بانوی دریایی (جیبی)

انتشارات نيلا منتشر کرد: "در يك خانواده‌ي پايين‌‌تر از طبقه‌ي مرفه آمريكايي، مادري با پسر و دخترش "تام" و "لورا" زندگي مي‌كند. پدر اين خانواده، كه ظاهرا تمايل به فرار از قيود زندگي خانوادگي داشته، مدتي است زن و دو فرزند خود را رها كرده و به نقاط نامعلومي رفته است. مادر و دو فرزندش هر يك به نحوي با محسوسات جامعه ـ كه به طرف مكانيزه شدن مي‌رود ـ بيگانه شده و در خيالات واهي و احساسات خود زندگي مي‌كنند. مادر كاري ندارد، جز اين كه، شب و روز از گذشته‌هاي پرموفقيت خود تعريف كند و پسر، جز اين كه به فكر شعر و شاعري باشد و به كار اصلي خود (كفاشي) بي‌توجهي كند فكر ديگري ندارد و دختر كه داراي نقص جسمي در پاي راستش است، شديدا از اين نقص رنج مي‌برد و در نتيجه ارتباط خود را با كليه‌ي مردم قطع كرده، تعدادي مجسمه‌هاي كوچك شيشه‌اي از حيوانات كوچك جمع‌آوري كرده و در گوشه‌ي خانه براي خود "باغ وحش شيشه‌اي" درست كرده و تنها با آن‌ها معاشر است. مادر نگران از تنها ماندن دختر خود، از پسرش تقاضا مي‌كند، بين همكاران خود در كارخانه‌ي كفاشي، جواني را براي شام به خانه دعوت كند تا بلكه بشود بر اين دختر عليل، شوهري دست و پا كرد! تام با اكراه اين تقاضا را انجام مي‌دهد و جواني را به نام "جيم" براي شام به خانه دعوت مي‌كند. جوان كه پر از شور و اميد به زندگي است مدتي با لورا تنها مي‌ماند و به او اعتماد به نفس و گريز از تنهايي را پيشنهاد مي‌كند. لورا، ظاهرا به زندگي اميدوار مي‌شود و....." فروشگاه اينترنتي 30بوک