شش کلاغ

کتاب شش کلاغ از سایت گودریدز امتیاز 4.5 از 5 را دریافت کرده است.

کتاب شش کلاغ از سایت آمازون امتیاز 4.6 از 5 را دریافت کرده است.

لی باردوگو نویسندۀ آمریکایی و خالق دنیای گریشا است. سه‌گانۀ گریشا بین سال‌های 2012 تا 2014 منتشر شد. دنیای گریشا شامل سه‌گانۀ گریشا، دوگانۀ شش کلاغ و دوگانۀ پادشاه زخم‌ها می‌شود. جلد اول دوگانۀ شش کلاغ در سال 2015 و جلد دوم آن با عنوان «قلمرو خلافکاران» در سال 2016 منتشر شد. نویسنده، کتاب شش کلاغ را با الهام از اروپای قرن نوزدهم نوشته است. سه‌گانۀ گریشا در دنیای راوکا می‌گذرد، دنیایی که در آن جادو و علم با هم ترکیب شده‌اند. ماجرا از جلد اول سه‌گانۀ گریشا شروع می‌شود و با دوگانه‌های شش کلاغ و پادشاه زخم‌ها ادامه می‌یابد. هر مجموعه شخصیت‌ها و داستانی متفاوت دارد و شما را به دنیایی فانتزی و بی‌نهایت جذاب می‌کشاند. شش کلاغ داستان یک گروه دزد است و اساساً در شهر کتردام اتفاق می‌افتد و داستان از دیدگاه هفت شخصیت مختلف روایت می‌شود.

«کتاب شش کلاغ خوانندگان را مجذوب خود می‌کند. یک رهبر حیله‌گر با برنامه‌ای باورنکردنی،‌ شانس‌های تقریباً غیرممکن، گروهی سرگرم‌کننده و جنگجو از افرادی نامتناسب و ماهر، یک ماجرای پرپیچ و خم و یک داستان هیجان‌انگیز.» - پابلیشرز ویکلی

«گروهی از افراد عجیب‌وغریب و تشنه به خون یکدیگر دور هم جمع شده‌اند تا در کتاب شش‌ کلاغ داستانی باورنکردنی خلق کنند و تبدیل به یک خانواده بشوند.» - کایرکاس ریویوز

«شش کلاغ اسپین آف محبوب گریشا از لی باردوگو است، داستانی فانتزی، اعتیادآور و جذاب. این رمان برجستۀ سال است.» - بوک ریویوز آر‌.تی

سال‌هاست که ادبیات فانتزی تبدیل به ژانری بزرگ در دنیای ادبیات شده است. پیش از این همه گمان می‌کردند کتاب‌های فانتزی تنها برای سرگرمی کودکان و نوجوانان نوشته شده‌اند اما رفته‌رفته این باور تغییر کرد و ادبیات فانتزی توانست نظر مخاطبین تمام سنین را به خود جلب کند. با این‌که کتاب‌های فانتزی همچنان در دستۀ کتاب‌های کودک و نوجوان جای می‌گیرند اما بزرگسالانی که به کتاب‌های فانتزی و ماجراجویانه علاقه‌مند هستند نیز از خواندن آن لذت خواهد برد.

«جوست دو مشکل داشت: ماه و سبیلش. وظیفه‌اش ایجاب می‌کرد در اطراف خانه‌ی هوید کشیک دهد، ولی در پانزده دقیقه‌ی گذشته در نزدیکی دیوار جنوب شرقی باغ چرخیده و سعی کرده بود توصیف هوشمندانه و عاشقانه‌ای برای‌ آنیا پیدا کند. کاش چشم‌هایش مانند دریا آبی یا مانند زمرد سبز بودند. ولی آنیا چشم‌های قهوه‌ای داشت. قهوه‌ای زیبا و رویایی... مانند شکلات آب‌شده؟ پوست خزدار خرگوش؟ دوستش پیتر گفته بود: «خب بهش بگو پوستش مثل مهتابه. دخترها عاشق این‌جور چیزان.» راه حل خوبی به نظر می‌رسید، ولی آب و هوای کتردام با او سر ناسازگاری گذاشته بود. چون آن شب نسیمی از بندرگاه نوزیده بود، مه خاکستری رنگی فضای کانال‌های شهر و کوچه‌های پیچ‌ در پیچ آن را خیس و مرطوب کرده بود. حتی اینجا، در بخش کوهستانی گلدسترات، بوی ماهی و رطوبت بندر هوا را سنگین کرده و دود تصفیه‌خانه‌های جزایر خارج شهر آسمان شب را در غبار نمکینی فرو برده بود. ماه آن شب بیشتر از اینکه شبیه یک جواهر زیبا باشد، به جوش چرکینی شباهت داشت که باید خالی می‌شد.»

«چند هفته‌ی قبل به جوست گفته بودند قایق خانه‌ی هوید قرار است بازسازی شود و باید آن را از مسیر نگهبانی خود خط بزند. ولی وقتی همراه روتگر وارد آنجا شد، اثری از رنگ یا داربست ندید. قایق‌ها و پاروها را به دیوارها تکیه داده بودند. سایر نگهبان‌های خانه نیز با لباس‌های فیروزه‌ای‌شان آنجا بودند و جوست دو نگهبان استادواچ را که اونیفورم بنفش به تن داشتند، شناخت. ولی بخش اعظم فضای داخلی آنجا را یک جعبه‌ی بزرگ اشغال کرده بود: یک جور سلول مستقل که به نظر می‌رسید از فولاد تقویت‌شده ساخته شده است؛ درزهای آن با میخ پرچ محکم شده و پنجره‌ی بزرگی در یکی از دیوارهای آن تعبیه شده بود. شیشه‌ی آن انحنای مواجی داشت و جوست از پشت آن دختری را دید که پشت میزی نشسته و ردای ابریشمی قرمزرنگش را محکم دور خود پیچیده بود. پشت سرش یک نگهبان استادواچ خبردار ایستاده بود. جوست با تکانی ناگهانی او را شناخت. آنیا! چشم‌های قهوه‌ای‌اش گشاد و وحشت‌زده و صورتش رنگ‌پریده بود. پسربچه‌ای که روبرویش نشسته بود دو برابر وحشت‌زده‌تر به‌ نظر می‌رسید.»

«جوست با گونه‌های برافروخته روی پاشنه‌ی پایش چرخید و با قدم‌های بلندی به سمت ضلع شرقی خانه رفت. از وقتی به‌آنجا آمده بود، آن دو مرتب سر به سرش گذاشته بودند. اگر به‌خاطر آنیا نبود احتمالا از رییسش می‌خواست او را به جای دیگری منتقل کند. در جریان نگهبانی‌هایش تنها چند کلمه بین او و آنیا رد و بدل شده بود، ولی دیدن او همیشه بهترین بخش نگهبانی‌های شبانه‌اش بود. علاوه بر آن باید اعتراف می‌کرد که خانه‌ی هوید را دوست داشت... البته با توجه به چیزهایی که گاهاً با سرک کشیدن از پشت پنجره‌ی خانه دیده بود. هوید یکی از باشکوه‌ترین عمارت‌های گلدسترات را داشت؛ کف‌پوش‌های سنگی سیاه و سفید، دیوارهای چوبی سیاه و درخشان با چلچراغ‌های کریستالی که مانند عروس دریایی در نزدیک سقف چوبی شناور بودند. جوست گاهی اینطور تصور می‌کرد که آنجا خانه‌ی خودش بود و او تاجر ثروتمندی بود که برای قدم زدن در باغ‌های زیبایش از خانه بیرون آمده بود.»

کتردام شهری شلوغ و پر رفت‌وآمد است. این شهر مرکز تجارت‌های بین‌المللی است که می‌توان در آن هر چیزی را با قیمتی مناسب پیدا کرد و هیچ‌کس بهتر از اعجوبۀ جنایتکار کَز برکر نمی‌داند هر چیزی را باید کجا پیدا کرد. کَز پیشنهادی برای یک سرقت مرگبار می‌گیرد که می‌تواند او را فراتر از رویاهایش به ثروت برساند. اما او به تنهایی نمی‌‌تواند از پس این سرقت بزرگ بربیاید، بنابراین تصمیم می‌گیرد گروهی برای خود دست‌وپا کند. محکومی که تشنۀ انتقام است، یک تیرانداز تیزبین که نمی‌تواند از قمار دوری کند، فراری‌ای با گذشتۀ درخشان، جاسوسی معروف، گریشائی که از جادوی خود برای زنده‌ماندن استفاده می‌کند و دزدی که می‌تواند از مخصمه‌های ناجور بگریزد. این گروهی است که کَز برای خود تشکیل می‌دهد. شش طرد شدۀ خطرناک که قرار است دست به یک دزدی غیرممکن بزنند، اما کَز نمی‌داند که گروهش تنها چیزی است که ممکن است بین دنیا و نابودی بایستد، البته اگر این افراد اول از همه یکدیگر را نکشند!

شخصیت‌های دوگانۀ شش کلاغ در سریال سایه و استخوان شبکۀ تلویزیونی نتفلیکس حضور دارند. این سریال در سال 2021 منتشر شد، فصل دوم آن در سال 2023 پخش شد اما سریال از خط داستانی سه‌گانۀ گریشا پیروی می‌کند.

رمان‌های فانتزی لی‌ باردوگو از خواندنی‌ترین رمان‌های فانتزی هستند. بنابراین اگر از خواندن کتاب شش کلاغ لذت بردید، به شما پیشنهاد می‌کنیم ادامۀ این کتاب و دیگر آثار لی باردوگو را نیز بخوانید.

- سه گانۀ گریشا اثر لی باردوگو، در واقع اولین جلد از داستان‌های گریشا است. داستان جلد اول این کتاب از دختر نوجوانی به نام آلینا استارکوف شروع می‌شود که در سرزمین راوکا بزرگ شده و زمانی که می‌فهمد قدرتی کمیاب دارد مجبور می‌شود وارد دنیای نخبگان جادویی راوکا به نام گریشا شود تا شاید بتواند کشورش را نجات دهد. توصیه می‌کنیم پیش از خواندن دوگانۀ شش کلاغ، سه‌گانۀ گریشا را بخوانید.

- جلد دوم سه‌گانۀ شش کلاغ با عنوان «قلمرو خلافکاران» اثر لی باردوگو، که نویسنده در آن به ادامۀ داستان کَز برکر و گروه‌اش پرداخته است. داستان این کتاب در اروپای قرن نوزدهم می‌گذرد و این بار داستان از دیدگاه هشت شخصیت این کتاب بیان می‌شود.

- دوگانۀ پادشاه زخم‌ها اثر لی باردوگو نویسندۀ آمریکایی است و در دنیای فانتزی گریشاورس رخ می‌دهد. این دوگانه را که به نوعی ادامۀ سه‌گانۀ گریشا و دوگانۀ شش کلاغ است می‌توان جداگانه نیز مطالعه کرد. ماجراهای این رمان یک سال پس از پایان دوگانۀ شش کلاغ رخ می‌دهد و نویسنده دوباره به راوکا باز می‌گردد. داستان این کتاب دربارۀ پادشاه جوان نیکولای لانتسف است که سعی می‌کند راوکا را بازسازی کند و با جادوی تاریک درونش مبارزه کند.

- کتاب سیرک شبانه رمان فانتزی و تاریخی اثر ارین مور گنشترن دربارهٔ جادو و سیرک است. این کتاب داستانی تخیلی از جادو و عشق است که در لندن قرن نوزدهم می‌گذرد و داستان سیرکی عجیب است که تنها شب‌ها ظاهر می‌شود و کار می‌کند. داستان کتاب دربارهٔ دو شعبده‌باز با طول عمری نامشخص است که سال‌هاست درگیر رقابتی شدید هستند و حالا پای شاگردان‌شان را به رقابت می‌کشانند.

ـ کتاب استراواگانزا مجموعه‌ای سه‌گانه از ماری هافمن، نویسندۀ کتاب‌های کودکان و نوجوانان است. ماجراهای این مجموعه در مناطقی از لندن و شهرهای مختلف ایتالیا رخ می‌دهند. شهر نقاب‌ها اولین جلد از این مجموعه است که در سال 2004 منتشر شد و نویسنده در آن داستان پسری به نام لوسین را تعریف می‌کند که می‌تواند در زمان و دنیای موازی سفر کند و به ایتالیای قرن شانزدهم می‌رسد.