خانه پدری

انتشارات آمه منتشر کرد: اخبار مختلفي به گوش ميرسيد يک روز شنيديم که شورشي ها فرماندار را گرفته اند و در يک مزرعه زنداني کرده اند.يک روز ديگر خبر ر سيد که شورشي ها تپه ي اعلا الدين را تصرف کرده اند،پليس جواني را کشته و جنازه اش را جلوي پاي مادرش انداخته اند. مردم فرياد مي زدند و هوار ميکشيدند:«ما حکومت ديني ميخوايم!ما نميخوايم خارجي ها بر ما حکومت کنن.ما اين حاکمان بي دين و لامذهب رو قبول نداريم،ما حکومت ديني ميخوايم!»روزها از پي هم ميگذشت،پژواک صداي کساني که مدام فرياد مي زدند ما اينو نميخوايم.ما اونو نميخوايم.در گوش خيابان ها پيچيده بود.تا اين که يک روز در بحبوحه ي جيغ و فريادها،شليک کرکننده ي تفنگ ها و شعارهاي بي امان اينو نميخوايم،اونو نميخوايم،خبر ورود قريب الوقوع ارتش مستقل ملي در شهر شاع شد و همچون تندر و آتش سراسر شهر را فرا گرفت.شعارهاي نميخوايم،نمي خوايم در دهان ها فرو خشکيد،مردان چکمه پوش پراکنده و متفرق شدند و ديگر صداي شليکي از تفنگ ها برنخاست. از متن کتاب اورهان کمالي يکي از محبوب ترين نويسندگان ترک تبار است.همنشيني در زندان با شاعر و نويسنده ي ترک«ناظم حکمت»تاثير زيادي بر آثار او گذاشت.کارهاي او اغلب متمرکز بر افرادي معمولي است که براي امرار معاش مبارزه ميکنند.کنکاش در چنين درون مايه هايي از قبيل:مشکلات کارگران کارخانه ها و کشاورزان،بيگانگي کارگران مهاجر در شهرهاي بزرگ،زندگي زندانيان هم بند،وقف شدن کور کورانه ي افراد در انجام وظيفه شان و اضمحلال آن ها،فقر،کودکان بي سر پناه و سرکوب و بهره برداري از زنان،بخش عمده ي آثار او را تشکيل ميدهند.دنياي اورهان کمال،مسئله ي انسان امروز است،تکاپوي بسيار در وادي ياس و اميد. فروشگاه اينترنتي 30بوک