مریضی که آدمها را سوا نمیکند. یکدفعه میآید و دخلت را میآورد. مرض شعور ندارد. اسمش روش است، مرض دارد. توی مسیرش یکدفعه پاچهٔ تو را میگیرد. جاخالی هم نمیتوانی بدهی، چون از قبل خبر نداشتی. اتفاقن بدش نمیآید زورآزمایی کند و برود سراغ آدمهای قوی که بهشان ضربِ شست نشان بدهد.
کتاب خوب اما متوسطه ،توقع شاهکار نداشته باشید کتابیه که بخونید لذت میبرید نخونید هم چیز خاصی رو از دست نمیدید
مثل یک انشای خیلی خیلی بلند بود و یک جاهایی خواننده رو از دست میداد اما در نهایت ارزش وقت گذاشتن رو داشت.
داستانی است در یک خانه که چند خانواده هرکدام در اتاقی زندگی میکنند و ماجراها دارند. این ماجراها خواندنی است. بانویی لهستانی هم در یکی از اتاقهای این خانه ساکن است.