30بوک
کتاب عمومی
ادبیات
رمان ایرانی
انگار حوریه و رزیدنت همدستی کرده اند

انگار حوریه و رزیدنت همدستی کرده اند

(2)
نویسنده:

موجود نیست

دفعات مشاهده کتاب
349

علاقه مندان به این کتاب
1

می‌خواهند کتاب را بخوانند
0

کسانی که پیشنهاد می کنند
0

کسانی که پیشنهاد نمی کنند
0

نظر خود را برای ما ثبت کنید

توضیحات کتاب انگار حوریه و رزیدنت همدستی کرده اند

انتشارات آگه منتشر کرد: پدرت در حالی که اشک می‌ریزد قالیچه را بلند می‌کند. ماشین اسباب بازی‌ات به گوشه‌ای می‌افتد و چرخی که با پوش کبریت به میله‌ی آهنی زیر ماشین سفت و چفت و کرده بودی می‌کند و قل می‌خورد و می‌رود جلوی گربه‌رو می‌افتد. پدرت قالیچه را به مردان حامل تابوت می‌رساند. آن‌ها تابوت را از روی شانه‌های‌شان زمین می‌گذارند تا پدرت قالیچه را روی مادرت بیندازد. می‌اندازد و در حالی که دستمال ابریشمی چروک‌اش را جلوی چشم‌اش می‌گیرد شانه‌هایشان تکان می‌خورد. می‌رود و کنار آمبولانس می‌ایستد. تو مات ومبهوت مانده‌ای که در این لحظه به چه کسی پناه ببری. چشم‌ات به نیره می‌افتد. سرش را آهسته برایت تکان می‌دهد. فکر می‌کند متوجه حرکت‌اش نشده‌ای. بنا بر این دست‌اش را کمی بالا می‌آورد. نمی‌دانی منظورش از این حرکات چیست. فروشگاه اینترنتی 30بوک

    • نوع کالا
    • دسته بندی
    • موضوع اصلی
    • موضوع فرعی
    • نویسنده
    • نشر
    • شابک
    • زبان کتاب
    • قطع کتاب
    • جلد کتاب
    • تعداد صفحه
    • وزن
    • نوبت چاپ
    • سال انتشار
    • فارسی
    • رقعی
    • شومیز
    • 116 صفحه
    • 140 گرم
    • 2
    • 1395

نظرات کاربران (0)

نظر شما در مورد این کتاب

امتیاز شما به این کالا:

نظرات دیگر کاربران

بریده ای از کتاب (0)

بریده ای از این کتاب

بریده های دیگر کاربران

عیدی