

روز هشتم هفته
انتشارات آناپنا منتشر کرد: اگر ما به اندازهي کودکان کوچک نشويم اميدي به رهايي ما نيست. جاودانگي همچنان بر سنگها و خواب حکمراني ميکند. جاودانگي نسيمي است، آوايي است که ميخواند و کم ميشود تا زماني که واژگان به اتمام ميرسند. مرگ هم همانچيز است، رايجهاي، صداي بسته شدن دري و شکستن ليواني. مدتهاي مديدي است که دوستت دارم و هيچوقت اين عشق را از تو دريغ نميکنم. آدمها از کسالت ملول گشتهاند نه از گرسنگي. سکوت، قلب بي ملاحظه را احيا ميکند، آن را سرحال تر و سرزندهتر از خود زندگي ميکند. اين چه معني دارد که بايد بياموزيد، ياد بگيريد بنوازيد، زندگي کنيد. به جز اين، ديگر چي هست... ديواري بين ما و زندگي وجود دارد. ميتوانيد آن را خستگي، ترس، فکر، جاه طلبي يا همهي اينها بناميد. نبود حقيقت و صداقت در کلام از پايان دنيا و آخرالزمان هم بدتر است. فروشگاه اينترنتي 30بوک
شاید بپسندید














از این نویسنده













