نظر خود را برای ما ثبت کنید
انتشارات بهنام منتشر کرد:
من سهبار مردهام و سهبار مجدداً متولد شدهام، گرچه مطابق سالهای زمین قدیم که هنوز برای اندازهگیری زمان بهکار میرود، بیست سال بیشتر ندارم. این داستان سه مرگ و زندگی من در فواصل بین آنهاست. نام من کِمری است…
کِمری پسری است که در دوران کودکی از پدر و مادرش جدا شده تا برای تبدیل شدن به یک «شاهزادهی امپراتوری» آموزش ببیند. او از قدرتهای بیولوژیکی فراانسانی برخوردار است و بدنش طوری طراحی شده که اگر در طول خدمت به امپراتوری کشته شد، در صورت شایسته بودن از نو در جسمی مشابه متولد شود…
اما کمری در مقام یک شاهزاده با حقیقتی وحشتناک روبرو میشود؛ اینکه برخلاف تصور او ده میلیون شاهزادهی دیگر وجود دارند که فکر و ذکر همگیشان تنها یک چیز است: کشتن یکدیگر و نشستن بر تخت امپراتور!
فروشگاه اینترنتی ۳۰بوک
شاهزادگان سردرگم از سایت گودریدز امتیاز 3.8 از 5 را دریافت کرده است.
شاهزادگان سردرگم از سایت آمازون امتیاز 4.5 از 5 را دریافت کرده است.
شاهزادگان سردرگم رمان تکجلدی علمی-تخیلی در سبک اپرای فضایی اثرِ گارت نیکس نویسندهٔ استرالیایی است که در سال 2012 منتشر شد. نیکس نویسندهٔ مجموعهٔ فانتزی پرفروشِ «کلیدهای پادشاهی» اینبار اپرای فضایی را با داستانی فانتزی ترکیب کرده است. داستان این رمان در یک امپراتوری بین کهکشانی میگذرد که اشرافی بسیار آموزشدیده و تلهپاتیک به نام شاهزادگان آن را اداره میکنند. امپراتوری این شاهزادگان را غربالگری میکند و در سنین جوانی آنها را از خانوادههایشان دور میکند و تا بزرگسالی آنها را در انزوا آموزش میدهد. پشتیبان این شاهزادگان گروهی از کشیشها هستند که میتوانند از طریق تلهپاتی با شاهزادهها ارتباط برقرار کنند.
«نبردهای فضایی! دسیسههای سیاسی! رزمندگان مهندسیشده! جادوگری! آدمکشها و دزدان دریایی! شورشیان! دوئل! رازها و دروغها و عشق، دیگر ممکن است در یک رمان دنبال چه چیزی باشید؟» - کایرکاس ریویوز
«کتاب فانتزی نیکس داستانی از فرار، نبرد، دوئل، مرگ و تجربهٔ نزدیک به مرگ است و خوانندگان سرسخت داستانهای ماجراجویی را مجذوب خود میکند. خوشبختانه شخصیت اصلی آن بسیار متفکر، جذاب و تاحدودی پیچیده است و لحن جالب کتاب و انتخابهای غیرقابلپیشبینی او باعث شده که کتاب بسیار سرگرمکننده باشد.» - هورنبوک
«نیکس یکبار دیگر تسلط خود بر داستانهای تخیلی را به اثبات رساند چون موفق شد داستانی بزرگ با شخصیتهای زنده و فناوری تخیلی خلق کند.» - لایبرآری ژورنال
گارت نیکس در ساختن جهانهای خیالی استاد است و این رمان نیز از این قاعده مستثنی نیست. او در این رمان با سفرهای فضایی و پرماجرا و البته داستانهای عاشقانهاش، تلاش کرده است معنای انسانبودن را کشف کند. اگر به رمانهای علمی-تخیلی علاقه دارید، خواندن این رمان جذاب را از دست ندهید.
«قبل از اینکه داستان زندگیام را تعریف کنم، بگذارید حقایق کلی دوران کودکیام را برایتان شرح دهم. من فرض را بر این میگذارم که شما شاهزادهی امپراتوری نیستید؛ بهتر است نباشید. وگرنه همهی زحماتم برای دستکاری این سوابق، طوری که به محض تماس حسگرهای یک شاهزاده با آن به سرعت منفجر شود، بیهوده خواهد بود. شاید بهتر بود از اول تصمیم ضبط این سوابق را نمیگرفتم. ولی من هم دلایل خاص خود را دارم. به گمانم وقتی مرا از پدر و مادرم گرفتند، حدود یک سال داشتم. آن زمان را به خاطر ندارم، ولی احتمالاً در یکی از دنیاهای تابع امپراتوری در رُبع کرهی بیرونی متولد شده بودم، سیارهای که زمانی قابلیت حفظ حیات انسان را دارا بود، ولی مدتها پیش به واسطهی فناوری سهگانهی امپراتوری دچار تغییر و تحولاتی شد (منظورم از فناوری سهگانهی امپراتوری ماشینهای مِکتِک، عناصر بیولوژیکی و زندهی بایتک و سلاحهای ذهنی قدرتمند و گستردهی سایتک است). این خیلی مهم است، زیرا این سه فناوری هستند که امپراتوری را به آنچه امروز است تبدیل کردهاند. درست است که چشم ـ ترها سایتکهای بهتری دارند، ولی مکتکها و بایتکهای ما از آنها پیشرفتهتر است.»
«و بعد سرانجام نوبت پدر و مادرم بود که در ابتدای صف با کشیشهای شاخهی تصمیمگیران بزرگ ملاقات کنند؛ کشیشهایی با چشمهای براق و مایع آبیرنگی که پشت صفحههای شفاف جمجمههای طاسشان میچرخیدند و همهی توجهشان روی آن زوج و فرزندشان متمرکز بود. آزمایش ژنتیکیای که با آزمایشات ویروسی بایتک و اسکن سایتک انجام میشد تنها چند ثانیه طول میکشد. بعد آن خبرِ وحشتناک در پوشش فرصتی برای خوشحالی از اینکه میتوانند به امپراتوری خدمت کنند، به آنها داده میشد.
«فرزند شما به عنوان شاهزادهی کاندیدا پذیرفته شده است.»
گاهی به این فکر میکنم که شنیدن این کلمات چه حسی به پدر و مادرم داد و پس از آن چه تصمیمی گرفتند، چون امپراتوری در نهایتِ همدردی و دلسوزی به این پدر و مادرها حق انتخاب میدهد. منظورم این نیست که میتوانند فرزندشان را نگه دارند. امپراتوری به شاهزادهها نیاز دارد و به همین دلیل باید کاندیداها را با خود ببرد. ولی به پدر و مادرشان کمی رحم میکند. آنها میتوانند داشتن چنین فرزندی را کاملاً فراموش کنند.»
«ما سوار بر سفینهی تقریباً خودکاری به نام “فراتر از نقاب زمان” به کوانتانتیل نهم سفر کردیم. کشتی داخل شهر فرنگی قرار داشت که صحنهای از زمین قدیم را نشان میداد؛ مسابقهی دو مشتزن که جمعیتی دورتادورشان را گرفته بودند. غیر از من و حداد، همهی بازیگران، خدمتکاران برنامهریزی شدهای بودند که با وجود فقدان تماشاچی در سفینه ساعت به ساعت نقشهایشان را تکرار میکردند. بیوقفه... فقط وقتی مشتزنها بیش از حد آسیب میدیدند، مشتزنهای جدیدی جای آنها را میگرفتند. شهر فرنگ داخل نیمکرهای کریستالی که قطر آن به صدها متر میرسید قرار داشت. علاوه بر محوطهای که مشتزنها در آن مشغول مبارزه بودند، مهمانخانهای وجود داشت که من و حداد آنجا مخفی شده بودیم. اگر کسی وارد شهر فرنگ میشد، کافی بود سرما نرا روی بشقابمان خم کنیم. از اینکه حداد بدون جلب توجه ما را سوار کشتی کرده بود، تحتتأثیر قرار گرفتم. یک ساعت در معبد این طرف و آن طرف رفته بودیم؛ حداد مرا مخفیانه از جلوی مانتیورهای مختلف و بعد نگهبانها رد کرده و بعد از طریق یک سوراخ به ظاهر یکطرفهی دفع زباله وارد کشتی شدیم.»
داستان کتاب شاهزادگان سردرگم، در آیندهای دور رخ میدهد و داستان شاهزادهای در یک امپراتوری کهکشانی را روایت میکند. کِمری به محض تبدیلشدن به یک شاهزاده متوجه میشود که شاهزادگان باید بسیار سرسخت باشند چون همیشهٔ خدا جانشان در خطر است. میپرسید بزرگترین تهدید به جانشان چیست؟ هر شاهزادهای میخواهد امپراتور شود و مطمئنترین راه برای آن کشتن، خلعدرجه یا از راه کنارزدن یک رقیب دیگر یعنی یک شاهزادهٔ دیگر است. قوانینی وجود دارد، اما کِمری کمکم متوجه میشود قوانین برای دورزدن و نادیدهگرفتهشدن وضع شدهاند. رازهایی نیز در این سرزمین وجود دارد. بهمرور زمان توجه کِمری به کارهای پنهان امپراتوری کشیده میشود و قرار است به یک مأموریت مخفی اعزام شود. در ویرانههای نبرد فضایی، او با زن جوانی به نام راین آشنا میشود که دیدگاه او را نسبت به امپراتوری، شاهزادگان و خودش به چالش میکشد. اما کِمری یک شاهزاده است و حتی اگر بخواهد امپراتوری را پشت سر بگذارد، نیروهایی در آنجا هستند که برایش برنامههای مشخصی ریختهاند و مانع او خواهند شد.
• کتاب رباتهای سپیدهدم اثر ایزاک آسیموف و سومین کتاب از سری رباتی این نویسنده است. در این داستان جاندر پانل، ربات انساننمای سیارۀ آرورا، دچار انجماد ذهنی شده است که مترادف مرگ تلقی میشود. الایجا بیلی، کارآگاه زمینیای که در پروندههای قبلیاش در قتل دکتر سارتون در شهرک فضایی زمین و قتل دکتر دلمار در سیارۀ سولاریا، شهرتی میانسیارهای به هم زده است، به سیارۀ آرورا دعوت میشود تا عامل وقوع این اتفاق را پیدا کند.
• کتاب سه جرم کیهانی اثر سیکسین لیو نویسندهٔ داستانهای علمی-تخیلی چینی است. این کتاب داستان یک فیزیکدان در سال 1967 است که پس از آنکه نمیپذیرد تئوری نسبیت را بهعنوان نظریهای نادرست رد کند به قتل میرسد و دخترش «یی ونجی»، مرگ دلخراش او را به چشم میبیند. کمی بعد وینجی به دلیل اعمالش مجرم شناخته میشود ولی میتواند از طریق همکاری با یک نهاد تحقیقاتی دفاعی که در جستوجوی هوش فرازمینی است، از مجازات فرار کند.
گارت ریچارد نیکس نویسندهٔ استرالیایی در 1963 به دنیا آمد. او را بیشتر بهخاطر نوشتن رمانهای فانتزی برای کودکان و نوجوانان میشناسند و او به ویژه برای نوشتن «هفتگانهٔ کلیدهای پادشاهی» و «سهگانهٔ پادشاهی کهن» به شهرت رسید. نیکس در ملبورن به دنیا آمد و در کانبرا بزرگ شد. او مدتی را در کالج دیکسون به تحصیل پرداخت و پس از آن به نیروهای ذخیرهٔ ارتش استرالیا پیوست. پیش از بازگشت به استرالیا به اروپا سفر کرد و در سال 1983 مدرک کارشناسیاش را در رشتهٔ نویسندگی حرفهای از دانشگاه کانبرا اخذ کرد. پس از فارغالتحصیلی در یک کتابفروشی مشغول به کار شد و در سال 1987 به سیدنی نقلمکان کرد و وارد حرفهٔ انتشار شد. پیش از آنکه سردبیر ارشد هارپرکالینز شود، نمایندهٔ فروش و تبلیغ بود. در سال 1993 او سفرهایش به آسیا، خاورمیانه و اروپای شرقی را آغاز کرد و از سال 1999 تا 2002 پیش از تبدیلشدن به یک نویسندهٔ تماموقت، نمایندهٔ ادبی انتشارات «کورتیس براون» بود. نیکس علاوه بر نوشتن رمانهای فانتزی، سناریوها و مقالات متعددی نیز برای فیلمهای مختلف نوشته است.
نمایش کامل نقد و بررسی تخصصی
تلفن تماس: 67379000-021
ایمیل: info@30book.com
اواسط سال 1393 بود که چند تا جوان، صمیمی، پرانرژی و لبریز از ایده، بهعنوان یک دارودستهی تبعیدیِ کرمِکتاب دور هم جمع شدیم تا به رویای معرفی و فرستادن کتاب به دوردستترین کتابخوارهای ایران برسیم. ما نه عینک گرد میزنیم، نه سبیل بلند داریم (به جز یک مورد) و نه زیاد اهل کافه رفتنیم.
ما تیم بچهمعمولیهای 30بوک هستیم: ذلهکنندهی سرمایهگذارهای دستبهعصا، حامیان تمامعیار احمقانهترین و جسورانهترین ایدهها، و کَنهی حل غیرممکنترین مسئلهها. اگر جوانید (دلتان را میگوییم!)، یک جای خالی هم برای شما توی بوفه کنار گذاشتهایم. به دنیای 30بوک خوش آمدید!
© 1393-1403 | تمامی حقوق این سایت متعلق به فروشگاه اینترنتی کتاب و محصولات فرهنگی 30بوک می باشد.