غرور و تعصب (زرکوب)(جین آستین)

(266)
نویسنده:

3,600,000ریال

2,880,000 ریال

دفعات مشاهده کتاب
14681

علاقه مندان به این کتاب
197

می‌خواهند کتاب را بخوانند
32

کسانی که پیشنهاد می کنند
50

کسانی که پیشنهاد نمی کنند
3

نظر خود را برای ما ثبت کنید

توضیحات کتاب غرور و تعصب

نشر نی منتشر کرد:
غرور و تعصب محبوب‌ترین رمان جین آستین و یکی از معروف‌ترین رمان‌های تاریخ ادبیات جهان است. قهرمان داستان یکی از جذاب‌ترین قهرمانان در کل ادبیات به حساب می‌آید. در این رمان، بازیگوشی و انضباط، جنب وجوش و خویشتن‌داری، ارزش‌های رمانتیک و فضیلت‌های کلاسیک و بسیاری ویژگی‌های دیگر در تقابل و تعادل قرار گرفته‌اند. نهایتاً غرور جای خود را به سجایای والاتر می دهد و تعصب (یا پیش داوری) نیز در سیر داستان رنگ می بازد...
جین آستین در 16 دسامبر 1775 در استیونتن، همپشر، جنوب شرقی انگلستان، به دنیا آمد. او هفتمین فرزند یک کشیش ناحیه بود. در سال 1801 که پدرش بازنشسته شد، خانواده ی آستین به بث نقل مکان کرد. پدر در سال 1805 از دنیا رفت و جین آستین و مادرش چند بار نقل مکان کردند، تا سرانجام در سال 1809 در نزدیکی آلتن در همپشر ماندگار شدند. جین آستین در همین محل ماند و فقط چند بار به لندن سفر کرد. در مه 1817به سبب بیماری به وینچستر کوچ کرد تا نزدیک پزشکش باشد، و در 18 ژوئیه ی 1817 همان جا درگذشت. نوشتن را از نوجوانی آغاز کرد. قبل از انتشار آثارش بارها در آن ها دست می برد و بازبینی شان می کرد. چهار رمان عقل و احساس، غرور و تعصب، منسفیلد پارک و اِما به ترتیب در سال های 1811، 1813، 1814و 1816، یعنی در زمان حیات جین آستین منتشر شدند. رمان های نورثنگر ابی و ترغیب در سال 1818، یعنی بعد از مرگ نویسنده به چاپ رسیدند. دو اثر به نام های لیدی سوزان و واتسن ها (ناتمام) نیز از کارهای اولیه ی جین آستین باقی مانده است. او پیش از مرگ مشغول نوشتن رمانی به نام سندیتن بود که قسمت های پراکنده ی آن در دست است. جین آستین در محیطی نسبتاً منزوی زندگی کرد و اوقات خود را بیشتر به نوشتن گذراند. به نظر نقادان، او نبوغی دووجهی داشت: هم طنز قدرتمندی داشت و هم اخلاقیات و روحیات آدم ها را خوب می‌شناخت. رمان‌های جین آستین از پرخواننده‌ترین آثار در ادبیات جهان‌اند و حدود دویست سال است که نسل‌های پیاپی با کشش و علاقه‌ی روزافزون رمان‌های او را می خوانند.
فروشگاه اینترنتی 30بوک

    • نوع کالا
    • دسته بندی
    • موضوع اصلی
    • موضوع فرعی
    • نویسنده
    • مترجم
    • نشر
    • شابک
    • زبان کتاب
    • قطع کتاب
    • جلد کتاب
    • تعداد صفحه
    • وزن
    • نوبت چاپ
    • سال انتشار
    • فارسی
    • رقعی
    • گالینگور
    • 450 صفحه
    • 682 گرم
    • 36
    • 1403

نقد و بررسی تخصصی نقد و بررسی تخصصی

غرور و تعصب


تعداد آدم‌هایی که من واقعاً دوست‌شان داشته باشم زیاد نیست. تعداد کسانی که نظر خوبی درباره‌شان دارم از آن‌هم کم‌تر است. من هرچه بیش‌تر دنیا را می‌شناسم از آن ناراضی‌تر می‌شوم. هر روز که می‌گذرد بیشتر معتقد می‌شوم که آدم‌ها شخصیت ناپایداری دارند و نمی‌شود روی ظواهر لیاقت یا فهم و شعورشان حساب کرد.

رمان غرور و تعصب نوشتۀ جین آستین نویسندۀ انگلیسی قرن هجدهم و نوزدهم است که آثارش تأثیر گسترده‌ای بر ادبیات غرب داشت. رمان غرور و تعصب در سال 1813 منتشر شد. داستان رمان غرور و تعصب از نظر زمانی در برهه جنگ‌های ناپلئون در قرن نوزدهم میلادی رخ می‌دهد اما اشارات کمی به آن دارد. غرور و تعصب داستان آقای دارسی بداخلاق و گوشت‌تلخ و الیزابت بنت سخاوتمند و پرشوروشوق را دنبال می‌کند. این رمان اساساً داستان این است که چگونه الیزابت و عشق واقعی‌اش دارسی برای یافتن شادی بر همۀ موانع - بعلاوۀ شکست احساسی‌ و شخصی‌شان - غلبه می‌کنند.

معرفی کتاب غرور و تعصب اثر جین آستین

درک اینکه چرا هنوز در دوران مدرن کتابی که در آن دختران تنها آرزویشان ازدواج است، خواهان دارد، اندکی مشکل است. برخی از خوانندگان و منتقدان ممکن است خواندن چنین رمانی را مسخره کنند اما این کتاب در زمانه خودش پیشرو محسوب می‌شده و امروزه نیز هنوز داستانی خوب و اثری کلاسیک محسوب می‌شود و می‌تواند در برابر گذشت زمان مقاومت کند.

رمان‌های جین آستین اغلب به‌عنوان داستان‌های عاشقانه ادبیات زنانه طبقه‌بندی می‌شوند. اما باید دانست که موضوعاتی که جین آستین بیان می‌کند، بازنمود موضوعات اجتماعی پنهانی است که در آن زمان تازه فرصت ابراز یافته بودند. این موضوعات گه گاه حتی ورای داستان عاشقانه مطرح می‌شدند. جین آستین کسی نبود که تنها بر جنبه عاشقانه کاراکترهای رمانش تمرکز کند. بلکه به آنها زمینه‌های اجتماعی متعددی می‌بخشید که امکان بحث و گفتگو و نقد پیرامون شخصیت‌هایش را ممکن کند. درست است که از زمانی که جین آستین رمان غرور و تعصب را نوشته، وضعیت زنان رشد و ترقی بسیاری داشته و به موفقیت‌های فراوانی دست‌یافته اما هنوز توقعات اجتماعی از زنان بالاتر از حد منطقی آن است. 

امروزه ازدواج تنها هدف زنان جامعه نیست اما اضطراب پیداکردن زوج و ترس از تنها ماندن هنوز با ماست. جامعه امروز شباهت‌های غیرقابل‌انکاری به جامعه جین آستین دارد و غرور و تعصب، هنوز می‌تواند درس‌های بسیاری از تغییر و رشد جامعه به ما بدهد. جامعه امروز ما هنوز شباهت‌هایی به جامعه جین آستین دارد و تقریباً به همان اندازه بی‌رحم است و از جامعه ایدئال فاصله بسیاری دارد. کمااینکه هنوز در سرتاسر جهان کشورهایی هستند که به رشد فرهنگی مناسب نرسیده‌اند و شباهت‌های انکارناپذیری به جامعه جین آستین دارند. 

غرور و تعصب حدود 200 سال پیش در سال 1813 منتشر شد. جین آستین این کتاب را زمانی که تنها 20 سال داشت نوشت اما کتاب همان موقع اقبال چاپ نیافت. جین آستین در ابتدا اسم کتابش را First Impressions به معنای «برداشت‌های اولیه» یا «نخستین احساس‌ها» گذاشته بود اما زمانی که کتاب چاپ شد نامش به غرور و تعصب تغییر پیدا کرد. آستین پیش از چاپ غرور و تعصب، با کتاب عقل و احساس به موفقیت تجاری دست پیدا کرده بود و شهرتی هم دست‌وپا کرده بود که باعث دیده‌شدن هر چه بیشتر غرور و تعصب شد ...
غرور و تعصب نه‌تنها در زمانه خودش کتاب پیشرو بود، بلکه حتی الگوی بسیاری از کتاب‌های عاشقانه بعد از خودش قرار گرفت. اقتباسات جهانی از غرور و تعصب نشانگر محبوبیت بسیار بالای آن است. از شخصیت‌ها گرفته تا خط داستانی، همه چیز این کتاب با هنرمندی بالایی خلق شده است. اما این کتاب چیزی بیشتر از داستانی عاشقانه دارد. فیلسوفان و محققان ادبی مطالعه کتاب جین آستین را آن‌چنان ضروری می‌دانند که خودشان آن را در زمره کتاب‌های خواندنی‌شان قرار می‌دهند. 

اکثر رمان‌های جین آستین را می‌توان در ژانر داستان‌های خانوادگی جای داد. در این دست رمان‌ها رویدادها اهمیت نسبی دارند و جذابیت اصلی رمان در شناخت و بررسی شخصیت‌ها پدیدار می‌شود. غرور و تعصب یکی از اولین رمان‌های جین آستین است که نوشتن آن در سال 1796 شروع کرد. این کتاب مشهورترین کتاب جین آستین است و منتقدان آن را شاهکار او می‌نامند. او تمام هنرمندی خود را در این اثر بروز داده و همه رویدادها را به بهترین نحو مدیریت و پرداخت می‌کند. فضای کوچک و حقیر شهرستان‌های آن دوره انگلستان، رقابت‌های حقیرانه و چشم‌هم‌چشمی‌ها، وراجی‌ها و ضعف‌های کوچک و بزرگش همگی به‌خوبی نمایش داده می‌شوند. 

غرور و تعصب در ابتدا در سه بخش (جلد) منتشر شده بود. قسمت اول تمرکزش را بر روی مسائل و ماجراهای جین (خواهر الیزابت) و چارلز بینگلی گذاشته بود و در کنار آن گوشه چشمی هم به رابطه الیزابت و دارسی داشت. قسمت دوم تمرکز اصلی‌اش را بر کشمکش‌های دارسی و الیزابت گذاشته و نقطه اوج داستان در این بخش رخ می‌دهد. قسمت سوم رمان تمام مسائل حل نشده از ابتدای کتاب را حل می‌کند و به همه سؤالات پاسخ می‌دهد.

خلاصه کتاب

خانواده بنت پنج دختر جوان دارند و در روزگاری زندگی می‌کنند که بزرگ‌ترین هنر و موفقیت برای دختران، یافتن شوهری ثروتمند است که به کمک آن آسایش خانواده‌شان را تأمین کنند. در حقیقت به‌خاطر اینکه آقای بنت هیچ دختری ندارد تمام املاک و ارثیه او به نزدیک‌ترین فامیل مذکرش داده خواهد شد. ازاین‌رو بسیار مهم است که حداقل یکی از دختران خانواده با یک مرد ثروتمند ازدواج کند تا بتواند از بقیه اعضای خانواده حمایت مالی کند. به همین خاطر تمام دختران خانواده بنت تحت‌فشار قرار می‌گیرند تا برای تأمین مخارجشان همسران ثروتمند دست‌وپا کنند اما الیزابت از ازدواج با اولین خواستگارش سر باز می‌زند و اعلام می‌کند تنها زمانی که عاشق شود ازدواج می‌کند.

بعداً او با آقای دارسی بداخلاق ملاقات می‌کند. در ابتدا هر دوی آنها هیچ علاقه‌ای به یکدیگر ندارند. با گذشت زمان، آقای دارسی جذب شوخ‌طبعی الیزابت می‌شود اما آن زمان برای الیزابت، دارسی آخرین نفری است که می‌تواند به ازدواج با او فکر کند. در طول رمان الیزابت در میابد که تعصباتش نسبت به دارسی ساختگی است و او نه تنها مغرور نیست بلکه بسیار خجالتی است. حالا سؤال این است که آیا آنها بر غرور و تعصبات خود غلبه می‌کنند و ازدواج می‌کنند؟

شخصیت‌های کتاب غرور و تعصب

الیزابت بنت 
قهرمان رمان غرور و تعصب و دختر دوم خانوادۀ بنت است. الیزابت باهوش‌ترین و عاقل‌ترین در بین پنج خواهر بنت است اما کمی زودباور نیز هست. او از شناخته شده‌ترین شخصیت‌های زن در ادبیات انگلیسی است. الیزابت ویژگی‌های تحسین برانگیز زیادی دارد، او دوست داشتنی، کتاب‌خوان و تیزهوش است اما زبانش گه‌گاهی زیادی تیز می‌شود. صداقت، فضیلت و شوخ‌طبعی به او کمک می‌کند تا در برابر رفتارهای بیهوده و بدی که در جامعۀ طبقاتی و اغلب کینه‌توز وجود دارد قد علم کند. با این وجود زبان تیز و تمایل او به قضاوت‌های عجولانه اغلب او را به بیراهه می‌کشاند. الیزابت نه تنها باید با مادری ناامید، پدری سرد و دو خواهر و برادر کوچک‌تر بدرفتار خود کنار بیاید بلکه باید بر تصورات اشتباه خود از دارسی نیز غلبه کند. الیزابت به تدریج در رمان متوجۀ شخصیت حقیقی آقای دارسی می‌شود. 

آقای دارسی
دارسی پسر یک خانوادۀ ثروتمند و شناخته شده است. او صاحب املاک بزرگ پمبرلی است و نقش مقابل الیزابت را در رمان برعهده دارد. خواننده ابتدا شک دارد اما در نهایت متوجه می‌شود که دارسی کاملاً مناسب الیزابت است. او باهوش و صریح است و تمایل زیادی به قضاوت عجولانه و تند دارد. خانوادۀ سرشناس و ثروث زیاد، او را بیش از حد مغرور کرده و کاملاً نسبت به موقعیت اجتماعی‌اش آگاه است. رد کردن‌های پی‌درپی الیزابت باعث ایجاد نوعی فروتنی در دارسی می‌شود. دارسی وقتی لیدیا و خانوادۀ بنت را از سرشکستگی نجات می‌دهد یا زمانی که برخلاف میل عمۀ مغرورش همچنان به راضی کردن الیزابت ادامه می‌دهد، سرسپردگی خودش نسبت به الیزابت را نشان می‌دهد. دارسی ثابت می‌کند که ارزش الیزابت را دارد و در نهایت دارسی است که نظر الیزابت را نسبت به خودش تغییر می‌دهد.

خواندن کتاب غرور و تعصب را به چه کسانی پیشنهاد می‌کنیم؟

این کتاب را به هرکسی که طرفدار رمان‌های عاشقانه، داستان‌های خانوادگی، کمدی و داستان‌های کلاسیک است توصیه می‌کنیم.

درباره نویسنده کتاب غرور و تعصب

جین آستین در سال 1775 در روستای به نام استیونتون در انگلستان به دنیا آمد. ظاهراً جین آستین زندگی آرامی داشته است. جزئیات زیادی از زندگی او در دست نیست زیرا از بین هزاران نامه‌ای که به کاساندرا، خواهر بزرگش نوشت کمتر از 200 نامه باقی مانده است تا شرحی از زندگی و روحیات و عواطف او به‌دست ما برساند. باقی نامه‌ها را کاساندرا سوزاند تا به دست فامیل و همسایه‌ها نیافتد و اصرار خصوصی برملا نشود. 

از نامه‌های باقی مانده و با تعریف آشنایان شخصی‌اش برمی‌آید که او زنی شوخ طبع و تیز هوش بوده است. او در خاطرۀ خانواده‌اش به گونه‌ای مهربان و تقریباً مقدس به جای مانده اما منتقدانی که کتاب‌ها و بقایای نامه‌هایش را مطالعه کرده‌اند می‌گویند او تیزهوش‌تر از آن چیزی بود که خانواده‌اش تصور می‌کردند. جین هرگز ازدواج نکرد و فرزندی نداشت. جین آستین خانواده‌ای صمیمی داشت. پدر و مادرش جورج آستین و کاساندرا لی در سال 1764 با هم ازدواج کرده بودند و جین هفتمین فرزند آن‌ها بود. پدرش یتیم بود اما با کمک عموی ثروتمندش تحصیل کرد و کشیش محلی کلیسای انگلستان شد. جین در 8 سالگی برای درس خواندن به آکسفورد فرستاده شد اما آن‌جا به تیفوس مبتلا شد و به خانه برگشت. حالش آنقدر وخیم بود که چیزی نمانده بود بمیرد. او مدتی در خانه درس خواند و چند سال بعد مجددا به مدرسه بازگشت. 

جین آستین نوشتن کتاب غرور و تعصب را در 22 سالگی شروع کرد اما کتاب اقبال چاپ نیافت و در نهایت بعد از گذشت نزدیک به 4 دهه و بازبینی‌های بسیار آن را در سال 1813 چهار سال پیش از مرگش به چاپ رساند. آستین در زمان حیاتش 4 رمان منتشر کرد. اما او رمان‌های بیشتری هم نوشته بود که بعد از مرگش انتشار یافتند. دو رمان از این تعداد ناتمام هستند.

در طول زندگی حرفه‌ای آستین، تنها کسانی که از حرفه او آگاه بودند نزدیکان و خانواده‌اش بودند. او تا زمانی که جامعه انگلستان ورود زنان به جامعه و اتخاذ انواع شغل‌ها را مساوی ازدست‌دادن زنانگی‌شان می‌دانست به‌صورت ناشناس کار کرد. ناشناس ماندن برایش هم سودآور بود و هم ضرر داشت. شهرتی که نصیب کتاب‌های او شده بود به خودش نرسید اما در عوض توانست در حریم خصوصی خود را حفظ کرده و در آرامش زندگی کند.

محیط اجتماعی که آستین در آن زندگی می‌کرد که اوج دوره سلطنت گرایی انگلستان بود. در آن دوره طبقه‌بندی اجتماعی بسیار پذیرفته شده بود و اختلافات اجتماعی ریشه در فامیل بازی، ثروت و قدرت داشتند. آستین در اغلب نوشته‌هایش از تعصبات کورکورانه طبقه بالای اجتماع انگلستان انتقاد می‌کند و بین شایستگی درونی (صفات مثبت و خوبی‌های شخص) و شایستگی بیرونی (رتبه و طبقه اجتماعی و دارایی‌های شخص) تمایز جدی قائل می‌شود. اما او تنها به تازه به دوران رسیده‌ها طعنه نمی‌زند بلکه رفتار نادرست و خود کم انگاری و ضعف طبقات اجتماعی پایین‌تر را هم مورد نقد قرار می‌دهد.

او در کارهایش نگاهی به‌شدت رئالیستی دارد و جامعه اطرافش را به‌خوبی به تصویر می‌کشد. منتقدان اغلب آستین را متهم می‌کنند که خود نیز نگاهی طبقاتی دارد زیرا در کتاب‌های او طبقه فرودست جامعه یا ظاهر نمی‌شود و یا اگر ظاهر شود در نقش خدمتکار نشان داده می‌شود و برخلاف طبقه متوسط که می‌کوشد خود را به طبقه بالا برساند، طبقه فرودست از سرنوشت و جایگاه خود کاملاً راضی است. این عدم توجه و علاقه به زندگی فقرا را نمی‌توان تنها به آستین نسبت داد زیرا این نگاه، نگاه کل جامعه انگلستان بوده است.

درباره مترجم کتاب غرور و تعصب

رضا رضایی متولد سال 1335 شهر ساری مترجم ایرانی است. او ابتدا در رشته مهندسی مکانیک تحصیل کرد اما آن را رها کرده و مترجم شد. رضایی علاقه خاصی هم به شطرنج داشته و مدتی عضو تیم ملی شطرنج بوده و کتاب‌هایی مرتبط با این حوزه ترجمه کرده است. او همچنین در زمینه موسیقی و آثار کلاسیک هم ترجمه‌های بسیاری دارد. رضایی کوشیده است تا آثار نویسندگان خاصی چون جین آستین، خواهران برونته و نابوکوف را به‌صورت تخصصی ترجمه کند. او به جز اینها ترجمه‌های متعدد دیگری نیز دارد. 

امتیازات

کتاب غرور و تعصب توانسته از سایت Amazon امتیاز 4.6/5 و از سایت Goodreads  4.28 از 5 را بگیرد.

میزان فروش کتاب

این رمان با بیش از 20 میلیون نسخه فروش به یکی از محبوب‌ترین رمان‌ها در ادبیات انگلیسی تبدیل شده است

اقتباس

اقتباس‌های متعدد از غرور و تعصب، این کتاب را به شهرت رسانده است.

خطر لورفتن داستان در بخش مضامین.

مضامین اساسی غرور و تعصب

عشق
غرور و تعصب از معروف‌ترین عاشقانه‌های ادبیات انگلیس است. عشق مثال‌زدنی بین الیزابت و دارسی از این رمان یک عاشقانه مطلوب می‌سازد. مانند هر داستان عاشقانه دیگری، دارسی و الیزابت مجبورند از موانع متعددی عبور کنند و بر مشکلات زیادی غلبه کنند. اولین مشکل آنها هم غرور و تعصب خودشان است. غرور الیزابت موجب می‌شود که او بر اساس برداشت اولیه و نادرست خود از دارسی بماند و او را قضاوت کند و تعصب دارسی نسبت به موقعیت اجتماعی الیزابت، چشم‌های او بر فضایل الیزابت کور می‌کند. البته به‌صورت دیگری هم می‌توان تحلیل کرد که در آن صورت دارسی مغرور و الیزابت متعصب است. درهرصورت نام کتاب به الیزابت و دارسی اشاره دارد. البته آستین مشکلات عشقی کوچک و بزرگ دیگری هم بر سر راه کاراکترهایش قرار می‌دهد تا عشق آنها را عمیق‌تر و باارزش‌تر کند. او با استفاده از شخصیت شارلوت لوکاس و ازدواجش به‌خاطر پول، توصیه‌های واقع‌گرایانه‌تر و یا بدبینانه‌تری از عشق بیان می‌کند.

شهرت و آبرو
غرور و تعصب جامعه را به تصویر می‌کشد که در آن آبروی یک زن از هر چیزی مهم‌تر است. در این جوامع از زنان انتظار می‌رود که به شیوه خاصی رفتار کند و اگر خارج از آن چهارچوب عمل کند هنجارهای اجتماعی او را به‌سوی طرد اجتماعی سوق می‌دهند. این موضوع زمانی که الیزابت به ندرفیلد می‌رود و با دامن گل‌آلود وارد می‌شود به‌صورت واضح در رمان ظاهر می‌شود. در موارد دیگر این موضوع با بدخلقی‌ها، مضحکه‌ها و تمسخرها به‌صورت ظریف‌تری بیان می‌گردد. آستین حتی یک مورد از بدنامی را با وضوح بیشتری شرح می‌دهد. مثلاً زمانی که لیدیا با ویکهام فرار می‌کند، آستین از شهرت زنان در جامعه به‌صورت جدی صحبت می‌کند. لیدیا که به‌خاطر عشق، موقعیت اجتماعی همسری را رها کرده و معشوق ویکهام شده است، خود را از نظر اجتماعی در خطر قرار می‌دهد.

رسوایی او آبروی تمام خانواده را تهدید می‌کند و این حقیقت که رسوایی اخلاقی او می‌تواند آبروی تمام خواهرانش را تحت تاثیرات منفی قرار دهد ناعدالتی است که آستین روی آن دست می‌گذارد. با مداخله سخاوتمندانه دارسی سؤالات مهم‌تری هم پیش می‌آید. اگر پول دارسی نمی‌توانست ویکهام را متقاعد کند چه؟ آیا تعصب فکری دارسی تا این حد عمیق بود که او را وادارد خانواده بنت را به بدنامی بشناسد و آنها را ترک کند؟ پایان غرور و تعصب مطمئناً خواننده را از نظر احساسی راضی نگه می‌دارد اما موضوع شهرت و آبرو تا حدی بررسی نشده باقی می‌ماند. انتقادی‌ترین سؤالی که بر غرور و تعصب وارد است این است که این اثر تا چه حد توانسته ساختارهای اجتماعی را نقد کند و تا چه حد زیر بار فشارهای اجتماعی زمانه خودش رفته است؟

مسئله طبقه اجتماعی و کلاس
مسئله طبقه اجتماعی از ابتدا در انگلستان مطرح بوده است و شهرت بخش جداناپذیر طبقه اجتماعی است. هر دوی این مسائل اجتماعی، خط جداکننده طبقه متوسط و بالای جامعه از طبقه فرودست بودند. مرزهای طبقه اجتماعی در جامعه 1800 انگلستان به‌وضوح ترسیم شده. طبقه متوسط جامعه می‌کوشد خود را به هر نحوی که می‌تواند به طبقه بالای جامعه وصل کند و طبقه ثروتمند (بینگلی‌ها و دارسی‌ها) به‌وضوح با آنها مانند افراد فرودست جامعه برخورد می‌کنند. آستین این رفتار و خودآگاهی طبقاتی را به سخره می‌گیرد (به‌ویژه در شخصیت آقای کالینز). آستین از طریق ازدواج دارسی - الیزابت و بینگلی - جین نشان می‌دهد که قدرت عشق بر قدرت طبقه‌بندی اجتماعی می‌چربد و از طریق همین عشق به این نتیجه می‌رسد که پیش‌داوری‌هایی که بر اساس طبقه اجتماعی صورت می‌گیرد همگی توخالی و بی‌احساس هستند. 

شایان‌ذکر است که این نگاه طبقاتی متوجه خود آستین هم هست. او خودش نماینده هیچ‌یک از طبقات اجتماعی نیست و کاراکتر کتاب‌هایش هم عموماً از سرنوشتشان (هرچه که باشد) راضی هستند و هیچ تلاش قابل‌توجهی برای شکستن این مرزها نمی‌کنند. آستین تنها بخش محدودی از ساختار طبقاتی را مورد انتقاد قرار می‌دهد.

جنسیت‌زدگی
جنسیت یکی از کلیدی‌ترین مفاهیم غرور و تعصب است. داستان در برهه زمانی رخ می‌دهد که نقش‌های جنسیتی به صورت سختگیرانه‌ای در جامعه رواج داشتند و مرزهای رفتاری و حدود شخصیتی هرکسی به‌صورت واضح ترسیم شده بوده و کسی خارج از آن چهارچوب‌ها نمی‌توانست رفتار کند. ازدواج مسئله حیاتی برای اکثر دختران داستان است چرا که باتوجه‌به اینکه این زنان از طبقه فرودست جامعه نیستند، امکان کارکردن برای آنها وجود ندارد و نمی‌توانند مستقل زندگی کنند در نتیجه با کمک ازدواج است که می‌توانند ثبات مالی به دست بیاورند و پا از خانواده پدری خود بیرون بگذارند. اما همین ازدواج هم متکی به شهرت نیکو و پاک‌دامنی بوده و اعتماد به مرد اشتباه و یا انتخاب غلط، به طور کل آینده آنها را تحت‌تأثیر قرار می‌داده.

تحلیل سی بوک از کتاب غرور و تعصب

خوانایی کتاب و روان بودن 
غرور و تعصب متن ساده و روانی دارد و خواندن آن به‌سهولت و سرعت امکان‌پذیر است. 

مدت زمانی که طول می‌کشد بخوانی
یک خواننده خوش‌خوان با سرعت مطالعه 250 کلمه در دقیقه، چیزی حدود شش ساعت و دوازده دقیقه طول می‌کشد تا کتاب غرور و تعصب را مطالعه کند. 

شرایط تهیه کتاب و مقایسه با نسخه صوتی و الکترونیکی
نسخه صوتی کتاب غرور و تعصب چندین بار به دست گویندگان متعددی تولید شده و نسخة رایگان آن در یوتیوب و نسخه‌های دیگر آن در دیگر سایت‌ها در دسترس است. 

مقایسه چاپ‌ها و نشرهای مختلف
کتاب غرور و تعصب را منتشران مختلفی منتشر کرده‌اند. از جمله: انتشارات «نی» با ترجمه «رضا رضایی»، انتشارات «افق» با ترجمه «کیوان عبیدی آَشتیانی»، انتشارات «نشر گنجرخ» با ترجمه «مهشید معتمد زاده»، انتشارات «نشر کتاب پارسه» با ترجمه «پروین ادیب»، انتشارات «مهتاب» با ترجمه «شهرام پوران فر»، انتشارات «روزگار» با ترجمه «عبد الحسن صبوری» و ... 

نمایش کامل نقد و بررسی تخصصی

نظرات کاربران (18)

نظر شما در مورد این کتاب

امتیاز شما به این کالا:

نظرات دیگر کاربران

  • تصویر کاربر

    • فرزانه یاری
    • پاسخ به نظر

    یکی از آثار شاخص ادبیات کلاسیک و البته عاشقانه داستان آقای دارسی عنق و عبوس و الیزابت بنت دختری که یک پارچه شور و شره ترکیب جالبی میشه قلم آستین هم طنز دلنشینی داره هم به نکات ظریفی در روابط انسانی پرداخته

  • تصویر کاربر

    • محمدمهدی صفا
    • پاسخ به نظر

    بشدت مسخره و سطحی. دغدغه‌ی جنس زن به دنبال پسر برای ازدواج و ساخته شدن زندگیش تقلیل پیدا کرده.

  • تصویر کاربر

    • فاطمه امین
    • پاسخ به نظر

    خیلی لذب بردم از خوندن این رمان. تغییر شخصیت های داستان و حرکت اونها به سمت بهتر شدن به صورت پله ای صورت میگیره و داستان های فرعی هم جذابیت زیادی به داستان میده )

  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5
  • 6

بریده ای از کتاب (5)

بریده ای از این کتاب

بریده های دیگر کاربران

  • تصویر کاربر

    • محمدمهدی صفا
    • 0

    کاملا درک می کنم. آن طور که مرسوم است دوشیزگان جوان در جواب به خواستگار مورد پسندشان پاسخ رد می دهند. اما با دومین درخواست پاسخشان مثبت خواهد بود.

  • تصویر کاربر

    • ساناز طاهری
    • 1

    بد نیست با این فلسفه‌ی من آشنا بشوید فقط هنگامی به گذشته بیندیشید که یادآوری‌اش سبب رضایت‌تان می‌شود.(ص421)‌‌‌

  • تصویر کاربر

    • ساناز طاهری
    • 0

    من هر چه بیشتر دنیا را می‌شناسم از آن ناراضی‌تر می‌شوم. هر روز که می‌گذرد بیشتر معتقد می‌شوم آدم‌ها شخصیت ناپایداری دارند و نمی‌شود روی ظواهر لیاقت یا فهم و شعورشان حساب کرد. (ص 163)

  • 1
  • 2
عیدی