نیروی حال (راهنمای بیداری)

(65)
نویسنده:

2,700,000ریال

2,430,000 ریال

دفعات مشاهده کتاب
8436

علاقه مندان به این کتاب
64

می‌خواهند کتاب را بخوانند
10

کسانی که پیشنهاد می کنند
17

کسانی که پیشنهاد نمی کنند
0

نظر خود را برای ما ثبت کنید

توضیحات کتاب نیروی حال

انتشارات ذهن‌آویز منتشر کرد:
اکهارت تول در مقدمه کتاب می‌گوید: یک شب بعد از بیست‌و‌نهمین سالروز تولدم از خواب پریدم و احساس کردم به شدت هراسانم. سکوت شب، طرح شبح‌وار اثاثیه اتاق،‌ صدای قطاری که در آن دورها می‌گذشت، همه چیز چنان بیگانه با من، دشمن من و بی‌معنا به نظر می‌رسید که از دنیا بیزار شدم. احساس می‌کردم دوست دارم فنا شوم.
و در ادامه از تحولی روحانی که در وی اتفاق می‌افتد و منجر به روشن‌بینی او می‌شود سخن می‌گوید. او این کتاب را برای کسانی نوشته که خواهان دگرگونی بنیادین درون خویش هستند و می‌گوید ممکن است بعضی برای به کار بستن آموزه‌های کتاب آماده نباشند اما ممکن است بعدها بذری که در حین خواندن این کتاب کاشته شده تبدیل به دانه‌ای روشن شود و ناگهان بشکفد و ببالد.
فروشگاه اینترنتی 30بوک

نقد و بررسی تخصصی نقد و بررسی تخصصی

اینفوگرافیک کتاب نیروی حال

معرفی کتاب نیروی حال اثر اکهارت تول

امتیاز در گودریدز: ☆ ☆ ☆ ☆ ☆

نیروی حال از سایت گودریدز امتیاز 4.7 از 5 را دریافت کرده است.

امتیاز در آمازون: ☆ ☆ ☆ ☆ ☆

نیروی حال از سایت گودریدز امتیاز 4.2 از 5 را دریافت کرده است.

معرفی کتاب نیروی حال:

کتاب خودیاری نیروی حال اولین کتاب اکهارت تول است که در اواخر دهۀ 1990 منتشر شد. اکهارت تول در این کتاب به چگونگی تعامل مردم با خودشان و دیگران پرداخته است. اکهارت در این کتاب مفهوم خودبازتابی و حضور در لحظه را توضیح داده و تمرین‌هایی ساده نیز در کتاب ارائه کرده تا یاد بگیرید چطور می‌توانید در لحظۀ حال زندگی کنید. اکهارت تول در این کتاب به شما نشان می‌دهد که چطور هر دقیقه‌ای که صرف نگرانی دربارۀ آینده می‌کنید یا حسرت گذشته را می‌خورید، یک دقیقۀ باارزش از زندگی‌تان است که از دست‌رفته چون در واقع شما فقط باید در زمان حال و اکنون زندگی کنید. اکهارت در این کتاب با راهکارهای مؤثر و عملی به شما نشان می‌دهد که چگونه می‌توان از زندان ذهن رها شد. کتاب نیروی حال به 33 زبان ترجمه شده و طبق تخمین تا سال 2009 سه میلیون نسخه از این کتاب تنها در آمریکایی شمالی به فروش رفته است. در سال 2011 کتاب نیروی حال به مدت 102 هفته در لیست 10 کتاب پرفروش مشاوره و متفرقۀ نیویورک تایمز قرار گرفت.

واکنش‌های جهانی به کتاب نیروی حال:

• در سال 2000، اپرا وینفری کتاب نیروی حال را در «مجلۀ اُو» معرفی کرد. 
• نیروی حال پرفروش‌ترین کتاب نیویورک تایمز در سال 2000 شد.

چرا باید کتاب نیروی حال را بخوانیم؟

کتاب نیروی حال مروری بر چگونگی دست کشیدن از گذشته و آینده و زندگی در زمان حال است. اکهارت تول در کتاب نیروی حال بیان می‌کند که زندگی در زمان حال، صحیح‌ترین راه برای رسیدن به شادی و روشنگری است. اکهارت تول معتقد است که حضور و آگاهی از واکنش‌های جسمی، کلید درک خود است. حضور در لحظۀ حال مستلزم این است که به تأثیر ذهن خود پی ببرید و بیشتر بر روی جسم خود تمرکز کنید. نیروی حضور، توانایی تسلیم شدن در برابر درد و تغییر است. اکهارت در کتاب نیروی حال به شما یاد می‌دهد که چطور خودتان، تجربیات‌تان و آینده‌تان را بپذیرید تا بتوانید به آرامش برسید. شاید هنوز نمی‌دانید در آینده می‌خواهید دست به چه کاری بزنید، شاید در دوران جوانی کارهایی کرده باشید که اکنون از انجام‌شان پشیمان هستید، شاید بیشتر زمان خود را صرف شکایت و گله از تصمیم‌ها و زندگی‌تان می‌کنید، شک نکنید این کتاب برای شماست. با خواندن کتاب نیروی حال می‌توانید زندگی‌تان را بهبود ببخشید و در زمان حال زندگی کنید.

جملات درخشانی از کتاب نیروی حال:

«گدایی سی سال کنارِ جاده‌ای نشسته بود. یک روز، غریبه‌ای از کنارِ او می‌گذشت. گدا به طور اُتوماتیک، کاسهٔ خود را به سوی غریبه گرفت و گفت: «بده در راهِ خدا!» غریبه گفت: «چیزی ندارم تا به تو بدهم.» آنگاه از گدا پرسید: «آن چیست که رویش نشسته‌ای؟» گدا پاسخ داد: «هیچی! یک صندوقِ قدیمی‌ست. تا زمانی که یادم می‌آید، روی همین صندوق نشسته‌ام.» غریبه پرسید:‌ «آیا تاکنون داخلِ صندوق را دیده‌ای؟» گدا جواب داد: «نه، برای چه داخلش را ببینم؟ در این صندوق هیچ چیز وجود ندارد.» غریبه اصرار کرد: «چه عیبی دارد؟ نگاهی به داخل صندوق بینداز. گدا کنجکاو شد و سعی کرد درِ صندوق را باز کند. ناگهان درِ صندوق باز شد و گدا با حیرت و ناباوری و شادمانی مشاهده کرد که صندوقش پُر از جواهر است. من همان غریبه‌ام که چیزی ندارم به تو بدهم، اما به تو می‌گویم نگاهی به درون بینداز. نه درونِ صندوقی، بلکه درونِ چیزی که به تو نزدیک‌تر است: درونِ خویش. صدایش را می‌شنوم که می‌گویی: «اما من گدا نیستم.» گدایند همهٔ کسانی که ثروتِ حقیقی خویش را پیدا نکرده‌اند؛ همان ثروتی که شادمانی از هستی‌ست؛ همان چشمهٔ آرامشِ ژرف که در درون می‌جوشد. آن‌ها اگر میلیون‌ها دلار پول نیز داشته باشند، باز گدایند. این‌گونه آدم‌ها، با کاسهٔ گدایی در دست، بیرون از خویش پرسه می‌زنند تا از این و آن ذره‌ای لذت یا رضایت کسب کنند.»

«ناتوانی در درک این ارتباط، موجبِ توهمِ جدایی از خود و از جهانِ پیرامونِ خود می‌شود. در این صورت، خود را، آگاهانه یا ناآگاهانه، همچون پاره‌ای جدا و منزوی در نظر می‌آوری. بدین‌سان، ترس‌ها زاده می‌شوند و خصومت با درونِ خود و بیرونِ خود، تبدیل به قاعدهٔ زندگی تو می‌شود. من تعریفِ سادهٔ بودا از روشن‌شدگی را دوست دارم: «پایان رنج». در روشن‌شدگی، چیزی فراانسانی وجود ندارد. آیا دارد؟ البته، این تعریف، کامل نیست. این تعریف، فقط می‌گوید که روشن‌شدگی چه چیزی نیست: نبودِ رنج. بودا دربارهٔ روشن‌شدگی سکوت می‌کند و سکوتِ او بدین معناست که تو خود باید معنای آن را تجربه کنی. بودا برای روشن‌شدگی تعریف سَلبی به کار می‌برد تا تو از آن باور نسازی و آن را دستاوردی فرااِنسانی و دور از دسترس ندانی. علی‌رغم این دوراندیشی، در باورِ اکثرِ بودایی‌ها، روشن‌شدگی چیز‌ی‌ست که فقط نصیبِ بودا شده است و نصیب‌ِ مردمانِ دیگر نخواهد شد، حداقل در این دنیا.»

«واژهٔ «خدا» در طولِ تاریخِ هزاران سالهٔ گذشته موردِ سوءاستفاده قرار گرفته است. من این واژه را با صرفه‌جویی به کار می‌برم. منظورم از سوءاستفاده، آن است که بسیاری از آدم‌ها بدونِ آنکه حتی نظری به قلمروِ بی‌مُنتهای عالمِ قُدس، که در پسِ این واژه قرار دارد، انداخته باشند، این واژه را چنان به کار می‌برند که گویی می‌دانند دربارهٔ چه چیزی صحبت می‌کنند. یا بعضی‌ها خدا را انکار می‌کنند، گویی می‌دانند چه چیزی را انکار کرده‌اند. این سوءاستفاده از واژهٔ خدا، باورهایی غلط را در ذهن‌ها به وجود آورده و موجبِ ابرازِ نظراتی سخیف شده است. مانند این که: «خدای من، یا خدای ما تنها خدای حقیقی‌ست و خدای تو باطل است!» یا این گفتهٔ مشهورِ نیچه که: «خدا مرده است!» واژهٔ خدا، به مفهومی بسته تبدیل شده است. هنگامی که این واژه اَدا می‌شود، تصویری در ذهن نقش می‌بندد: پیرمردی با ریش و موهای بلند و سفید، کسی یا چیزی که بیرون از توست! نه واژهٔ خدا و نه واژهٔ هستی، هیچ‌کدام، نمی‌توانند حقیقتی را توصیف کنند که در پسِ این واژه است. پرسشِ اصلی این است: آیا این واژه برای تجربهٔ آنچه که به آن اشاره می‌کند، کمکی به ما می‌کند و یا مانعِ چنین تجربه‌ای می‌شود؟»

در کتاب نیروی حال چه می‌خوانیم؟

اکهارت تول از لحاظ روحی زندگی پرتلاطمی داشت و در نهایت در 29 سالگی دچار افسردگی شد. یکی از شب‌هایی که درگیر افکار افسرده‌کننده شده بود تا پاسی از شب بیدار ماند و شروع به پرسیدن این سؤال از خودش کرد که چه چیزی زندگی را برایش به این اندازه غیرقابل تحمل کرده است و پاسخ را در خودش یافت و به این نتیجه رسید که قدرت افکارش باعث ایجاد این احساس شده است. صبح روز بعد او از خواب بیدار شد و احساس آرامش کرد چون به نوعی توانسته بود خودش را از نگرانی رها کند و کاملاً در لحظۀ حال زندگی کند. او چندین سال بعد کار خاصی انجام نداد و تنها از این آرامش تازه به دست آمده‌اش استفاده کرد. مردم راز این آرامش را از او می‌پرسیدند بنابراین اکهارت شروع به تدریس کرد و کتاب نیروی حال را منتشر کرد تا مخاطبان را به یک سفر معنوی الهام‌بخش ببرد و به همه یاد بدهد چطور باید خود واقعی‌شان را بیابند و در نهایت به رشد شخصی و معنوی برسند. 

سه درس باارزشی که از کتاب نیروی حال یاد خواهید گرفت:
• زندگی تنها مجموعه‌ای از لحظه‌های حال است.
• تمام دردها نتیجۀ مقاومت در برابر چیزهایی است که نمی‌توانید تغییر دهید.
• شما می‌توانید با مشاهدۀ مداوم ذهن خود و قضاوت نکردن افکار خود از درد خلاص شوید.

کتاب نیروی حال دربارهٔ چیست؟

زندگی در لحظۀ حال
اگر از صد نفر بخواهید دو احساس بدی که در زندگی بیشتر از همه آزارشان داده است را نام ببرند حتماً پشیمانی و اضطراب یکی از آن‌ها خواهد بود. از نظر اکهارت، دلیل پشیمانی و نگرانی ما در مورد خیلی چیزها در نحوۀ کارکرد ذهن ما نهفته است. جریان دائمی آگاهی و افکار ما 24 ساعته در سر ما در جریان است و ذهن ما همیشه درگیر گذشته یا آینده است. وقتی صبح 10 دقیقه دیر از خواب بیدار می‌شوید به اولین چیزی که فکر می‌کنید چیست؟ حتماً با خودتان می‌گویید «لعنتی، خواب موندم. کاش همون موقع که ساعت زنگ زد بلند می‌شدم.» در ادامه نیز به خودتان می‌گویید «اوه، الان دیر به سرکار می‌رسم و مطمئناً رئیسم با من دعوا می‌کنه.» و خب شما با همین دو جمله حداقل نصف روز و اعصاب‌تان را خراب کرده‌اید. به عقیدۀ اکهارت تول، تنها زمانی مهم است که ما در حال زندگی کنیم. دلیل مهم بودن لحظۀ حال این است که همه چیز در حال اتفاق می‌افتد. اگر در مسئله عمیق شوید متوجه می‌شوید که گذشته مجموعه‌ای از زمان حال است که در گذشته اتفاق افتاده و آینده نیز مجموعه‌ای از لحظه‌های حال است که هنوز فرا نرسیده است. بنابراین زندگی در هر لحظه‌ای غیر از زمان حال بی‌فایده است.

درد و رنج
از نظر اکهارت تول، درد در نتیجۀ مقاومت در برابر همۀ چیزهایی که نمی‌توانید تغییر دهید رخ می‌دهد. ما بسیار به گذشته و آینده فکر می‌کنیم اما می‌توانیم فقط در لحظۀ حال زندگی کنیم و چون در زمان حال هیچ راهی برای تغییر گذشته نداریم یا نمی‌دانیم چطور آینده را بسازیم همیشه ناراضی هستیم و درد می‌کشیم. برای همین شکاف بین این گذشته و آینده را با مقاومت در برابر مسائل پُر می‌کنیم و همۀ این‌ها تبدیل به دردهای روانی و جسمانی می‌شود. وقتی عصبانی هستید، این عصبانیت باعث می‌شود نتوانید منطقی فکر و عمل کنید و اوضاع بدتر می‌شود و دردتان نیز بیشتر می‌شود اما از نظر تول، واقعاً همه چیز در ذهن شماست.

فهرست مطالب کتاب نیروی حال

• پیش‌گفتار
• تو ذهنِ خود نیستی
• آگاهی: راه رهایی از درد و رنج
• سفر به ژرفای لحظه‌یِ حال
• نقشه‌های ذهن برای فرار از لحظه‌یِ حال
• ساحتِ حضور
• کالبدِ درونی
• درهایی گشوده به ذاتِ غیر مُتَجَلی
• رابطه‌های روشن
• دل‌آسودگی: فراسوی غم و شادی
• معنای تسلیم

اگر از خواندن کتاب نیروی حال لذت بردید، از مطالعۀ کتاب‌های زیر نیز لذت خواهید برد:

• کتاب تمرین نیروی حال اثر دیگری از اکهارت تول است. این نویسنده پس از کتاب نیروی حال این کتاب را منتشر کرد تا به شما بیاموزد چطور می‌توانید با تمریناتی ساده در زمان حال زندگی کنید. این کتاب تمریناتی جهت ماندن در لحظۀ حال است.

• کتاب جهانی نو  (آگاهی معنوی از آهنگ زندگی) اثر دیگری از اکهات تول است که در این کتاب به ما می‌آموزد با تغییر در باورهای خود و ایجاد آگاهی در ذهن‌مان می‌توانیم به درک بهتری برسیم و جهانی نو خلق کنیم. 

• کتاب زندانیان باور اثر ماتیو مک کی که به باورهای انسان از کودکی تا بزرگسالی پرداخته است. باورهایمان از کجا آمده‌اند؟ با باورهای غلط چه باید کرد؟ چگونه باید به باورهای جدید رسید؟ او در این کتاب به بسیاری از این سؤالات جواب داده و دربارۀ مفهوم باور و اثرات آن بر زندگی افراد صحبت کرده است. 

• کتاب از ذهنت بیرون بیا و زندگی کن اثر استیون هیز روانشناس بالینی است. او این کتاب را بر اساس درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد نوشته است و خواننده را قدم به قدم با ذهن آگاهی و پذیرش آشنا می‌کند. با کمک این کتاب می‌توانید بر مشکلاتی مانند افسردگی و تغییرِ درد هیجانی غلبه کنید.

دربارۀ اکهارت تول: نویسندهٔ آلمانی

کتاب نیروی حال

اکهارت تول با نام اصلی اولریش لئونارد تول، نویسنده و استاد معنوی آلمانی است که برای نوشتن کتاب‌های خودشناسی و معنوی معروف شده است. اکهارت در شهر کوچکی در شمال دورتموندِ آلمان، در سال 1948 به دنیا آمد. در 13 سالگی به اسپانیا رفت تا با پدرش زندگی کند. پدرش اصراری نداشت که اکهارت در دبیرستان تحصیل کند برای همین او ادبیات، نجوم و زبان را در خانه فرا گرفت. در 15 سالگی او به شدت تحت تأثیر پنج کتاب معنوی عارف آلمانی جوزف آنتون اشنایدرفرانکن قرار گرفت که به او هدیه داده بودند. وقتی 19 ساله بود، به انگلستان رفت و به مدت سه سال در مؤسسۀ زبانی در لندن به تدریس آلمانی و اسپانیایی پرداخت. پس از فارغ‌التحصیلی از دانشگاه لندن در سال 1977، شروع به تحصیل در مقطع کارشناسی ارشد در دانشگاه کمبریج کرد. اکهارت تول در سن 29 سالگی به افسردگی مبتلا شد، اما طبق گفتۀ خودش دچار تحول درونی شد و توانست با همه چیز زندگی کنار بیاید. پس از آن با دوستانش به یک صومعۀ بودایی رفت و مدتی را آن‌جا گذراند. خانواده‌اش فکر می‌کردند او از مسئولیت فرار می‌کند یا حتی دیوانه شده است. در همین مدت او نام کوچک خود اولریش را به اکهارت تغییر داد. برخی معتقدند او برای ادای احترام به فیلسوف و عارف آلمانی مایستر اکهارت نام کوچکش را تغییر داد.دانشجویان و آشنایان سابق اکهارت شروع به پرسیدن سؤالاتی در مورد اعتقاداتش کردند و همین باعث شد او فعالیتش را به عنوان مشاور و استاد معنوی شروع کند. کتاب نیروی حال اولین کتاب اکهارت تول بود که در سال 1997 منتشر شد. از دیگر آثار اکهارت تول می‌توان به «سکون سخن می‌گوید»، «سفر به خویشتن»، «زمینی نو»، «یگانگی با تمامیت هستی» و «مُلکی دیگر، ملکوتی دیگر» اشاره کرد.

نمایش کامل نقد و بررسی تخصصی

نظرات کاربران (9)

نظر شما در مورد این کتاب

امتیاز شما به این کالا:

نظرات دیگر کاربران

  • تصویر کاربر

    • فافا اسماعیلی
    • پاسخ به نظر

    این اولین کتابی بود که در مورد روشنگری معنوی خوندم و زندگی من رو تغییر داد. اکهارت معلم با استعدادی هستش و من هر چند وقت یکبار دوباره این کتاب رو میخونم و هر بار چیز جدیدی ازش یاد می‌گیرم.

  • تصویر کاربر

    • برهان جعفری
    • پاسخ به نظر

    همیشه مردم قدرت اکنون رو دست‌کم می‌گیرن اما اکهارت یه معلم معنوی هستش که بهتون قدرت حال رو یادآوری می‌کنه و باعث می‌شه دریچهٔ دیدتون به زندگی تغییر کنه.

  • تصویر کاربر

    • مریم نظری
    • پاسخ به نظر

    کتاب نیروی حال یکی از متفاوت‌ترین کتاب‌هایی بود که خوندم. اکهارت تول بهتون یاد میده چطور توی زمان حال زندگی کنید و چطور این زندگی کردن در لحظه می‌تونه زندگی‌تون رو تحت تأثیر قرار بده.

  • 1
  • 2
  • 3

بریده ای از کتاب (4)

بریده ای از این کتاب

بریده های دیگر کاربران

  • تصویر کاربر

    • فافا اسماعیلی
    • 0

    ذهن، اگر از آن درست استفاده شود، ابزاری‌ست عالی و مفید. اما اگر از این ابزار استفادهٔ درستی نشود، ویرانگر می‌شود. به عبارت‌ِ دقیق‌تر، نه اینکه تو از ذهن استفاده‌ای نابه‌جا می‌کنی ـ بلکه اساساً از ذهنِ خود هیچ استفاده‌ای نمی‌کنی. این ذهن است که تو را در دستِ خود می‌گیرد و از تو استفاده می‌کند.

  • تصویر کاربر

    • برهان جعفری
    • 0

    آن‌ها اعتبار، امنیت و عشق می‌خواهند و نمی‌دانند که گنجی بی‌پایان در درونِ خویش دارند؛ گنجی که بیش‌تر از همهٔ آن چیزهایی‌ست که دنیا می‌تواند به آن‌ها پیشکش کند. واژهٔ روشن‌شدگی، ما را به یادِ دستاوردهای بعضی از اَبَرانسان‌ها می‌اندازد.

  • تصویر کاربر

    • مریم نظری
    • 0

    اما روشن‌شدگی چیزی نیست جُز حالتِ طبیعی احساسِ یگانگی تو با هستی. روشن‌شدگی، وضعی‌ست که در آن تو خود را با حقیقتی اندازه‌ناپذیر و فناناپذیر در ارتباط می‌بینی؛ حقیقتی که هم تویی هم چیزی‌ست بزرگ‌تر و فراتر از تو.

  • 1
  • 2
عیدی