هیچ وقت هیچ جا

(0)

موجود نیست

دفعات مشاهده کتاب
107

علاقه مندان به این کتاب
0

می‌خواهند کتاب را بخوانند
0

کسانی که پیشنهاد می کنند
0

کسانی که پیشنهاد نمی کنند
0

نظر خود را برای ما ثبت کنید

توضیحات کتاب هیچ وقت هیچ جا

انتشارات روزگار منتشر کرد: شب سر و طولانی بود،شبی که تاریخ و شناسنامه دارد و عمرش به دورهای دور میرسد،به گذشته های اجدادی...آنقدر دور که نه پدرم و نه مادرم هیچ کدام بیاد نمی آورند و در چه ساعتی از آن شب سرد و طولانی به زندگی شان به سکوتشان ونگ زدم.اما من خوب یادم هست مینا درست راس ساعت بیست و چهار قی کرد...تولد من سر در گم در تاریخی که یک ماه تفاوتش است،شب به نیمه رسیده بود یا نه؟درست مثل مینا که سر ساعت صفر قی کرد و چراغ زندگی خودش و بابا را خاموش کرد،کسی نمی داند آن لحظه را به حساب آذر بگذارد یا دی ماه برفی!اما هرچه بود شب یلدا بود و خودشان میگفتند چله،دادا گفت چه می دانم شب چله بود...همین،شب چله و در آن شبی که برق نبود و تاریکی بود و برف بود و سرما و کرسی بود و ذال و یک حرارت تیز و یک پدر و مادری که فرزندشان به دنیا آمده بود به یک دایه که در برف آمده بود تا ناف نوزادی که ونگ زده بود به یک ده کوهستانی و برف ها را به رقص در آورده بود و گرگهایی که کمی دورتر با شکمی گرسنه در انتظار یک تکه پوشت گرم نشسته بودند ببرند،دایه ناف را میبرد،اما ناف را انگار گربه میخورد و گرگها در سکوتی کشنده،هنوز اما بدون برف در انتظار... فروشگاه اینترنتی 30بوک

نظرات کاربران (0)

نظر شما در مورد این کتاب

امتیاز شما به این کالا:

نظرات دیگر کاربران

بریده ای از کتاب (0)

بریده ای از این کتاب

بریده های دیگر کاربران

عیدی