سر و صدای سفید

انتشارات روزگار منتشر کرد: چيز کثيفي در يک شهر کوچک دانشگاهي در مرکز آمريکا وجود دارد . چيزي پنهاني،همه گير،چيزي که به سختي ميتوان انگشت روي آن گذاشت. ج.اي.کي گلادني چهره شناخته شده بين المللي و صاحب راي در زمينه مطالعات هيتلرشناسي در آمريکاي شمالي در اواسط دهه هشتاد،به شيوه اي فوق العاده کنايه آميز و بي طرفانه به شرح مرضي ميپردازد که شهرش را دربرگرفته است.اما حتي او نيز نميتواند بي قراري و اضطراب خود را پنهان نمايد.تهديدي در هوا وجود دارد که سرانجام آشکار ميشود؛يک ابر سمي يک واقعه سمي هوايي ناشي از يک حادثه صنعتي که اکنون روي شهر شناور شده است و لازم است که شهر تخليه شود.پس از وقوع اين حادثه گلادني و خانواده اش نيز بمانند ساير ساکنين شهر که مي بايست خود را با غروب آفتاب تازه و مشتعل وفق دهند،مي بايست با مشکلات خاص خود يعني ترس هاي شبانه،خود فريبي ها و اسرار کنار بيايند. دليلو به بهترين نحو ممکن از سبک سياه و طنز در کتابي که جايزه بهترين کتاب سال ملي 1985 را از آن خود کرده بهره ميبرد،رماني که مقدم بر فراگير شدن اينترنت است اما آن وقوع آن را پيش بيني ميکند،به ماهيت تلويزيون و به شکلي جامع و مانع بع فحواي بسيار شتابان فرهنگي که در آن زندگي ميکنيم،ميپردازد.او نه تنها به توصيف جامعه رو به رشد ميپردازد بلکه آن را بازآفريني ميکند. شخصيت هاي داستان او عبارات،اطلاعات و شايعاتي سرمنشا شان تلويزيون راديو و ساير وسايل ارتباط جمعي است را همانند مردمي که به صورت رمزي با يکديگر گفتگو ميکنند،بازگو ميکنند.و دليلو در جاي جاي کتاب بخش هاي کوتاه فوق العاده زيبايي را نهاده است که مي طلبد انسان آن ها را با صداي بلند بخواند و اين عبارات سال هاي سال پس از مطالعات در ذهن ماندگار خواهند بود؛ديدار از مشهورترين انبار غله در آمريکا.هواپيمايي که نزديک است از آسمان سقوط کند.يک ساعت در کلاس،ارقاي الويس به مقام قديسان.اين تصوير پردازي ها روشن و منحصر به قرد هستند،با اين حال عبارات که بمانند جملات بداهه ي شوهاي تلويزيوني وارد خودآگاه گلادني ميشوند به شکلي عجيب هيچ ارتباطي با يکديگر ندارند-انعکاس هايي از زندگي خود ما که دليلو در برابرمان مينهد. فروشگاه اينترنتي 30بوک