

گروه 1+5 (2)(مردی که خودش را پیدا کرد)
انتشارات افق منتشر کرد: اين مجموعه را فرهاد حسنزاده نوشته است؛ نويسندهاي که دوستش داريد. همه ميدانند که ?+? ميشود ? اما اينجا اينطور نيست. اينجا ?+? مساوي است با طوفان، ولوله، زلزله، قلقله،هلهله و فلفله و صد تا چيز ديگر... چه حالي ميدهد دزد و پليس بازي. يک گروه دزد باشند و يک گروه پليس. کيو کيو به هم تير بيندازند و هيچکس نميرد. ولي اگر يک مرتبه وسط بازي چشمت بيفتد به يک آقايي که دارد از آنجا رد ميشود؛ بعد به آن آقا شليک کني و آن آقا بيفتد روي زمين... دُرسا حتي يک ذره هم نميترسيد. انگار پشت کامپيوتر نشسته بود و داشت زامبي بازي ميکرد. يک قدم رفت جلوتر و پسرها دو قدم رفتند عقبتر. آمادهي فرار بودند. دُرسا نوک چوبش را زد به شکم مرد. وقتي ديد تکان نميخورد، محکمتر زد. يکمرتبه مُرده بلند شد و نشست؛ درست مثل مُردهي تونلِ وحشتِ شهر بازي فروشگاه اينترنتي 30بوک
شاید بپسندید














از این نویسنده













