ماهی سیاه کوچولو (رقعی)

(35)
نویسنده:

موجود نیست

دفعات مشاهده کتاب
3434

علاقه مندان به این کتاب
15

می‌خواهند کتاب را بخوانند
4

کسانی که پیشنهاد می کنند
5

کسانی که پیشنهاد نمی کنند
1

نظر خود را برای ما ثبت کنید

توضیحات کتاب ماهی سیاه کوچولو

انتشارات نخستین منتشر کرد:
ماهی پیر قصه‌اش را تمام کرد و به دوازده هزار بچه و نوه‌اش گفت: «دیگر وقت خواب است بچه‌ها، بروید بخوابید.» بچه‌ها و نوه‌ها گفتند:«مادربزرگ! نگفتی آن ماهی‌ریزه چطور شد!» ماهی پیر گفت: «آن هم بماند برای فردا شب. حالا وقت خواب است، شب‌به خیر!» یازده هزار و نهصد و نود و نه ماهی کوچولو «شب‌به‌خیر» گفتند و رفتند و خوابیدند. مادربزرگ هم خوابش برد، اما ماهی سرخ کوچولویی هرچه کرد خوابش نبرد، شب تا صبح همه‌اش در فکر دریا بود...
فروشگاه اینترنتی 30بوک

نقد و بررسی تخصصی نقد و بررسی تخصصی

ماهی سیاه کوچولو 

تصویر جلد ماهی سیاه کوچولو


من می‌خواهم بدانم که راستی راستی زندگی یعنی اینکه توی یک تکه جا هی بروی و برگردی تا پیر شوی و دیگر هیچ، یا اینکه طور دیگری هم توی دنیا می‌شود زندگی کرد؟

ماهی سیاه کوچولو  داستان مصور معروف فارسی زبان کودکان و نوجوانان و صمد بهرنگی نویسندۀ تبریزی آن را نوشته است. ماهی سیاه کوچولو به عنوان تمثیل سیاسی شناخته می‌شد و قبل از انقلاب در ایران ممنوع شد. به‌غیر از این‌که داستان قابل توجهی دارد، تصویرگری اصلی این کتاب با فرشید مثقالی بود که در سال 1352جایزۀ هانس کریستن اندرسن را به‌خاطر «کمک‌های ماندگارش» به عنوان تصویرگر کتاب‌های کودکان دریافت کرد. در ادامه با ما همراه باشید تا کتاب ماهی سیاه کوچولو را به شما معرفی کنیم.

معرفی کتاب ماهی سیاه کوچولو اثر صمد بهرنگی

رمان ماهی سیاه کوچولو اثر صمد بهرنگی یکی از بهترین و الهام‌بخش‌‌ترین داستان کودکانۀ ایرانی است. در زمستان سال 1346 صمد بهرنگی این کتاب را نوشت و برای اولین بار انتشارات کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان آن را در سال 1367 با تصویرگری فرشید مثقالی منتشر کرد. ماهی سیاه کوچولو در کشورهای مختلف ترجمه و منتشر شده است. جدیدترین ترجمۀ این کتاب به زبان انگلیسی با تصاویر اصلی آن است که در سال 2015 منتشر شد. 

این قصه تنها یک قهرمان دارد و آن هم ماهی کوچولوست. پس می‌شود گفت که داستان قهرمان محور است. تمام شخصیت‌ها و آبزی‌های دیگر فقط برای این طراحی شده‌اند تا ماهی کوچولو را در این سفر همراهی کنند. قهرمان داستان پرتلاش، متفکر و باهوش است و اصلاً تسلیم نمی‌شود. ماهی کوچولو تصمیم می‌گیرد در برابر تمام مخالفت‌ها بایستد چون به شدت به خودش و تصمیمش ایمان دارد و حتی برایش مهم نیست که مادرش مخالف سفر کردنش است. انگار صمد بهرنگی تمام رویاها و مبازره‌ها و خواسته‌هایش را در همین کتاب گنجانده است. شجاعت، درایت، هوشمندی، رهایی، سفر، بیرون زدن از پیله و فرار از زندگی تکراری و خسته کنندۀ روزمره روایت اصلی ماهی کوچولو است.

خلاصۀ داستان

ماهی پیری داستانی دربارۀ ماهی کوچولو را موقع صحبت کردن با دوازده هزار فرزند و نوه‌اش روایت می‌کند. این ماهی پیر سفر یک ماهی کوچولوی سیاه رنگ را توصیف می‌کند که چون از زندگی در جویبار خسته شده، با این‌که مادرش مخالف است و اطرافیان تهدیدش می‌کنند تصمیم می‌گیرد امنیت رودخانۀ محل زندگی‌اش را ترک کند تا در جهان بچرخد و ببیند جویبار به کجا می‌رسد. مسیر ماهی کوچولو از یک آبشار به سمت پایین و در طول رودخانه است و قرار است در نهایت به دریا برسد. ماهی کوچولو به داخل برکه‌ای می‌افتد و با چند تا کفچه ماهی روبه‌رو می‌شود که حس می‌کنند خیلی زیبا هستند و ظاهر ماهی سیاه کوچولو را مسخره می‌کنند. ماهی کوچولو گرفتار اتفاقات و حوادث متعددی می‌شود. در طول سفرش ماهی با چندین شخصیت جالب از جمله یک مارمولک دانا و پلیکانی مخوف آشنا می‌شود.

بعد در سفرش با خرچنگی روبه‌رو می‌شود که در شن‌های کف آب‌های کم عمق قورباغه شکار می‌کند، خرچنگ سعی می‌کند تا ماهی کوچولو را گول بزند ولی ماهی کوچولو حرفش را باور نمی‌کند. ماهی کوچولو به راهش ادامه می‌دهد و در مسیرش آهویی زخمی را می‌بیند و با عجایب روزگار و زیر دریا روبه‌رو می‌شود. ماهی کوچولو نیمه‌های شب با ماه حرف می‌زند و صبح روز بعد با ماهی‌های ریزه‌ای همراه می‌شود که از مرغ سقا می‌ترسند و گرفتار کیسۀ مرغ سقا می‌شوند. در نهایت ماهی سیاه کوچولو با درایت و شجاعت، به جاهای دوردست سفر می‌کند و داستان با ماندگار شدن سفر ماهی کوچولوی سیاه رنگ به پایان می‌رسد.

بخشی از کتاب ماهی سیاه کوچولو
«شب چله بود. ته دریا ماهی پیر دوازده هزار تا از بچه‌ها و نوه‌هایش را دور خودش جمع کرده بود و برای آنها قصه می‌گفت: یکی بود یکی نبود. یک ماهی سیاه کوچولو بود که با مادرش در جویباری زندگی می‌کرد. این جویبار از دیواره‌های سنگی کوه بیرون می‌زد و در ته دره روان می شد. خانۀ ماهی کوچولو و مادرش پشت سنگ سیاهی بود. زیر سقفی از خزه. شب‌ها، دوتایی زیر خزه‌ها می‌خوابیدند. ماهی کوچولو حسرت به دلش مانده بود که یک دفعه هم که شده، مهتاب را توی خانه شان ببیند!

مادر و بچه، صبح تا شام دنبال همدیگر می‌افتادند و گاهی هم قاطی ماهی‌های دیگر می‌شدند و تند تند، توی یک تکه جا، می‌رفتند و برمی‌گشتند. این بچه یکی یک دانه بود -چون از ده هزار تخمی که مادر گذاشته بود- تنها همین یک بچه سالم درآمده بود. چند روزی بود که ماهی کوچولو تو فکر بود و خیلی کم حرف می‌زد. با تنبلی و بی‌میلی از این طرف به آن طرف می‌رفت و بر می‌گشت و بیشتر وقت‌ها هم از مادرش عقب می‌افتاد. مادرش خیال می‌کرد بچه‌اش کسالتی دارد که به زودی برطرف خواهد شد، اما نگو که درد ماهی سیاه از چیز دیگری است!»

خواندن کتاب ماهی سیاه کوچولو را به چه کسانی پیشنهاد می‌کنیم؟

کتاب ماهی سیاه کوچولو داستان کودکان و نوجوانان است اما صمد بهرنگی با هنرمندی آن را تبدیل به کتابی نمادین کرده تا بزرگسالان هم از خواندن آن لذت ببرند.

دربارۀ نویسندۀ کتاب ماهی سیاه کوچولو

تصویر نویسنده ماهی سیاه کوچولو

صمد بهرنگی متولد تیرماه سال 1318 در تبریز است. او در شهریور 1347 درگذشت. صمد بهرنگی قصه‌نویس کودکان بود. در خانواده‌ای بسیار فقیر به دنیا آمد. نام پدرش عزت و مادرش سارا نام داشت و دو برادر و سه خواهر نیز داشت. پدرش کارگری ساده بود. از اتمام تحصیلات متوسطه ضمن گذراندن دورۀ دانشسرای مقدماتی، از 1336 در روستاهای آذربایجان به معلمی پرداخت. موقعی که شروع به تدریس کرد تنها 18 سال داشت. همین تجربه باعث شد که به کندوکاو در مسائل آموزشی و تربیتی در روستاها بپردازد و از شیوۀ رایج انتقاد کند. بهرنگی تنها 19 سال داشت که اولین داستانش به نام «عادت» را نوشت.  از سال 1338 تا 1341 دورۀ شبانۀ رشتۀ زبان و ادبیات انگلیسی را در دانشگاه تبریز گذراند و مدرک کارشناسی‌اش را گرفت. از 1344 با همکاری چند تن از دوستان، نشریۀ هفتگی (و بعداً دو هفتگی) آدینه را به ضمیمۀ مهدی آزادی در تبریز انتشار داد. علاقه‌اش به فولکور سبب شد به جمع‌آوری داستان‌های عامیانۀ رایج در آذربایجان بپردازد. در جوانسالی در رودخانۀ ارس غرق شد. 

اگرچه عرصۀ فعالیت ادبی او ادبیات کودکان و نوجوانان بود، نویسنده‌ای تأثیرگذار بود. از ادبیات رایج سخت انتقاد می‌کرد و معتقد بود باید کودکان را با واقعیت‌های تلخ و دردناک جامعه و زشتی‌های اجتماعی که در آن زندگی می‌کنند آشنا کرد. به مشکل سوادآموزی کودکان آذربایجانی که زبان مادریشان ترکی است و باید به زبان فارسی الفبا را بیاموزند توجهی خاص داشت. همۀ داستان‌هایش را برای کودکان می‌نوشت و عقایدش را به شکلی تمثیلی در آن‌ها می‌گنجاند. قهرمانان آثار او وضع موجود را نفی می‌کنند و به جست‌وجوی زندگی بهتری برمی‌آیند، خطر را به جان می‌خرند و با جسارتی تحسین‌برانگیز به استقبال آیندۀ دلخواه می‌روند.

سایر داستان‌ها: 
• اولدوز و کلاغ‌ها (1345) 
• الدوز و عروسک سخنگو (1346) 
• کچلِ کفترباز (1346) 
• پسرک لبوفروش (1346) 
• کلاغ سیاهه و چند قصۀ دیگر برای کودکان (1348) 
• یک هلو و هزار هلو (1348) 
• بیست و چهار ساعت در خواب و بیداری (1348) 
• تلخون (1349؛ چهار قصه و بازنویسی شش افسانۀ کودکان) 
• داستان‌های فولکوریک: 
• کوراوغلو و کچل حمزه (1348) 
• افسانۀ محبت (1346) 
• افسانه‌های آذربایجان (با همکاری بهروز دهقانی؛ دو جلد 1344 و 1347)

پژوهش ادبی: 
• کند و کاو در مسایل تربیتی ایران (1344) 
• مجموعه مقاله‌ها (1348)

تمام آثار صمد بهرنگی در تبریز چاپ شده است و چند اثر دیگر نیز دارد که برخی ترجمه از نویسندگان ترک است. ترجمه‌هایی هم از انگلیسی و ترکی استانبولی به فارسی و از فارسی به آذری انجام داده است. از جمله این ترجمه‌ها می‌توان به ترجمۀ شعرهایی از مهدی اخوان ثالث، احمد شاملو، فروغ فرخزاد و نیما یوشیج اشاره کرد.

مضامین اساسی کتاب ماهی سیاه کوچولو

روزمرگی
زندگی ماهی سیاه کوچولو، مثل زندگی بسیاری از آدم‌هاست که از روزهای تکراری و تکرار روزهای بی‌پایان خسته شده‌اند. آدم‌هایی که برخلاف جریان روزگار تصمیم می‌گیرند به جاهای دور از وطن سفر کنند، رنج سفر را به جان می‌خرند تا تجربیات جدیدی به دست بیاورند و پاسخ سوال‌های بی‌پایانشان را در این ماجراجویی‌ها می‌جویند.

ترس
قرار نیست همیشه در زندگی شجاع باشید و از هیچ چیزی نترسید. ترس بخش و جزیی از زندگی است. ممکن است سفر کردن و تغییر و روبه‌رو شدن با چیزهای ناشناخته ترسناک باشد اما برای خلاص شدن از شر روزمرگی‌های زندگی باید با وجود ترس به دنبال تحقق رویاهای خود پیش بروید. 

عادت
زندگی ما امروزه پُر از عادت است. صبح از خواب بیدار می‌شویم، به سر کار می‌رویم یا کارهای خانه را انجام می‌دهیم، غذا می‌خوریم و باز شب می‌شود و می‌خوابیم و فردا دوباره... گیر کردن در چرخۀ عادت‌های زندگی راحت است و کم‌کم وقتی به چیزی عادت کنید نمی‌توانید خلافش را در نظر بگیرید. دقیقاً مثل مادر ماهی کوچولو که به زندگی امن و راحت عادت کرده بود.

غرور
ماهی سیاه کوچولو حین سفرش چیزهای مختلفی را دید. یکی از آن‌ها غرور است. کفچه‌های خودبین که خود را در این داستان برتر از همۀ ماهی‌ها می‌دانستند و ماهی سیاه کوچولو را مسخره کردند که صد البته ماهی کوچولو از این مسئله گذر کرد و نگذاشت غرور این ماهی‌ها روی اعتماد به نفسش تأثیری بگذارد.

درایت
برای مواجهه و مقابله با مشکلات و سختی‌های زندگی باید اطلاعات کسب کنید، با اطرافیان و افراد داناتر از خودتان مشورت کنید و هیچ‌کسی نمی‌تواند به تنهایی از پس مشکلات زندگی‌اش بربیاد. مثل مارمولک دانا که در این قصه به ماهی سیاه کوچولو کمک کرد.

امتیازات

ماهی سیاه کوچولو از سایت گودریدز امتیاز 4.2 از 5 گرفته است. همچنین سایت آمازون به این کتاب امتیاز 4.3 از 5 داده است.

جوایز کسب شده

صمد بهرنگی یک سال پس از مرگش برای ماهی سیاه کوچولو (1347) برندۀ نشان طلای نمایشگاه بین‌المللی کتاب کودک بولونیا و کتاب برگزیدۀ سال شد.

ماهی سیاه کوچولو جایزۀ ششمین نمایشگاه کتاب کودک در ایتالیا را از آن خود کرد و همچنین دیپلم افتخار جایزۀ دو سالانۀ براتیسلاوای چک اسکواکی برای تصویرگری را در سال 1969 به دست آورد.

در آوریل سال 2015، ترجمۀ جدید تاینی اویل (جغد ریز) از ماهی سیاه کوچولو با تصاویر اصلی در فهرست 10 کتاب برتر کودکان دیوید کاجی نیوبی در گاردین قرار گرفت.

حواشی حول محور کتاب

مجید اسماعیلی در سال 1394 فیلمی با عنوان ماهی سیاه کوچولو را ساخت. فیلمنامۀ ماهی سیاه کوچولو را علی طالب آبادی نوشت و تهیه‌کنندۀ آن محمدرضا شفیعی است. این فیلم در 5 آبان 1394 اکران شد و داستانش در مورد حوادث تاریخی دهۀ شصت و مبارزات چریکی نیروهای چپ در قسمت شمال کشور و قیام آمل است. داستان دربارۀ زنی به نام شهرزاد است که به او ماهی سیاه کوچولو می‌گویند و شهرزاد برای گرفتن انتقام مرگ شوهرش وارد مبارزه می‌شود. از جمله بازیگران این فیلم می‌توان به مریلا زارعی در نقش شهرزاد و مصطفی زمانی در نقش مازیار اشاره کرد. همایون ارشادی و جمشید گرگین نیز در این فیلم به ایفای نقش پرداخته‌اند.

تصویر جلد ماهی سیاه کوچولو

تحلیل سی بوک از کتاب ماهی سیاه کوچولو

خوانایی کتاب و روان بودن 
ماهی سیاه کوچولو از جویبار محل زندگی‌اش راهی سفری می‌شود تا به دریا برسد. می‌رود تا جهان را بشناسد و راهی برای تغییر دادن محیط خود بیابد و در مسیر خود تجربۀ لازم برای بزرگ شدن را پیدا کند. هر چه پیش‌تر می‌رود پخته تر می‌شود و تجربه‌های نوتری می‌آموزد و آن‌ها را در مقابله با موانع به کار می‌گیرد. این داستان اگر چه برای کودکان نوشته شده است اما به خاطر فرم و تمثیلی که در آن به کا رفته بر برخی از آثار ادبی بزرگسالان نیز تأثیر نهاده و بزرگسالان نیز از خواندن آن لذت می‌برند

مدت زمانی که طول می‌کشد بخوانی
چون کتاب ساده و راحت و مناسب کودکان است می‌توانید خیلی راحت و سریع آن را بخوانید. برای کودکان نیز این داستان شیرین و شنیدنی است.

اگر از خواندن این کتاب لذت بردید، نگاهی به کتاب شازده کوچولو نیز بیاندازید.

نمایش کامل نقد و بررسی تخصصی

نظرات کاربران (1)

نظر شما در مورد این کتاب

امتیاز شما به این کالا:

نظرات دیگر کاربران

  • تصویر کاربر

    • ملیحه صمصامی فرد
    • پاسخ به نظر

    خیلی خوبه

بریده ای از کتاب (0)

بریده ای از این کتاب

بریده های دیگر کاربران

عیدی