خاطره‌های پراکنده

خاطره‌های پراکنده

(9)
نویسنده:

1,450,000 ریال

دفعات مشاهده کتاب
1158

علاقه مندان به این کتاب
12

می‌خواهند کتاب را بخوانند
2

کسانی که پیشنهاد می کنند
2

کسانی که پیشنهاد نمی کنند
1

نظر خود را برای ما ثبت کنید

توضیحات کتاب خاطره‌های پراکنده

« خانه ی مادربزرگ را فروخته اند و ساعت بزرگ دیواری در منزل یک از دایی هاست-آخرین دایی. گهگاه، در نیمه شبی بیخواب تیک تاک موذی آن را در ته بالشم می شنوم و می دانم که «این ساعت بعد از ما هم خواهد بود» و از سماجت عقربه های چرخان آن دلم میگیرد. و بعد ، نزدیک به روشنایی صبح عطری گوارا، مثل نفسی سبک و متبرک در اتاقم می پیچد و نوازش دست همیشه مهربان گوهر تاج خانم را روی پیشانی ام حس می کنم و دلم باز پر از ولوله های کودکی می شود . می دانم که در نوازش این دست آشنا حرفی قدیمی خفته است؛ حرفی ساده و سالم و سبکبار ، مثل آواز بازیگوش گری ها فراسوی تیک تاک دلهره انگیز ساعت های جهان.» خاطره های پراکنده مجموعه ? داستان کوتاه است که ? داستانش به نوعی خاطرات خود خانم ترقی است. خانه‌ی مادر بزرگ را فروخته‌اند و ساعت بزرگ دیواری در منزل یك از دایی‌هاست. آخرین دایی. گه گاه ، در نیمه‌شبی بی‌خواب، تیك‌تاك موذی آن را در ته بالشم می‌شنوم و می‌دانم كه این ساعت بعد از ما هم خواهد بود و از سماجت عقربه‌های چرخان آن دلم می‌گیرد. و بعد، نزدیك به روشنایی صبح عطری گوارا، مثل نفسی سبك و متبرك در اتاقم می‌پیچد و نوازش دست همیشه مهربان گوهرتاج خانم را روی پیشانی‌ام حس می‌كنم و دلم باز پر از ولوله‌های كودكی می‌شود. می‌دانم كه در نوازش این دست آشنا حرفی قدیمی خفته است، حرفی ساده و سالم و سبكبار، مثل آواز بازیگوش پری‌ها فراسوی تیك‌تاك دلهره‌انگیز ساعت‌های جهان.

نظرات کاربران (1)

نظر شما در مورد این کتاب

امتیاز شما به این کالا:

نظرات دیگر کاربران

  • تصویر کاربر

    • سیده مریم قادری
    • پاسخ به نظر

    حکایت خاطرات پس از انقلاب جماعت مرفه دوران شاه، که انقلاب، کاخ آمالشون رو لرزونده و بیشتر از جفای روزگار، به دلیل ترس ذاتی، آواره غربت شدند. فکر کن زمان جنگه، مردم کشورت با جنگ، آوارگی، قحطی و ترس و کشتار مواجه هستند، بعد گلی خانم غصه جدایی از باغ شمشاد و ترمه های دست دوز شون رو میخوره

بریده ای از کتاب (0)

بریده ای از این کتاب

بریده های دیگر کاربران

عیدی