ساله بود همراه با خانواده به تهران آمد. پس از گرفتن دیپلم ریاضی وارد هنرکدۀ هنرهای تزئینی دانشگاه تهران شد تا در رشتۀ نقاشی تحصیل کند اما پس از یک سال این رشته را نیمه کاره رها کرد و به سربازی رفت. پس از پایان دوران سربازی در سال 1346 عازم ایتالیا شد تا در رشتۀ کارگردانی سینما تحصیل کند. در چیته چیتا دورهای کوتاه گذراند و دوباره وارد رشتۀ نقاشی در فرهنگستان هنرهای زیبای رم شد.
در سال 1347 تحصیلش را نیمه کاره رها کرد و به فرانسه رفت. در سال 1351 به قصد فعالیت در سینمای ایران به ایران بازگشت ولی از این حرفه ناامید شد و به سراغ روزنامهنگاری، بازیگری و عکاسی رفت و در آخر به سراغ ادبیات و ترجمۀ ادبی رفت. تسلطش به زبانهای ایتالیایی، فرانسوی و انگلیسی باعث شد تا آثار نویسندگان متعددی را ترجمه کند و فارسی زبانان را با این نویسندگان آشنا کند. او در سال 1388 بر اثر سکتۀ قلبی درگذشت. از جمله آثار ترجمه شدهاش میتوان به خروج اضطراری اثر اینیاتسیو سیلونه، بارون درختنشین اثر ایتالو کالوینو، دوست من مون اثر آلن فورنیه، دیوید کاپرفیلد و آرزوهای بزرگ اثر چارلز دیکنز، دور دنیا در هشتاد روز اثر ژول ورن و دانته آلیگیری اثر مارک موسا اشاره کرد.
زندگینامهنویسان دوبووار، کلود فرانسیس و فرناند گونتیه خاطر نشان کردهاند که رمان همه می میرند یک رمان متافیزیکی است و گرچه بعد از انتشار فروش خوبی نداشت اما تقریبا بلافاصله به زبان آلمانی ترجمه شد.
کتاب همه می میرند از سایت گودریدز امتیاز 4.1 از 5 و از سایت آمازون امتیاز 4.6 از 5 را به دست آورده است.
فیلمی با همین نام در سال 1955 با اقتباس از رمان همه می میرند ساخته شد. از جمله بازیگران این فیلم میتوان به ایرن ژاکوب، استیون ری و ماریانه زگبرشت اشاره کرد.
خوانایی و روان بودن
رمان همه می میرند در دسته رمانهای متافیزیکی طبقه بندی شده است، یعنی داستانهایی که به ماهیت اساسی واقعیات میپردازند، بر اساس نوعی از فلسفه یا نظام فکری استوارند، جنبههای درونی، معنوی، کهن الگویی یا متعالی دارند و شاید بر حرکت فرد به سوی خودشکوفایی تاکید داشته باشند. ماهیت هستی، ذهن و روح، روان، سفر معنوی، هدف زندگی و یافتن بینش از موضوعات قابل بحث در داستان متافیزیکی است.
دوبووار در کتاب همه می میرند بر موضوعاتی مانند اصالت وجود، جستجوی معنای زندگی و آزادی شخصی دست گذاشته است که داستان را در دستۀ متافیزیکی جای میدهد زیرا بینش و پیغام معنوی خاصی در این رمان وجود دارد: «فقط یک خوبی وجود دارد؛ طبق وجدان خود عمل کردن.»
مدت زمانی که طول می کشد بخوانی
برای خوانندهای با سرعت مطالعۀ 300 کلمه در دقیقه، حدود 10 ساعت طول میکشد تا کتاب همه می میرند را به طور کامل مطالعه نماید.
اگر از خواندن این کتاب لذت بردید، به شما پیشنهاد میکنیم کتاب جدا نشدنیها را نیز بخوانید.
نمایش کامل نقد و بررسی تخصصی
جنایت هایی هست که از قتل هم بدتر است اما قانون کاری به کارشان ندارد.
به نظر من جاودانگی معجزه ای نیست که از معجزه به دنیا آمدن و مردن بزرگ تر باشد.
تصور کنید روزی در خیابان در حال قدم زدن هستید که ناگهان شخصی در مقابل شما ظاهر میشود و طلسمی را به شما میدهد که عمر شما را جاودانه میکند. اما قرار است با این همه سال چه کنید اصلا این به ذهنتان خطور کرده است که ممکن است روزی از زنده بودن خسته شوید. اگر قرار باشد تا ابد زنده باشید دیگر مفاهیمی مثل زمان، انتخاب، جوانی و پیری، فرصت و شانس برای آدمی معنایی ندارد.
تلفن تماس: 67379000-021
ایمیل: info@30book.com
اواسط سال 1393 بود که چند تا جوان، صمیمی، پرانرژی و لبریز از ایده، بهعنوان یک دارودستهی تبعیدیِ کرمِکتاب دور هم جمع شدیم تا به رویای معرفی و فرستادن کتاب به دوردستترین کتابخوارهای ایران برسیم. ما نه عینک گرد میزنیم، نه سبیل بلند داریم (به جز یک مورد) و نه زیاد اهل کافه رفتنیم.
ما تیم بچهمعمولیهای 30بوک هستیم: ذلهکنندهی سرمایهگذارهای دستبهعصا، حامیان تمامعیار احمقانهترین و جسورانهترین ایدهها، و کَنهی حل غیرممکنترین مسئلهها. اگر جوانید (دلتان را میگوییم!)، یک جای خالی هم برای شما توی بوفه کنار گذاشتهایم. به دنیای 30بوک خوش آمدید!
© 1393-1403 | تمامی حقوق این سایت متعلق به فروشگاه اینترنتی کتاب و محصولات فرهنگی 30بوک می باشد.
فوق العاده است این کتاب
داستان مردی که نمیمیره و قراره رنج هایی رو تحمل کنه که سخت ترینش اینه که مرگ تمام اطرافیانش رو ببینه و چه رنجی بالاتر ازین که حتی مرگ هم کسی رو نخواد
بسیار عالی با ترجمه روان وخوب