نظر خود را برای ما ثبت کنید
انتشارات امرود منتشر کرد: و لیلا تا چشم به هم زد روز سفر ابراهیم فرا رسید. نگران بود اما به روی خودش نمیآورد. او از روز اول میدانست که ابراهیم مرد جاده و سفر است. باید با شرایط او میساخت و طوری زندگی میکرد که با طبع ابراهیم سازگار باشد. او نمیخواست مانع رفتن ابراهیم شود زندگی را در همراهی معنی میکرد و وقتی که ابراهیم به راه میافتاد با لبخند بدرقهاش کرد و نگذاشت بعضی که راه گلویش را بسته بود بشکند و اشک از چشمانش سرازیر شود. شکیبایی کرد و بغضش درست موقعی شکست که ابراهیم از مرز رد شده بود. فروشگاه اینترنتی 30بوک
تلفن تماس: 67379000-021
ایمیل: info@30book.com
اواسط سال 1393 بود که چند تا جوان، صمیمی، پرانرژی و لبریز از ایده، بهعنوان یک دارودستهی تبعیدیِ کرمِکتاب دور هم جمع شدیم تا به رویای معرفی و فرستادن کتاب به دوردستترین کتابخوارهای ایران برسیم. ما نه عینک گرد میزنیم، نه سبیل بلند داریم (به جز یک مورد) و نه زیاد اهل کافه رفتنیم.
ما تیم بچهمعمولیهای 30بوک هستیم: ذلهکنندهی سرمایهگذارهای دستبهعصا، حامیان تمامعیار احمقانهترین و جسورانهترین ایدهها، و کَنهی حل غیرممکنترین مسئلهها. اگر جوانید (دلتان را میگوییم!)، یک جای خالی هم برای شما توی بوفه کنار گذاشتهایم. به دنیای 30بوک خوش آمدید!
© 1393-1403 | تمامی حقوق این سایت متعلق به فروشگاه اینترنتی کتاب و محصولات فرهنگی 30بوک می باشد.