سرباز بی سرزمین

انتشارات چلچله منتشر کرد:
تو در دادگاه آنها حضور داشتي. در دادگاه پدر آنها که به نمايندگي از طرف خودش و تمامي پسرانش پشت ميز محاکمه ايستاده بود و به نمايندگي همه از همه دفاع مي کرد، ولي به نمايندگي همه زنده به گور نشد. يک نفر محاکمه شد، ولي همه مجازات شدند. کميته ي مجازات. مجازات کميته. يک چيزي تقريبا اين طوري. تو در کجاي ماجرا بودي؟ جايي بودي که دست به دستت به هيچ جا بند نبود. هيچ کاري نمي توانستي بکني جز نظاره کردن. حتي حرف هم نمي توانستي بزني. تو آن موقع ديگر راوي هم نبودي و نمي توانستي هر وقت دلت مي خواهد در متن دخالت کني. اين رمان را تو نمي نوشتي محاکمه و زنده به گور کردن خارج از اراده ي تو به متن تحميل شده بود. هيات منصفه اي وجود نداشت. البته هيات بودند، ولي منصفه نبودند.
فروشگاه اينترنتي 30 بوک