در این دنیای بزرگ جایی هم آخر برای تو هست راهی هم آخر برای تو هست در زندگانی را که آخر گل نگرفته اند
نظر خود را برای ما ثبت کنید
نشر چشمه منتشر کرد:
... و هنوز به چشم می توانیم ببینیم که زنان ما در جاهای مختلف ایران پا به جای مرد کارهای دشوار انجام می دهند ، در امر دامداری ، کشاورزی ، نساجی و ... و در سهمی که از عذاب زندگی می برند و نیرویی که در مقاومت و سختکوشی در برابر این زندگی مصرف می کنند هم هیچ کم از مردها ندارند . کدام پسر ایرانی را شما می بینید که نسبت به مادرش احساس دین در رشد و پرورش خودش، بیش از آنچه که نسبت به پدرش دارد ، نداشته باشد. دراین مایه کوشش خود به خودی من این بوده که شخصیت واقعی زن به عنوان نیروی بسیار ارزنده به تجلی دربیاید در کارهایم و این طور که می بینم کم و بیش تا این جا توفیقی حاصل کرده ام.باز آفرینی مرگان هم همچون اعتراض من ، و همچنین اعتراض مرگان به این زندگی ست که به ستم بر او و بر امثال او روا داشته می شود؛ و مقاومت و سختکوشی مرگان و تحمل و سماجت او در عین حال نفی این انگ ناتوان بودن است. مثل یک ماده ببر از زندگی اش دفاع می کند. آن را دگرگون می کند و حتی پا به پای دیگران وقتی که لازم بشو د با فردایی مبهم رو در رو می شود؛ و به نظر من جز این که این رفتارها زیباتر از رفتارهای یک مرد است در قبال حوادث هیچ تفاوتی نسبت به هم ندارد.
از کتاب ما نیز مردمی هستیم
.
فروشگاه اینترنتی 30بوک
رمان جای خالی سلوچ نوشتۀ محمود دولت آبادی نویسنده مشهوری است که نیاز به معرفیاش نیست. عمده شهرت محمود دولت آبادی بهخاطر نوشتن رمان چند جلدی کلیدر است. جالب است بدانیم که رمان جای خالی سلوچ در فاصلۀ زمانی بین انتشار جلد دوم و سوم کلیدر نوشته شده است. محمود دولت آبادی کتاب جای خالی سلوچ را بلافاصله پس از آزادی از زندان و فقط طی 70 روز نوشت چرا که داستان این رمان را طی سه سال حبس در ذهنش پرورانده بود. این کتاب تا بهحال به زبانهای انگلیسی، ایتالیایی، فرانسوی، آلمانی، کُردی و هلندی ترجمه شده است.
کتاب جای خالی سلوچ اثر محمود دولت آبادی رمانی رئالیستی درباره داستان زندگی دردمندانۀ یک زن روستایی به نام مِرگان است. محمود دولت آبادی به همراه محمود اعتمادزاده (بهآذین)، صادق چوبک، ابراهیم گلستان، احمد محمود و غلامحسین ساعدی تلاش کردند با شرح زندگی روستایی، زندگی واقعی مردم روستاها را متن ادبیات معاصر ایران وارد کنند. این کتاب یکی از آثار تجلیل شدۀ دولت آبادی است که در آستانۀ انقلاب 1357 منتشر شد و تمام داستان در روستایی میگذرد که در حاشیۀ کویر قرار دارد. نویسنده در کنار شرح زندگی مِرگان، به روایت مشقتهای روزمرهای پرداخته که دهقانان ایرانی را آزار میدهد و زندگی را برایشان سخت کرده است و همچنین به انتقاد از تأثیر اصلاحات ارضی بر خانوادههای روستایی نیز پرداخته است و خواننده را با مشکلات کشاورزی مکانیزه که آن سالها در سراسر کشور شروع شده بود روبهرو میکند.
هدف تعریف شده رسمی از اصلاحات ارضی این بود که به سیستم پدرسالارانۀ مالکیت زمین پایان دهند اما سنتهای دیرینه و ارزشهای پیوندی که در روستاهای ایران حاکم بود خارج از چنگ این اصطلاحات باقی ماند. فقدان و سرنوشت سختِ رمان از زمان ناپدیدن شدن غیرقابل توضیح سلوچ شروع میشود. با اینکه سلوچ خودش هیچ نقش مستقیمی در طرح داستانی دولت آبادی ایفا نمیکند اما جای خالی او بر روایت داستان معلق است و این باور که او هنوز زنده است رمان را به هالهای از تعلیق آغشته میکند.
همسر سردرگم سلوچ با سه بچهاش که بزرگترین آنها کمی بیشتر از 15 سال دارد زندگی سختی دارد. از لحاظ مالی به عنوان یک کشاورز مستأجر است و زندگیشان وابسته به کارهای ناچیز و فصلی است و حالا که سلوچ رفته، توانایی مِرگان برای تأمین معاش خانواده کمتر هم میشود. رمان جای خالی سلوچ که در ژانر رئالیسم اجتماعی نوشته شده مملو از لحنی تاریخی و تراژیک است و طرحی خطی را دنبال میکند. کل داستان از زبان دانای کُل روایت میشود. به کارگیری این تکنیک باعث شده تا دولت آبادی در روند روایت مداخله کند و شخصیتهای مختلف را به صحنه بیاورد.
همانطور که از نام رمان مشخص است جای خالی سلوچ از فقدان صحبت میکند، از جای خالی کسی و تأثیر آن بر روی زندگی خانوادهاش و بار سنگینی که این جای خالی بر روی اعضای خانوادهاش باقی میگذارد. اما جای خالی سلوچ داستان زندگی مِرگان است، یک زن روستایی در یکی از نقاط دور افتادۀ ایران به نام روستای زمینج که دو پسر به نامهای عباس و اَبراو و دختری به نام هاجر دارد. مِرگان نهایت تلاشش را میکند که پس از ناپدید شدن ناگهانی شوهرش، همچنان کانون خانواده را به هر سختی حفظ کند و بچهها سعی میکنند با این شرایط کنار بیایند. هر سه فرزند سلوچ گوشهای از این داستان را به پیش میبرند. پسر بزرگتر مِرگان عباس است که به الگوی قدیمی و سنتی زندگی روستایی میچسبد و شتربان میشود. برخلاف عباس، برادر کوچکترش، اَبراو فرصتهای جدید را در آغوش میگیرد و دستیار رانندۀ تراکتوری میشود که به تازگی وارد روستا شده است. اما این کار کوتاهمدت است چون راننده تراکتوری که باید پول او را میداد موتور تراکتور را برای تعمیر به شهر میرود و هیچگاه باز نمیگردد و تراکتور را بدون موتور و اَبراو را بدون کار میگذارد. هاجر اما که کوچکترین عضو این خانواده است قربانی ازدواجی نافرجام میشود.
رمان جالی خالی سلوچ یکی از ماندگارترین آثار ادبیات ایران است که خواندن آن را به تمام علاقهمندان به ادبیات فارسی و آثار رئالیستی توصیه میکنیم.
محمود دولتآبادی متولد 10 مردادماه 1319 و روستای سبزوار و صاحب اثر کلیدر است. او را بیشتر بهخاطر همین رمان میشناسد. او داستاننویس، رماننویس، نمایشنامهنویس و فیلمنامهنویس سرشناس و موفقی است. دولت آبادی در مدرسهای به نام مسعود سعد سلمان درس خواند و همان جا به ادبیات عامه و رمانهای محلی خود مسلط شد. او مذهب و عقاید دینی را تحت عقاید پدرش آموخت و به واسطۀ پدر با ادبیات کلاسیک و شاعران نامی ایران آشنا شد. بعد از آنکه به دوران نوجوانی و جوانی رسید از سبزوار به مشهد رفت و در آنجا با دنیای سینما و ادبیات سینما آشنا شد. بعد از آن فعالیتش در حوزه تئاتر و سینما را افزایش داد و بعد از تسلط نسبی در بازیگری، کار نوشتن را به طور جدی آغاز کرد.
اولین داستانی که منتشر کرد داستان کوتاهی به نام نه شب بود. بعدها بهعنوان کارگردان و بازیگر کارش را ادامه داد و نوشتن را در کنار آن پیش میگرفت. در حولوحوش دهۀ 50 نوشتن کتاب کلیدر را آغاز کرد. دولتآبادی وقایع و تجربههای زیادی را از کودکی خود وام گرفته است. او رنج و فقر دهقانان را بهخوبی به تصویر میکشد. با اینکه دولتآبادی بسیار نویسنده چیرهدست و قدرتمندی است و توصیفات بینظیر و شخصیتپردازی فوقالعادهای دارد اما اینگونه عمق در نوشتار تنها از تجربهای واقعی بر میآید نه تخیلات نویسندگی. او از تجربیات بومی خود استفادۀ بسیاری میبرد و این به خوبی در رمان جای خالی سلوچ و کلیدر مشخص است.
شخصیتهای رمان محمود دولت آبادی کارهایی را میکنند که خود او تجربیاتش را تا حدی داشته است. تجربیاتی مانند کار سخت بر روی زمینهای بیابانی، پینهدوزی هیزمشکنی فرشبافی و ... . دولتآبادی خود تجربهای زیسته شده دارد که در رمانش از آن بهره گرفته، با زندگی عشیرهای روستایی آشنا است و همه این چیزها را خودش دیده و حالا دارد برای ما تعریف میکند. چند ویژگی در ساختار کارهای او تکرار میشود. فقر شدید، گرسنگی مفرط، بیکاری و ... همگی درونمایه اغلب آثار او هستند. از آثار معروف محمود دولت آبادی میتوان به جای خالی سلوچ، روز و شب یوسف، از خم چنبر، تنگنا، آهوی بخت من، آوسنه بابا سبحان و روزگار سپریشده مردم سالخورده اشاره کرد.
زنان
وضعیت زنان به ویژه مِرگان و دختر سیزده سالهاش هاجر در رمان جای خالی سلوچ بسیار دلخراش است. آنها اغلب در معرض اعمال قدرت یک جانبۀ مردان روستا قرار دارند. مِرگان بسیاری از ویژگیهای کلیشهای شخصیتهای زن در ادبیات مدرن ایران را در خود جای داده است. او صبور و خستگیناپذیر است؛ تضادها و پارادوکسهایش در وهلۀ اول بیرونی است و منعکس کنندۀ تضاد طبقاتی در محیط اجتماعی است و هیچ فردیتی در داستان ندارد. سردرگمی مِرگان حکایت از یک ناخوشی اجتماعی گستردهتر است، بحران هویتی که گریبانگیر ملتی شد که در حال تجربۀ دگرگونی اجتماعی بود.
تضاد سنت و مدرنیته
نمادگرایی در کل داستان آشکار است، یک نظام قدیمی که دستکم کار میکرد فدای نظامی جدیدی شده که از قضا مُرده زاده میشود. ناهماهنگی بین باورهای بومی محلی و باورهای جدیدی که به آرامی به درون روستا نفوذ کرده است از دو پسر مِرگان مشخص میشود. برخورد متضاد بین سنت و مدرنیته در جایجای داستان به تصویر کشیده شده است. یکی از این تضادها نصب پمپ آب مکانیکی به عنوان جایگزینی برای کانالهای آبیاری سنتی زیرزمینی است. خیلی زود مکانیسم جدید جمعآوری آب منجر به تخلیۀ کامل آب میشود و پمپ آب متعاقباً بلا استفاده میشود اما حالا قنات روستا هم خشک شده و جسد شتری در آن افتاده است و زمینهای خشک شدۀ روستا بدون آب میمانند. کسانی که میتوانند مهاجرت کنند در جستوجوی کار به شهرهای نزدیک میروند و بقیه در دام زندگیهای غیرمولد گرفتار میشوند.
محمود دولت آبادی در جای خالی سلوچ درست مثل کلیدر به خوبی روزگار مردم روستایی و فشار زندگی بر این روستاییان را به تصویر کشیده است. ادبیات خاص و قلم منحصر به فردش به شیرینی رمان کلیدر است و شاید بتوان گفت رمان جای خالی سلوچ نوعی پیش درآمد برای رمان کلیدر محسوب میشود. توصیفات، انتخاب واژگان، ترکیب و جملهبندی، آرایههای زیبا و بهجای دولت آبادی زیبایی این داستان دردناک و غمانگیز را دوچندان کرده است.
اگر از خواندن این کتاب لذت بردید، نقد و بررسی کلیدر را نیز بخوانید.
اگر از خواندن این کتاب لذت بردید، به شما پیشنهاد میکنیم کتاب آوردهاند که را نیز بخوانید.
...
نمایش کامل نقد و بررسی تخصصی
در این دنیای بزرگ جایی هم آخر برای تو هست راهی هم آخر برای تو هست در زندگانی را که آخر گل نگرفته اند
عشق اگر پیدا شد که دیگر عشق نیست. معرفت است. عشق از آن رو هست که نیست. پیدا نیست و حس میشود. میشوراند. منقلب میکند. به رقص و شلنگ اندازی وا میدارد. میگریاند. میچزاند. میکوباند و میدواند. دیوانه به صحرا
عشق گاهی همان یاد کم رنگ سلوچ است و دستهای به گِل آلودهی تو که دیواری را سفید میکنند.
تلفن تماس: 67379000-021
ایمیل: info@30book.com
اواسط سال 1393 بود که چند تا جوان، صمیمی، پرانرژی و لبریز از ایده، بهعنوان یک دارودستهی تبعیدیِ کرمِکتاب دور هم جمع شدیم تا به رویای معرفی و فرستادن کتاب به دوردستترین کتابخوارهای ایران برسیم. ما نه عینک گرد میزنیم، نه سبیل بلند داریم (به جز یک مورد) و نه زیاد اهل کافه رفتنیم.
ما تیم بچهمعمولیهای 30بوک هستیم: ذلهکنندهی سرمایهگذارهای دستبهعصا، حامیان تمامعیار احمقانهترین و جسورانهترین ایدهها، و کَنهی حل غیرممکنترین مسئلهها. اگر جوانید (دلتان را میگوییم!)، یک جای خالی هم برای شما توی بوفه کنار گذاشتهایم. به دنیای 30بوک خوش آمدید!
© 1393-1403 | تمامی حقوق این سایت متعلق به فروشگاه اینترنتی کتاب و محصولات فرهنگی 30بوک می باشد.
کسانی که وقت و توان خواندن کلیدر را ندارند، جای خالی سلوچ برایشان گزینه ی خوبیست. گرچه کلیدر عالم دیگر است، قله است، اما زبان هر دو کتاب، نوع شخصیت ها و فضای روایت داستان در دو کتاب بسیار شبیه است. سلوچ را شاید بتوان مقدمه ای دانست برای ورود به عالم کلیدر
روایت زندگی زن قوی و مستقل بدون همسر ولی خود ساخته در سختی و مشکلات جامعه سیاه
فضای داستان در عین سادگی سیاه و تلخه نثر ثقیل اما شیرین دولت آبادی کتاب فوق العاده ای هست