با توجه به ترجمه بسیار سخت و گیج کننده، میتونه کتاب جذابی برای رده سنی نوجوانان باشه از اون کتاب هایی نیست ک دوست داشته باشید تو کتابخانه تون نگهداری کنید
نظر خود را برای ما ثبت کنید
انتشارات میلکان منتشر کرد:
خانوادهای جذاب و سرشناس. جزیرهای خصوصی. دختری بااستعداد،آسیبدیده. پسری پرحرارت،اهل سیاست. گروه چهار نفرهی دوستان که دوستیشان ویرانگر است. یک شورش. یک حادثه. یک راز. دروغ پشت دروغ. عشق حقیقی. واقعیت. «ما دروغگو بودیم» رمانی امروزی، پیچیده و هیجانانگیز. آنرا بخوانید و اگر کسی در مورد پایان کتاب سؤال کرد، فقط دروغ بگویید.
فروشگاه اینترنتی 30بوک
امیلی لاکهارت در کتاب ما دروغگو بودیم بیشتر بر عواقب اشتباهات فردی تمرکز کرده است. مرکز اصلی این کتاب خانوادۀ ثروتمند و به ظاهر خوشبخت سینکلر است که هر تابستان در جزیرۀ خصوصیشان دور هم جمع میشوند. اما امسال تابستان قرار است با تابستانهای سال دیگر فرق داشته باشد چون کِیدنس پانزده ساله در این تابستان دچار سانحه میشود. کیدنس، جانی، گت و مرین که تمام خانواده به آنها چهار دروغگو میگفتند، دو سال بعد دوباره دور هم جمع میشوند و سعی میکنند راز آن تابستان و علت صدمه دیدن کیدنس را کشف کنند.
راوی داستان، دختری به نام کِیدنس سینکلر است، او بزرگترین نوۀ هریس سینکلر است، مردی که به شدت ثروتمند است. این خانوادۀ ثروتمند همیشه تظاهر به کامل بودن میکنند اما کیدنس میداند که در زیر این ثروت و امتیازات، آسیبهای زیادی به خانوادهاش وارد شده است و افراد این خانواده هرگونه ناراحتی یا رفتار عجیب را نادیده میگیرند یا سرکوب میکنند. هریس سه دختر دارد، پنی مادر کیدنس و خالههایش کری و بس. هریس صاحب جزیرهای به نام جزیرۀ بیچوود در نزدیکی تاکستان مارتا است و در آنجا خانهای برای خودش و دخترانش ساخته است.
خانوادۀ سینکلر تابستانهای خود را در این جزیره میگذرانند. کیدنس در این تابستان پانزده ساله میشود و در طول این تابستان صدمۀ جدی میبیند و فقط به یاد میآورد سرش داخل آب به جایی کوبیده شده است. او هیچ چیزی از این تابستان به یاد نمیآورد و سردردهای میگرنی شدیدی میگیرد. بعد از آن مادرش به او اجازه نمیدهد که به جزیره برگردد تا وقتی کِیدنس هفده ساله میشود. وقتی به جزیره بازمیگردد متوجه میشود که خیلی چیزها تغییر کرده است. پدربزرگش زوال عقل گرفته و بقیه اعضای خانواده رفتار عجیبی دارند و حاضر نیستند در مورد تابستان پانزده سالگی کِیدنس حرفی بزنند. آیا کیدنس میتواند خاطرات از یاد رفتهاش را دوباره به خاطر آورد و بفهمد مقصر اصلی کیست؟
«پِنی، کَری و بِس دختران تیپِرو سینکلر هستند. هریس در سن بیستویک سالگی، بعد از تحصیلات هاروارد، پولوپلهای بهدست آورد و با تجارتی که هیچوقت نخواستم بدانیم چیست، ثروت و داراییاش را گسترش داد. او زمینها و جزیره را به ارث برد. تصمیمات هوشمندانهای در مورد بورس سهام میگرفت. با تیپر ازدواج کرد و او را در آشپزخانه و باغ نگه داشت. همسرش را با جواهراتی از مروارید در قایقهای بادبانی به نمایش میگذاشت. او نیز ظاهراً از این کار لذت میبرد. تنها بداقبالی پدربزرگ این بود که هیچوقت پسری نداشت. البته اصلاً این موضوع مهم نبود. دختران سینکلر آفتابسوخته و خجسته بودند. قد بلند، شاد و ثروتمند؛ این دختران مانند شاهدختهای قصههای پریان بودند.»
«تابستان چهاردهم، گت و من بهتنهایی قایق موتوری کوچک را به آب زدیم. این کار درست بعد از صبحانه بود. بس، مرین را مجبور کرده بود با دوقلوها و تافت تنیس بازی کند. جانی ورزش دو را آن سالآغاز کرده بود و داشت مسیر اطراف محوطه را دور میزد. گت من را در آشپزخانهی کلیرمونت پیدا کرد و پرسید که دوست دارم قایق سواری کنم؟ «نه واقعا.» میخواستم با کتابی به رختخواب برگردم.»
«بعد به سمت جزیره حرکت کردیم. بعد از آن گت شروع کرد به قرضدادن کتابهایش به من و سر شبها در ساحل کوچک پیشم میآمد. وقتی که روی چمن ویندمیر با گلدنها بودم پیدایم کرد. دراز کشیده بودم. با هم شروع به قدمزدن در مسیری کردیم که جزیره را دور میزد، گت جلو و من پشت سرش. در مورد کتاب حرف میزدیم یا دنیاهای خیالی میساختیم. گاهی میدیدم بیآنکه گرسنه یا خسته شویم چندین بار لبهی جزیره را دور زدهایم. رزهای ساحلی مسیر را خطکشی کرده بودند، صورتی پُررنگ و سفید. بوی آنها خفیف بود و مطبوع. روزی به گت نگاه کردم، با کتابی روی ننوی کلیرمونت دراز کشیده بود، انگار مال من بود. بیصدا، روی ننوی کناری او رفتم.»
اگر به رمانهای هیجانانگیز، با حس تعلیق و پیچیده علاقهمند هستید حتماً این رمان را بخوانید. گرچه این رمان شخصیتهای نوجوان دارد و کتابی برای نوجوانان است، اما بزرگسالان نیز از خواندن این داستان لذت خواهند بُرد.
امیلی جنکینز که گاهی اوقات از نام مستعار ای. لاکهارت یا امیلی لاکهارت استفاده میکند، رماننویس و نویسندۀ آمریکایی کتابهای مصور کودکان است. او در سال 1967 به دنیا آمد و بیشتر برای نوشتن کتاب ما دروغگو بودیم شناخته شده است. لاکهارت در کمبریج، ماساچوست، سیاتل و واشنگتن بزرگ شد. او به کالج واسار رفت که توانست در آنجا کتابهای مصور زیادی بخواند و تحصیلات تکمیلیاش را در دانشگاه کلمبیا به پایان رساند و دکترای ادبیات انگلیسیاش را از همین دانشگاه دریافت کرد.
جنکینز با نام لاکهارت رمانهایش را مینویسد. لاکهارت نام خانوادگی مادربزرگش بود. اولین رمان لاکهارت کتابی برای نوجوانان بود که در سال 2005 منتشر کرد و برندۀ جایزۀ ملی کتاب ادبیات نوجوانان شد.
«ما دروغگو بودیم، کتابی هیجانانگیز، جذاب و خلاقانه است. این کتاب هیچوقت از یادتان نخواهد رفت.» -جان گرین، نویسندۀ کتاب خطای بخت ستارگان ما
ما دروغگو بودیم از سایت آمازون امتیاز 4.5 از 5 و از سایت گودریدز امتیاز 3.7 از 5 را به دست آورده است.
- کتاب ما دروغگو بودیم به همراه چهار کتاب دیگر در فهرست نهایی کتابهای داستانی گاردین در سال 2014 قرار گرفت.
- بهترین کتاب آمازون در سال 2014
نشر میلکان کتاب ما دروغگو بودیم از امیلی لاکهارت را با ترجمۀ کاوان بشیری به چاپ رسانده است.
ما دروغگو بودیم رمانی پیچیده است که داستانی فوقالعاده زیبا دارد. امیلی لاکهارت در این رمان نشان میدهد که چگونه طمع، قدرت و تبعیض میتواند باعث شود که فرد عزیزانش را به راحتی از دست بدهد و خانوادهها متلاشی شوند. رمان واقعگرایانۀ لاکهارت باعث میشود که شما بیشتر به جنبههای مختلف پنهانی جامعه فکر کنید.
اگر سرعت مطالعهتان 300 کلمه در دقیقه باشد، حدوداً ۳ ساعت و ۲۴ دقیقه طول میکشد تا کتاب ما دروغگو بودیم را به طور کامل مطالعه نمایید.
- یکی از ما دروغ میگوید، رمان تعلیق و هیجانانگیز کارن ام مک منس که یکی از پرفروشترین کتابهای نیویورک تایمز در سال 2017 شد. داستان این کتاب با یک قتل گرده خورده است، یک نوجوان در دبیرستان به قتل میرسد و زندگی پنج بچه مدرسهای دیگر به این قتل گره خورده است.
- دختری در قطار رمان هیجانانگیز و معمایی پائولا هاوکینز، که داستان دختری به نام ریچل است که از همسرش جدا شده و روزگار سختی را میگذارند. ریچل به دلایلی درگیر ماجراهای پیچیدهای با همسر سابقش میشود و کمکم متوجه میشود ظاهراً همسرش به او دروغهای زیادی گفته تا ریچل به خودش شک کند. این کتاب در فهرست پرفروشترین کتابهای نیویورک تایمز در سال 2015 قرار گرفت.
- من گاهی دروغ میگویم، رمان تعلیق و دلهرهآور آلیس فینی که داستان زنی به نام امبر است. امبر روی تخت بیمارستان افتاده و در کما به سر میبرد و کسی نمیداند او هوشیار است. امبر در دنیای میان خواب و بیداری داستان زندگیاش را برای مخاطبین تعریف میکند، اما آیا میتوان به این راوی عجیب اعتماد کرد؟ این رمان بهترین رمان معمایی گودریدز در سال 2018 بود.
- کتاب هر دو در نهایت می میرند اثر آدام سیلورا نویسندۀ آمریکایی است. این کتاب سومین رمان سیلورا و داستان دو پسر نوجوان به نامهای متئو و روفوس است که متوجه میشوند تنها یک روز از زندگیشان باقی مانده است. حالا این سؤال پیش میآید که این دو قرار است این یک روز را چگونه بگذرانند؟
- نهمین روز از ماه نوامبر یکی از رمانهای بسیار خواندنی کالین هوور نویسندۀ رمان عاشقانۀ ما تمامش میکنیم است. این کتاب در سال 2015 منتشر شد و داستان عشقی فراموشنشدنی بین یک نویسنده و الهامبخش عجیب او است.
- سنگ کاغذ قیچی اثر آلیس فینی نویسندۀ بریتانیایی است. کتاب سنگ کاغذ قیچی داستانی معمایی و رازآلود دارد و نویسنده در این کتاب داستان یک زوج عجیب را تعریف کرده است که برای نجات دادن زندگیشان به سفر میروند و به مرور رازهای زندگی یکدیگر را کشف میکنند، رازهایی که شاید به هیچوجه موجب نجات دادن زندگیشان نشود.
- کتاب در جستجوی آلاسکا اثر جان گرین نویسندهٔ آمریکایی است. نویسنده این کتاب را بر اساس دوران نوجوانی خودش نوشته است. این کتاب داستان پسری به نام مایلز هالتر «پاج» است که برای یافتن معنای «شاید بزرگ» به مدرسهٔ شبانهروزی در آلاسکا میرود اما در آنجا با دختری به نام آلاسکا آشنا میشود و پس از مرگ آلاسکا همهچیز برایش تغییر میکند.
- کتاب نجواگر اثر الکس نورث نویسندهٔ انگلیسی است که در سال 2019 منتشر شد. این کتاب یکی از هیجانیترین رمانهای مخوف پلیسی است. نجواگر داستان یک قاتل زنجیرهای معروف به نام «نجواگر» است که با ربودن پنج پسر کوچک، یک شهر کوچک در بریتانیا را وحشتزده میکند چون هیچ بچهای که نجوایش را میشنید زنده نمیماند. نجواگر حالا بیش از یک دهه است که در زندان به سر میبرد.
- کتاب سهشنبه گذشت اثر فریدا مک فادن متخصص اعصاب و روان است. او که پیش از این نیز رمانهای روانشناختی جذابی نوشته بود، این بار شما را به دلِ عمارتی میان طوفان میکشاند. داستان کتاب در مورد زوجی به نام تریشیا و ایتن است که تازه ازدواج کردهاند و به دیدن عمارتی میروند که آدرین هیل روانشناس معروف چهار سال پیش در آن زندگی میکرده و بعد به طرز مرموزی ناپدید میشود. طوفان این زوج را در عمارت گیر میاندازد و تریشیا کمکم به رازهای مخوف این روانشناس پی میبرد.
نمایش کامل نقد و بررسی تخصصی
با توجه به ترجمه بسیار سخت و گیج کننده، میتونه کتاب جذابی برای رده سنی نوجوانان باشه از اون کتاب هایی نیست ک دوست داشته باشید تو کتابخانه تون نگهداری کنید
تلفن تماس: 67379000-021
ایمیل: info@30book.com
اواسط سال 1393 بود که چند تا جوان، صمیمی، پرانرژی و لبریز از ایده، بهعنوان یک دارودستهی تبعیدیِ کرمِکتاب دور هم جمع شدیم تا به رویای معرفی و فرستادن کتاب به دوردستترین کتابخوارهای ایران برسیم. ما نه عینک گرد میزنیم، نه سبیل بلند داریم (به جز یک مورد) و نه زیاد اهل کافه رفتنیم.
ما تیم بچهمعمولیهای 30بوک هستیم: ذلهکنندهی سرمایهگذارهای دستبهعصا، حامیان تمامعیار احمقانهترین و جسورانهترین ایدهها، و کَنهی حل غیرممکنترین مسئلهها. اگر جوانید (دلتان را میگوییم!)، یک جای خالی هم برای شما توی بوفه کنار گذاشتهایم. به دنیای 30بوک خوش آمدید!
© 1393-1403 | تمامی حقوق این سایت متعلق به فروشگاه اینترنتی کتاب و محصولات فرهنگی 30بوک می باشد.
واقعا ترجمه بدی داره، اصلا ارزش خوندن نداره با این ترجمه
من به شخصه با ترجمش به شدت مشکل داشتم توصیه میکنم با ترجمه دیگه ای بخونیدش
پایان غیره منتظره بود و یجورایی خیلی جذاب ترجمه خیلی خوب و روان هست ولی واقعا کاش کتاب ها بجای اینکه دچار سانسور بشن رده سنی براشون در نظر گرفته بشه