بریدهای از کتاب 1984:
«پشت سر وینستون، صدایی که از صفحهی سخنگو پخش میشد، همچنان مشغول پرحرفی دربارهی چدن خام و موفقیت کامل برنامهی سهسالهی نهم بود. صفحهی سخنگو نوعی دستگاه فرستنده و گیرنده بود که صدای وینستون را، حتا وقتی که زمزمهای بسیار آهسته بود، بیدرنگ دریافت میکرد. خلاصه، تا زمانی که وینستون در محدودهی دید دستگاه قرار داشت، هم تصویر و هم صدایش دریافت میشد. البته هیچ راهی وجود نداشت که بفهمی در فلان لحظهی خاص آیا زیرنظر قرار داشتهای یا نه. همچنین هرگز نمیتوانستی سردربیاوری که پلیس افکار، چند بار و از چه طریقی، به تفتیش عقاید تو پرداخته است.»
کتاب 1984 رمانی تخیلی و هشداردهنده در مورد پادآرمانشهری محتمل در آینده، نوشتۀ جورج اورول، نویسندۀ انگلیسی است.
جورج اورول در سال 1944 به پیامدهای تقسیم جهان به مناطق پرنفوذ و توتالیتر میاندیشید. او که زندگی در زمانۀ حکومتهای توتالیتر و فاشیستی استالین و هیتلر را چشیده بود، در پی راهی بود تا علیه استقرار چنین نظامهایی در آینده هشداری جدی سر دهد. یک سال پیش از آن در کنفرانس تهران سه کشور ایالات متحده، بریتانیا و شوروی با همبستگی علیه آلمان نازی، دربارۀ موضوعات مهم بینالمللی و روند جنگ تصمیمگیری کرده بودند و جنگ جهانی دوم هنوز در جریان بود.
در سال 1947 در جزیرۀ جورا در اسکاتلند، اورول علیرغم بیماری سل با تمام قدرت مشغول نوشتن رمان 1984 بود. او بخش اعظم رمان را نوشت و کار را در سال 1948 به پایان رساند. کتاب در ژوئن 1949 منتشر شد و اورول چند ماه بعد از چاپ کتابش بر اثر بیماری درگذشت. برخی معتقدند که کار بر روی این کتاب در اوج بیماری شرایط جسمانی اورول را وخیمتر کرده بود.
اورول در کتاب 1984 که به یکی از پرخوانندهترین کتابهای قرن بیستم تبدیل شد، بر پیامدهای استقرار نظامهای تمامیت خواه، نظارت گستردۀ حاکمیت بر تودۀ مردم، سرکوب آزادیهای فردی و اجتماعی و نقض آزادی بیان تمرکز کرده است.
معرفی کتاب 1984 اثر جورج اورول
رمان 1984 اثر جورج اورول یک کلاسیک جاودانه است. عنوان کتاب و زبان نوین آن، شعارهای حزب قدرتمندی که با ایدئولوژی سوسیالیسم انگلیسی (اینگسوس) بر ابَر دولت اوشنیا حکمرانی میکند، دوگانهباوریای که اورول برای اولین بار در این کتاب از آن استفاده کرد در کنار ارکان دیگر داستانْ همگی به عنوان نمادهای نظام توتالیتر وارد زبان انگلیسی شدند. 1984 دیگر نه یک عدد است و نه یک کتاب، بلکه کابوسی است حقیقی از آنچه میتواند آیندۀ محتمل جهان ما باشد.
رمان 1984 در ژانر دیستوپیایی یا پادآرمانشهری جای میگیرد. جورج اورول ایدۀ اصلی داستان را از حاکمیت تمامیتخواه اتحاد جماهیر شوروی و استبداد استالینیستی گرفت. گرچه شوروی در سال 1991 سقوط کرد اما چگونه است که در دنیای مدرن امروز داستان 1984 همچنان پرمخاطب و مرتبط است؟
کتاب 1984 دربارۀ زندگی وینستون اسمیت، یکی از اعضای رده پایین حزب است که تحت تاثیر تبلیغات سیاسی قرار نگرفته است. او مخفیانه از حزب و رهبر آن متنفر است. حزب هر لحظه اخبار دروغ را به سراسر کشور مخابره میکند و کوچکترین رفتار شهروندانش را زیر نظر دارد. در این زمان وینستون تصمیم میگیرد دست به کاری بزند که گرچه انجامش قانونی یا غیرقانونی نیست چون اساساً دیگر قانونی وجود ندارد، اما مجازات اعدام را برایش در پی دارد؛ و آن کار نوشتن خاطراتش است.
داستان در آیندۀ خیالی یعنی سال 1984 و در شهر لندن اتفاق میفتد اما جهان دیگر هیچ شباهتی به گذشته ندارد. دنیا در نتیجۀ جنگ هستهای به سه ابرقدرت اوشنیا، اوراسیا و ایستاسیا تقسیم شده است. بریتانیای کبیر استقلال خود را از دست داده و تبدیل به ایالتی در کشور اوشنیا شده است و با نام جدید ایر استریپوان و تحت نظامی جدید اداره میشود. سه ابرقدرت مدام با یکدیگر در جنگ هستند. وقتی دو کشور میجنگند، با کشور سوم در صلح بهسر میبرند. این جنگها هرگز تمام نمیشوند.
اوشنیا یک سیستم توتالیتر است که توسط برادر بزرگ اداره میشود. تصویر او با این جمله: «برادر بزرگ مراقب توست» در همه جا نصب شده است تا کوچکترین رفتار مردم را زیر نظر داشته باشد و ایجاد رعب و وحشت کند.
نظارت همه جانبۀ دولت حتی بر شخصیترین امور شهروندان از جمله یک خاطرهنویسی ساده، جعل مداوم تاریخ، تحریف حقیقت، ترویج دوگانهباوری، پروپاگاندا و تبلیغات وسیع حکومتی از ارکان نظام سیاسی جدید اوشنیا است. حزب از طریق چهار وزراتخانه: وزارت حقیقت، وزارت عشق، وزارت صلح و وزارت فراوانی به کار ادارۀ کشور مشغول است. وظیفۀ هر وزارتخانه دقیقاً متضاد نامش است. وزارت حقیقت، دروغ میپراکند و تاریخ را تحریف میکند. وزارت صلح، جنگ به پا میکند. وزارت فراوانی، کالاها را سهمیهبندی میکند و وزارت عشق شستشوی مغزی شهروندان را برعهده دارد تا با استفاده از ترس و خشونت، آنان را به رهبر حزب وفادار کند. رهبر حزب از کیش شخصیتی شدیدی برخوردار است که نتیجۀ پروپاگاندای وسیع رسانهای و شستشوی مغزی مردم برای دادن قداست به اوست. در جایی از رمان، راوی از زنی حرف میزند که بازوانش را در برابر تصویر رهبر که بر صفحۀ سخنگو نقش بسته است میگشاید و فریاد میزند: «ناجی من!»
حزب حاکم سه شعار دارد که بیانگر عمق وجود و ترویج دوگانهباوری است:
جنگ، صلح است
آزادی، بردگی است
نادانی توانایی است.
این شعارها نشاندهندۀ سیاست اصلی و قواعد حکمرانی نظام اوشنیا است.
قهرمان داستان، وینستون اسمیت نام دارد؛ مردی جوان که در وزارت حقیقت کار میکند و وظیفهاش این است که تاریخ را در دفاتر رسمی بهگونهای بازنویسی کند که با خط مشی حزب که البته مدام در حال تغییر است هماهنگ باشد. اسمیت مخفیانه از حزب متنفر است و رویای شورش را در سر می پروراند. او از این حس تنفر از حزب که تنها چیزی است که از آزادی برایش مانده لذت میبرد. شورش اسمیت با نوشتن خاطراتش شروع میشود. در ادامه او با همکار خود، جولیا وارد یک رابطۀ ممنوعه می شود و کمکم بهیاد میآورد که زندگی قبل از اوشنیا چگونه بوده است.
در کشور اوشنیا، هیچ مکانی امن نیست. نوشتن جرم است، اندیشیدن جرم است، عاشقشدن جرم است و وینستون و جولیا در معرض خطری مهلک قرار دارند. آنها از حزب حاکم متنفرند اما بهنظر میرسد هیچ فرد دیگری ظلم و بیعدالتی گسترده را نمیبیند.
در نتیجۀ یک جنگ جهانی، کنترل بخش بزرگی از جهان از جمله بریتانیا به دست حزب برادر بزرگ افتاده است. نظام حاکم تمامیتخواه است و تحت ایدئولوژی سوسیالیسم انگلیسی یا اینگسوس رهبری میشود.
قهرمان داستان مرد جوانی است که وینستون اسمیت نام دارد و در وزارت حقیقت کار میکند. وظیفۀ او جعل حقیقت است. او مجبور است که اسناد را بهگونهای بازنویسی کند تا سیر تحول تاریخ و رخداد وقایع با خط مشی کنونی حزب جور دربیاید و این با روحیۀ حقیقتطلب او ناسازگاری دارد.
اسمیت از حزب و برادر بزرگ نفرت دارد و با نوشتن خاطراتش در یک دفترچۀ خاطرات مرتکب جرمی نابخشودنی شده است.
«ناگهان فکری به ذهنش هجوم آورد، خاطراتش را برای چه کسی مینویسد؟ برای آیندگان، کسانی هنوز زاده نشدهاند. برای لحظهای افکارش بر روی قطعی نبودن تاریخ بالای صفحه دور زد و سپس متوجهی کلمهی «دوگانهباوری» در زبان نوین شد. برای اولین بار عظمت کاری را که بهعهده گرفته بود، احساس کرد. چطور میتوانست با آینده ارتباط برقرار کند؟ در اصل این کار غیرممکن بود. یا آینده به زمان حال شباهت داشت که در اینصورت به حرفهای او توجه نمیکردند و یا با آن تفاوت داشت و همهی این دغدغههای او بیمعنی میشد. مدتی نشست و بهطرز احمقانهای به کاغذ خیره شد. صفحهی سخنگو موزیک نظامی پخش میکرد.»
او بهطور مخفیانه به یکی از همکارانش که زن جوانی به اسم جولیا است توجه دارد اما نمیتواند به شکل علنی با او وارد رابطه شود. جولیا هم از حزب متنفر است و آن دو ارتباطی مخفیانه را شکل میدهند و در کنار هم از آزادیهای پنهانی لذت میبرند در حالیکه خبرچینان دولتی و چشمان تیزبین برادر بزرگ آنها را احاطه کردهاند و اعمالشان را زیر نظر دارند. وینستون و جولیا بهیاد میآورند که زندگی پیش از نظام حاکم چه رنگ و بویی داشت و دلتنگ روزهای خوش گذشته و آزادیهایشان هستند. آن دو عاشق یکدیگر میشوند و این بر جرایم آنها میافزاید چون عشق از نظر حزب بههیچوجه پذیرفتنی نیست، هرچه باشد در دنیای برادر بزرگ جنگ، صلح است. آزادی، بردگی است. نادانی، توانایی است و هیچجایی برای صلح و آرامش، آزادیهای فردی و اجتماعی و دانایی و آگاهی وجود ندارد.
در نظام حاکم ذهن و باور نباید وجود داشته باشد. تمام اندیشهها و احساسات را برادر بزرگ کنترل میکند و آنهایی را که مورد تاییدش نباشند، بهراحتی حذف میکند. در اوشنیا گذشتهای هم وجود ندارد چون تمام اسناد و مدارک موجود راوی وقایعی جعلی و دستکاری شدهاند پس مردم حتی زندگی گذشتهشان را هم بهخاطر نمیآورند و اگر هم به یاد بیاورند، احتمالاً خاطرهای مزاحم و اشتباه است که باید از ذهن پاک شود.
«با وجود اینکه هوا آفتابی بود و آسمان رنگ آبی تندی داشت، گویی همهچیز، به جز پوسترهایی که همهجا چسبانده شده بودند، عاری از رنگ و شادابی بود. از هر نقطهای، چهرهی مرد سبیلو به آدم نگاه میکرد. یکی از این پوسترها روی دیوار خانهی روبرویی بود و زیر آن همان عبارت نوشته شده بود: برادر بزرگ مراقب توست. و چشمهای سیاهش مستقیم به چشمهای وینستون خیره شده بود.»
عناصر و مضامین داستانی کتاب 1984
نمادگرایی: جورج اورول در رمان 1984 از نمادهای بسیاری برای بیان مفاهیم و موضوعات مورد نظرش استفاده کرده است. اشیاء قدیمی که وینستون از مغازۀ دست دوم میخرد، نشانۀ مبارزۀ او با سرکوب و از بینبردن گذشته و حافظۀ تاریخی بهدست حزب است زیرا «کسی که گذشته را کنترل کند آینده را کنترل میکند».
زخم واریسی وینستون دائماً او را آزاد میدهد تا اینکه با جولیا آشنا میشود و به او دل میبازد و آنوقت این زخم دیگر مثل سابق آزارش نمیدهد. نمادهای بیشماری در سراسر کتاب 1984 وجود دارد، از «جایی که تاریکی وجود ندارد» گرفته تا خود برادر بزرگ، هر کدام نماد خاصی هستند.
اوشنیا: محل رویداد وقایع داستان است. داستان در شهر لندن واقع در ایر استریپوان (بریتانیای سابق) در کشور اوشنیا رخ میدهد.
زبان نوین: حزب حاکم شیوۀ تازهای از بیان و کاربرد زبان و کلمات را ایجاد کرده است که به آن زبان نوین میگویند. این زبان به شکلی تنظیم شده است که با ایدئولوژی اینگسوس مطابقت داشته باشد. مثلا به وزارت حقیقت (Ministry of Truth) در زبان نوین، مینیترو (Minitrue) گفته میشود.
اینگسوس: نظام حاکم تمامیتخواه کشور اوشنیا است و نام ایدئولوژی خودش را سوسیالیسم انگلیسی یا بهاختصار اینگسوس گذاشته است.
برادر بزرگ: حزب توسط برادر بزرگ اداره میشود. تصاویر او در همهجا آویخته شده است و با هشدار «برادر بزرگ مراقب توست» به کنترل و نظارت همه جانبۀ تکتک افراد جامعه میپردازد.
صفحۀ سخنگو (تلهاسکرین): برادر بزرگ از طریق صفحۀ سخنگو ذهن افراد را در اختیار میگیرد. تلهاسکرین مانند تلویزیونی است که میتوان صدایش را کم و زیاد کرد اما نمیتوان آن را خاموش کرد. این صفحه، دستگاه پخش تبلیغات سیاسی حزب است و از طریق دروغ و اخبار جعلی به شستشوی مغزی افراد میپردازد. برادر بزرگ هر زمان بر صفحۀ سخنگو ظاهر میشود تا پیامی را به مردم بدهد. تلهاسکرین تنها منبع اطلاعاتی مردم است اما این تنها کاربرد تلهاسکرین نیست. این دستگاه در واقع هم گیرنده است و هم فرستنده. حزب از طریق بیشمار دستگاه که در سرتاسر کشور وجود دارد، نظارهگر رفتار مردم است. این صفحات سخنگو تمام حرکات را زیر نظر دارند، هر کلمهای که بر زبان میآید، حتی حالت چهره و زبان بدن افراد را ضبط و مخابره میکنند.
پلیس افکار: پلیس مخفی کشور اوشنیا است و هرکسی را که «جرم اندیشه» مرتکب شود دستگیر میکند. هر فکر شخصی یا سیاسی که در تضاد با اصول اینگسوس باشد جرم است. نظارت بر مردم از طریق صفحات سخنگو، دوربینها، میکروفونهای مخفی، خبرچینان و ... انجام میشود.
دوگانهباوری: دوگانهباوری بهمعنای پذیرش همزمان دو مفهوم متضاد و یکی از مهمترین ارکان داستان 1984 است. دوگانهباوری نشاندهندۀ عمق نفوذی است که سیستم در ذهن مردم دارد. جنگ، صلح است؛ آزادی، بردگی است؛ نادانی، توانایی است؛ سه نمونه از تفکرات دوگانهای هستند که از طرف سیستم به مردم القا میشوند. همچنین در این کتاب میخوانیم که به مردم گفته میشود اگر میخواهند رازی را در ذهن نگه دارند باید آن را از خودشان هم مخفی نگه دارند.
اتاق 101: نام اتاقی مخوف و کابوسوار در وزارت عشق است که نافرمایان و مجرمان را به آنجا میبرند. هیچکس دقیقاً نمیداند که در این اتاق چه چیزی در انتظار اوست. حزب افرادی را که مخالف یا خطرناک تشخیص دهد در این اتاق مورد شکنجه قرار میدهد اما این شکنجه برای هر فرد منحصربهفرد است و در واقع هر فرد با استفاده از وحشتناکترین ترس درونی خود مورد شکنجه و آزار قرار میگیرد تا از درون فروبپاشد. چیزی که در اتاق 101 وجود دارد، بدترین چیز دنیاست.
خواندن کتاب 1984 را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم؟
با اینکه بیش از 7 دهه از انتشار کتاب 1984 میگذرد، اما مصادیق آن هنوز هم در جوامع امروزی پیدا میشود و همین باعث شده است تا این کتاب همچنان خواندنی و جالب توجه باشد. میتوان گفت که کتاب 1984 معروفترین رمان پادآرمانشهری دنیا است و باید آن را به فهرست کتابهایی که باید پیش از مرگ خواند اضافه کنیم.
اریک آرتور بلر در 25 ژوئن سال 1903 به دنیا آمد و در 21 ژانویه 1950 از دنیا رفت. وی با نام مستعار معروف جورج اورول، رماننویس، مقالهنویس، روزنامهنگار و منتقد انگلیسی بود. ویژگی کارهایش نثر شفاف، نقد اجتماعی، مخالفت با تمامیت خواهی و حمایت از سوسیالیسم دموکراتیک است. جورج اورول در بنگال و طبقۀ اربابها متولد شد. پدرش مقام جزئی بریتانیایی داشت. مادرش اهل فرانسه و دختر یک تاجر ورشکسته بود. پس از بازگشت به همراه پدر و مادرش به انگلستان، در سال 1911 به یک مدرسۀ شبانهروزی فرستاده شد و درخشش فکریاش او را از بقیه متمایز میکرد. او پسری عبوس، گوشهگیر و عجیبوغریب بود و بعداً میخواست در مقالهای زندگینامهاش را بنویسد و از بدبختیهای آن سالهایش حرف بزند.
اورول دو بورسیۀ تحصیلی دریافت کرد و از سال 1917 تا 1921 در مدرسۀ ولینگتون و ایتون به تحصیل ادامه داد. اولین نوشتهاش را در نشریات دانشگاهی منتشر کرد. تصمیم گرفت بهجای ادامه تحصیل سنتهای خانوادگی را دنبال کند و در سال 1922 افسر پلیس امپراتوری در شهر میانمار یا بِرمه شد. با اینحال از کودکی میخواست نویسنده شود و وقتی متوجه شد که بریتانیا برخلاف میل مردم برمه بر آنها حکومت میکند نسبت به شغلش احساس شرمندگی کرد. بعدها تجریبات و واکنشهایش به حکومت امپراتوری آن زمان را در کتاب «روزهای برمه» تشریح کرد.
دوباره به انگلستان بازگشت و در آنجا حرفۀ نویسندگی را با نام مستعار جورج اورول آغاز کرد، نام جورج اورول را از مکان مورد علاقهاش، رودخانۀ اورول الهام گرفت. گاهبهگاه روزنامهنگاری میکرد و در لندن معلم و کتابفروش شد. اورول نقد ادبی، شعر و داستان مینوشت و روزنامهنگاری بحث برانگیز بود. از اواخر دهۀ 1920 تا اوایل دهۀ 1930 اولین کتابهایش به چاپ رسید و موفقیتش به عنوان یک نویسنده بیشتر شد. شهرت او در دهه 1940 با نگارش رمان تمثیلی مزرعه حیوانات و رمان پادآرمان شهری 1984 افزایش یافت.
آثار غیر داستانیاش از جمله «جادهای به اسکلۀ ویگان» (1937) مستندی از تجربهاش در میان طبقۀ کارگر شهر صنعتی شمال انگلستان و «درود بر کاتالونیا» (1938) شرح خاطراتش در جنگ داخلی اسپانیا، به اندازۀ سایر مقالاتش در مورد سیاست، ادبیات، زبان و فرهنگ باارزش بود و منتقدین آنها را ستودند. اورول در جنگ داخلی اسپانیا علیه فاشیسم جنگید که در نتیجۀ آن مجروح و بیمار شد. او طی جنگ از ناحیۀ گردن آسیب دید و پزشکان تشخیص دادند که وضعیتش دیگر برای جنگیدن مناسب نیست. با این حال طی جنگ جهانی دوم هم به جبهه رفت و این بار به عنوان خبرنگار بیبیسی به فعالیت پرداخت.
در سال 1945 انتشار کتاب مزرعۀ حیوانات یک ماه پیش از پایان جنگ باعث شهرت بسیارش شد. اورول سالهای پایانی عمرش را صرف نوشتن کتاب 1984 کرد و چند ماه بعد از انتشارش بر اثر بیماری سل درگذشت. آثار این نویسنده همچنان بر فرهنگ عامه و سیاسی تأثیرگذار است و صفت «اورولی» - که توصیفی بر شیوههای سرکوب اجتماعی نظامهای توتالیتر و استبدادی است - به همراه بسیاری کلمات دیگر کتاب 1984 مانند «برادر بزرگ» و «پلیس اندیشه» وارد زبان انگلیسی شد. در سال 2008، مجلۀ تایمز جورج اورول را در میان پنجاه نویسندۀ برتر بریتانیایی از سال 1945 در رتبۀ دوم قرار داد. از جمله آثار جورج اورول که به زبان فارسی نیز ترجمه شدهاند میتوان به «قلعۀ حیوانات» یا «مزرعۀ حیوانات»، «دختر کشیش»، «پول و دیگر هیچ»، «تنفس در هوای تازه»، «روزهای برمه»، «زنده باد کاتالونیا» و «آسوپاس در پاریس و لندن» اشاره کرد.
حمیدرضا بلوچ متولد شهریور 1338 در تهران است. او تحصیلات دانشگاهیاش را در رشتۀ ریاضی محض بهانجام رساند و به عنوان معلم در همین حوزه مشغول به کار شد. بلوچ از جوانی به ترجمۀ کتاب علاقه داشت و پس از فراگیری زبان انگلیسی، تدریس ریاضیات را بعد از 15 سال رها کرد و به عنوان مترجم مشغول به فعالیت شد. از دیگر آثار ترجمه شدۀ او باید به قلعۀ حیوانات، ناتور دشت، آرزوهای بزرگ، خرمگس، جادۀ عشق و خودزندگینامۀ باراک اوباما با عنوان سرزمین موعود اشاره کرد.
کتاب 1984 از بدو انتشار توسط منقدین ستوده شد. برتراند راسل یکی از طرفداران این کتاب بود.
مجلۀ تایمز کتاب 1984 را در فهرست 100 رمان برتر انگلیسی زبان خود قرار دارد و این کتاب در فهرست 100 رمان برتر کتابخانۀ مدرن نیز قرار گرفت. در سال 2019 بیبیسی این رمان را در میان 100 رمان تاثیرگذار تاریخ گنجاند.
گفته شد که این اثر در سالهای جنگ سرد به داخل مرزهای شوروی هم راه پیدا کرده بود گرچه به دلیل سختبودنِ دسترسی به این کتاب و خطرناک بودنِ مالکیت آن، تعداد کمی آن را خواندند. برای این عده جالب بود که اورول بدون آنکه در شوروی زندگی کرده باشد توانسته بود درک عمیقی از زیستن در چنین شرایطی بهدست آورد.
گفته میشود که جورج اورول در نوشتن داستان 1984 از رمان «ما» (1921) اثر یوگنی زامیاتین و «دنیای قشنگ نو» (1932) اثر آلدوس هاکسلی الهام گرفته است.
کتاب 1984 از سایت گودریدز امتیاز 4.2 از 5 و از سایت آمازون امتیاز 4.7 از 5 را کسب کرده است.
تحلیل سی بوک از کتاب 1984
خوانایی کتاب و روان بودن
جورج اورول هیچگاه نسبت به اوضاع زمانهاش بیتفاوت نبود. او نمیخواست که فقط یک نویسنده باشد و حضوری فعال در عرصههای اجتماعی داشت. او با هدف مبارزه با فاشیسم رهسپار جبهۀ جنگ داخلی اسپانیا شد و با همین ایده به نوشتن کتابهایش پرداخت. او خطر توتالیتاریسم و فاشیسم را بسیار جدی میدید و در دو رمان مزرعۀ حیوانات و 1984 بهشدت نسبت به استقرار چنین نظامهایی در آینده هشدار میدهد. رمان 1984 پس از خواندن آخرین سطر آن، هرگز شما را رها نمیکند و خاطرۀ شخصیتهای آن، دوگانهباوریهایشان، سرگذشت تلخشان، اتاق منحوس 101، شعارها و فعالیتهای حزب، همه و همه تا ابد در حافظۀ خواننده باقی خواهد ماند.
مدت زمانی که طول می کشد بخوانی
اگر بتوانید با سرعت 300 کلمه در دقیقه کتاب بخوانید، حدود 5 ساعت و 50 دقیقه طول میکشد تا کتاب 1984 را به طور کامل مطالعه نمایید.
شرایط تهیه کتاب
این کتاب بهدست مترجمان بسیاری ترجمه شده است، از جمله صالح حسینی برای نشر نیلوفر و کاوه میرعباسی برای نشر چشمه این کتاب را به فارسی برگرداندهاند. این کتاب با ترجمۀ حمیدرضا بلوچ یکی از پرخوانندهترین آثار ادبی در میان فارسیزبانان است.
محبوبیت و اهمیت این کتاب باعث شده است که بهصورت الکترونیکی و صوتی نیز بهانتشار برسد.
میتوانید کتاب 1984 را با ترجمۀ حمیدرضا بلوچ از همین صفحه با تخفیف ویژه تهیه نمایید.
نمایش کامل نقد و بررسی تخصصی
کتاب واقعن بی نظیریه و حسابی شما رو به فکر فرو میبره ترجمه هم عالیه . داستان از نیمه دوم پر کشش تر میشه
خواندن این کتاب واجب است. در ضمن این ترجمه بهترین ترجمهی موجود است.
یک فانتزی سیاه از تسلیم در برابر سیاستی غیرانسانی... با دردِ بی خدایی