دیوید هیوم عقل برده احساس است و باید باشد و نمی توان کارکرد دیگری جز خدمتگذاری و اطاعت از احساس را برایش متصور بود.
نظر خود را برای ما ثبت کنید
انتشارات کتاب پارسه منتشر کرد:
این یکی از خواندنیترین آثار ویل دورانت، نویسندة کتاب بزرگ «تاریخ تمدن» است. متن اصلی کتاب سالهای سال در دسترس نبود و چند سال پیش به کوشش جان لیتل منتشر شد.
روزی مردی به نزد ویل دورانت رفت و از او درخواست کرد دلیلی به دست او بدهد که چرا نباید خودکشی کند. دورانت در آن وقت محدود، جوابهایی به او داد ولی مدتی بعد، نامهای برای بیش از صد شخصیت مشهور فرستاد و دربارة معنی زندگی از آنها نظر خواست و پاسخهای رسیده را به همراه دیدگاه خود، در این کتاب منتشر کرد.
دورانت امید داشت پاسخهایی که از چنین شخصیتهای پرفروغی دریافت میکند، چیزی در خود داشته باشند که به پرسش آن بیگانة خوشلباسی که در یک روز پاییزی سال 1932 در باغش ظاهر شد، جوابی درخور بدهد. درواقع قضیه فراتر از این حرفها بود؛ پاسخها بیش از آنکه تاریک و اندوهبار باشند، شوقانگیز و مثبت بودند که همراه بود با بصیرتهایی شخصی در اینکه چگونه باید زندگی را معنادارتر کرد. پاسخها از همهسو بودند؛ کسانی چون گاندی، جواهر لعل نهرو، تئودور درایزر نویسندة ناتورالیست، سینکلر لوئیس برندة نوبل ادبیات، جان ارسکین رماننویس، آندره موروئا فیلسوف و رماننویس، جورج برنارد شاو نمایشنامهنویس، برتراند راسل فیلسوف، جینا لومبروسو تنیسباز شهیر، سی. وی. رامان برندة نوبل فیزیک و شخصیتهای دیگر.
به محض اینکه پاسخ نامهها به دست ویل دورانت رسید، او سراغ خودش رفت و پاسخی جلوی همه پرسشهایش گذاشت که خود یک اثر فلسفی والا بود. دورانت نام کتاب را «دربارة معنی زندگی» گذاشت و یک موسسه انتشاراتی کوچک آن را در سال 1932 چاپ کرد. کتابی است واقعبین، جسور و دربردارندة نگاههای متفاوت نویسندگان، شاعران، سیاستمداران و… به موضوع زندگی.
ویل دورانت (1981 – 1885) تاریخنگار و نویسندهی آمریکایی بهجز مجموعه کتاب «تاریخ تمدن»، «تاریخ فلسفه» و «لذات فلسفه» را نیز نوشته است. او همچنین برندة جایزة پولیتزر و مدال آزادی است.
فروشگاه اینترنتی 30بوک
درباره معنی زندگی از سایت گودریدز امتیاز 3.9 از 5 را دریافت کرده است.
درباره معنی زندگی از سایت آمازون امتیاز 4.4 از 5 را دریافت کرده است.
ویل دورانت تاریخنگار، فیلسوف و نویسندهٔ آمریکایی است. دورانت را به واسطه اثر سترگش «تاریخ تمدن» به عنوان یکی از خالقان میراث فرهنگی بشری میشناسند. درباره معنی زندگی در سال 2005 و پس از مرگ ویل دورانت منتشر شد. او این اثر مهم و خواندنی را در پی درخواست یک نفر به نگارش درآورد. در واقع یک مرد از ویل دورانت خواست دلیلی به او بدهد که چرا نباید خودکشی کند و دورانت در آن وقتِ محدود پاسخهایی به آن مرد داد و بعد نامهای برای بسیاری از شخصیتهای مشهور و صاحب نظر از جمله مهاتما گاندی، جورج برناد شاو، سینکلر لوئيس و غیره فرستاد و از آنها خواست در این مورد نظر بدهند و پاسخهایی که دریافت کرد را به همراه دیدگاه خود در کتاب درباره معنی زندگی منتشر کرد.
بهطور کلی کتاب درباره معنی زندگی، کتابی قابل تأمل است که خوانندگان را تشویق میکند اعتقادات و ارزشهایشان را زیر سؤال ببرند و به سؤالات عمیقتر زندگی فکر کنند.
«در پاییز سال 1930، ویل دورانت در خانهاش در لیکهیل نیویورک، سرگرم جمع کردن برگها بود. آبوهوا، خاص آن وقت از سال بود و نسیم خوش و خنکی که از شمال میوزید، حسّی از نشاط و سرزندگی در او میدمید. دورانت همینطور که مشغول کار بود، مرد خوشپوشی نزدیکش شد و با صدایی آرام به او گفت قصد دارد خودش را بکشد مگر آنکه فیلسوف بتواند دلیل معتبری برای او بیاورد که این کار را نکند. دورانت که فرصتی برای پرداخت فلسفی به این موضوع نداشت، نهایت تلاشش را کرد تا دلیلی برای ادامهٔ زندگی به دست آن مرد بدهد. خود دورانت بعدها ماجرا را این طور به یاد میآورد: به او پیشنهاد کردم کاری برای خود دستوپا کند، ولی او یکی داشت. گفتم غذای خوبی بخورد، ولی او گرسنه نبود. معلوم بود که دلیلهای من تأثیری روی او نگذاشته بود. نمیدانم چه بر سرش آمد. در همان سال چندین نامهٔ اعلام خودکشی دریافت کردم؛ بعدها متوجّه شدم که 284142 خودکشی بین سالهای 1905 تا 1930 در ایالات متحده رخ داده است. چه دوراههٔ دشواری و چه آماری! و آمارهای اخیر حتی هشداردهندهتر هستند: سازمان بهداشت جهانی تخمین زده که تنها در سال 2000 میلادی یک میلیون نفر به زندگی خود پایان دادهاند؛ در ایالات متحده به طور متوسط 84.4 نفر در روز خودکشی میکنند، که به 20903 مرگ به دست خود میانجامد. هر 17.1 دقیقه، یک نفر امیدش را وامینهد و به زندگی خود خاتمه میدهد.»
«در 15 ژوئیهٔ 1931، نامهٔ زیر را با تغییراتی، از خانهام در نیویورک برای برخی از شخصیتهای معاصر داخلی و خارجی که جایگاه بالایی برای هوش و ذکاوتشان قائل بودم، فرستادم:
... گرامی
آیا لحظهای دست از کارتان میکشید و با من وارد بازی فلسفه میشوید؟ من تلاش میکنم با پرسشی روبهرو شوم که نسل ما، شاید بیش از هر نسل دیگر، گویی همیشه آمادهٔ مطرح کردن آن بود و هیچ وقت نتوانست به آن جواب دهد ـ این پرسش که معنی یا ارزش زندگی انسان چیست؟ با این پرسش، بیشتر نظریهپردازها، از اخناتون و لائوتسه گرفته تا برگسون و اسپنسر، سروکار داشتهاند. نتیجه هم نوعی خودکشی عقلی بود: اندیشه، با نفس گسترش خود، گویی اهمیت زندگی را از بین برده است. رشد و توسعهٔ معرفت، که برای آن این همه آرمانگرا و اصلاحطلب دست به دعا میشدند، به سرخوردگیای ختم شد که روح نسل ما را تقریباً درهم شکسته است. ستارهشناسان میگویند زندگی آدمی فقط لحظهای ناچیز در خط سیر یک ستاره است؛ جغرافیدانها میگویند تمدن چیزی نیست مگر دورهای کوتاه و ناپایدار میان عصر یخبندان و زمان حال؛ زیستشناسان میگویند همهٔ زندگی جنگ و جدال است و تنازع بقایی میان افراد، گروهها، ملتها، همپیمانها، و انواع.»
«آقای دورانت عزیزم
در بازگشتم از سفری خارجی، دیدن نامهتان اتفاقی نامنتظره و خوشایند برایم بود. صمیمانه بگویم که دوست داشتم میتوانستم پاسخِ درخواست شما را با الهام از باورهایی امیدوارانه و راهگشا میدادم. ولی راستش را بخواهید نمیتوانم این کار را بکنم. وقتی پیشرفت بشر در طول سدهها را بررسی میکنم، قادر نیستم هیچ طرحی را تشخیص بدهم که حاکی از دستاوردهایی بسیار والا باشد. ظلم و بیعدالتی و بیقانونی انگار مشخصهٔ طبع و عمل انسان امروز است به همان اندازه که هزاران سال قبل چنین بود (البته احتمالاً به شکلی متفاوت). نگاهی به آشفتگی بیسابقهٔ سیاسی و اجتماعی و اقتصادیای که در جهان کنونی شایع است این درس را به ما میدهد. این وضع، نتیجهٔ ناگزیر ناتوانی یا بیعلاقگی علاجناپذیر ما به یادگیری از راه تجربه است و بس. فقدان بخشندگی و شجاعت اخلاقی همان اندازه ویژگی انسان امروز است که قرنها پیش بود. با این حال، عشق و زیبایی هم وجود دارد و بشر بدون آرمان نیست، حتی اگر آرمانها هر روز و هر ساعت، در جستجوی ابلهانهٔ امور مادی قربانی شوند. یکی از سؤالهای نامه شما از من این بود: «به ما بگویید تسلیها و خوشیهایتان را از کجا پیدا میکنید و دست آخر، گنجتان در کجا نهفته است؟» من خوشی و سعادت شخصیام را در دو چیز مییابم: هنر و خانوادهام. اما آیا نسلهای آینده همچنان از این گنجینهها برخوردار خواهند بود؟ سؤال این است!»
ویل دورانت مورخ، اندیشمند و نویسندهای خوشقلم است و او را جزو اولین کسانی میدانند که سعی کرد فلسفه را به میان زندگی روزمرهٔ مردم عادی بکشاند. کتاب درباره معنی زندگی یکی از مهمترین آثار ویل دورانت است که متن اصلی آن سالها گم شده بود و نسخهٔ چاپیای از آن در دست نبود. این کتاب پس از چندین دهه از چاپ نخست به کوشش جان لیتل که تاکنون کتابهای زیادی از ویل دورانت را ویراستاری و منتشر کرده، سرانجام به چاپ رسید. ویل دورانت در این کتاب به بررسی پرسش دیرینهٔ انسانها یعنی «معنای زندگی» میپردازد و تلاش میکند پاسخی جامع از دریچهای فلسفی به این سؤال بدهد. دورانت در سنتهای مختلف فلسفی از جمله فلسفهٔ یونان باستان، فلسفهٔ شرق و اگزیستانسیالیسم میکاود تا درک دقیقی از ماهیت هستی و شرایط انسانی ارائه دهد. او همچنین در این کتاب به موضوعاتی مانند اخلاق، سیرت و جستجوی خوشبختی نیز ميپردازد. این کتاب حاوی دیدگاههای نویسندگان و شخصیتهای متعددی است که هر یک نگاه خاص خود را به جهان و زندگی دارند.
زندگی ما چه معنایی دارد؟
مقدمه
بخش اول: تمنّای معنی
فصل اول: یک نامه
فصل دوم: مسئله و دین
فصل سوم: مسئله و علم
فصل چهارم: مسئله و تاریخ
فصل پنجم: مسئله و آرمانشهرها
فصل ششم: خودکشی عقل
بخش دوم: اندیشههایی دربارهٔ ناخشنودی کنونی ما
فصل هفتم: اهل ادبیات پاسخ میدهند
فصل هشتم: بازیگران، هنرمندان، دانشمندان، مربّیان و رهبران وارد بحث میشوند
فصل نهم: دیندارها پاسخ میدهند
فصل دهم: سه زن پاسخ میدهند
فصل یازدهم: اندیشههایی از زندان
فصل دوازدهم: شکاکان سخن میگویند
بخش سوم: نویسنده پاسخ میدهد
فصل سیزدهم: دربارهٔ معنی زندگی
یادداشتها
• کتاب بیداری ذهن اثر ویل دورانت، یک کتابچۀ راهنمای برای قهرمانان تاریخ است. در این کتاب دورانت از متفکران برتر همچون کنفسیوس، افلاطون، ارسطو، هومر و داوود صحبت کرده است. این کتاب میتواند چکیدۀ نظرات ویل دورانت درنظر گرفته شود.
• کتاب قهرمانان تاریخ شرح تاریخ مختصر تمدن از دوران باستان تا سحرگاه عصر مدرن اثر ویل دورانت است. ویل دورانت این کتاب را چهار سال قبل از مرگش نوشت. این کتاب درسهایی از پیشینیان تاریخ است که به نسلهای آینده رسیده تا بخوانند، عبرت بگیرند و بهره ببرند.
• کتاب تاریخ تمدن (سیزده جلدی) یکی از معروفترین آثار ویل دورانت است. او در طول نگارش این کتاب تلاش کرد تا تاریخی یکپارچه خلق کند. هدف او نوشتن بیوگرافی یک تمدن بود. او در این کتاب نه تنها تاریخ معمول جنگهای جهان غرب، تاریخ سیاست و زندگینامۀ افراد با عظمت و شرارت را شرح داده، بلکه تاریخ فرهنگ، هنر، فلسفه، مذهب و ظهور ارتباطات جمعی جهان غرب را نیز شرح داده است.
• کتاب برگریزان اثر دیگری از ویل دورانت است. این کتاب نقطۀ پایانی بر شش دهه تأمل و تحقیق از مهمترین مورخ قرن بیستم دربارۀ فلسفهها، ادیان، هنرها، علوم و تمدنهای جهان است. برگریزان در واقع حاصل تأملات و یادداشتهای سالهای پایانی زندگی دورانت دربارۀ پرسشها و مشکلات انسان مدرن است.
ویلیام جیمز دورانت در سال 1885 به دنیا آمد و در سال 1981 از دنیا رفت. او مورخ و فیلسوف آمریکایی بود که بیشتر بهخاطر اثر 13 جلدی خود با عنوان «تاریخ تمدن» که حاوی جزئیات تاریخ تمدنهای شرق و غرب است به شهرت رسید. دورانت در پی آن بود که مجموعۀ عظیمی از دانش تاریخی را که حجم زیادی یافته بود و به بخشهای تخصصی تکهتکه شده بود یکپارچه سازد و آن را برای کاربردهای معاصر زنده کند. نتیجۀ کار او و همسرش کتاب تاریخ تمدن بود که برندۀ جایزۀ پولیتزر برای ادبیات غیرداستانی در سال 1968 شد و آن دو به افتخار نوشتن این کتاب مدال آزادی ریاست جمهوری در سال 1977 را دریافت کردند. کتاب عصر تمدن بین سالهای 1935 و 1975 منتشر شد. او پیش از انتشار کتاب تاریخ تمدن، برای انتشار کتاب «ماجراهای فلسفه» مورد توجه قرار گرفت، این کتاب اثری پیشگامانه در نظر گرفته میشود که به رواج فلسفه کمک کرد.
ویلیام جیمز دورانت در شهر نورث آدامز واقع در ایالت ماساچوست از والدین کاتولیک فرانسوی-کانادایی به دنیا آمد. او پس از فارغالتحصیلی از مدرسه در کالج سنت پیتر ثبتنام کرد و در سال 1907 از این کالج فارغالتحصیل شد. در سال 1905 او شروع به کسب تجربه در فلسفۀ سویالیستی کرد اما پس از جنگ جهانی اول به این نتیجه رسید که «شهوت قدرت» زیربنای همۀ اشکال رفتار سیاسی است. در سال 1909 به مدرسهای دینی در نیوجرزی رفت ولی در سال 1911 به عللی که در کتاب «انتقال» شرح داده است از آنجا بیرون رفت. از این مدرسۀ دینی، به یک جهش، به حلقۀ رادیکالترین طرفداران اصلاحات در نیویورک پیوست و در «فرز مدرن اسکول» مدیر و معلم و «طلبۀ اول» گردید و این در واقع آزمایشی بود در آموزش و پرورش مبتنی بر آزادی.
در سال 1917 در حالی که در دانشگاه کلمبیا درس میخواند تا مدرک دکترایش در فلسفه را بگیرد، اولین کتاب خود با نام «فلسفه و مسئلۀ اجتماعی» را نوشت. او در این کتاب این ایده را مطرح کرد که فلسفه رشد نکرده است زیرا از رویارویی با مشکلات واقعی جامعه امتناع کرده است. او در همان سال نیز مدرک دکترایش را دریافت کرد و در دانشگاه نیز به تدریس فلسفه پرداخت. در سال 1914 در کلیسای پرسبیتری، واقع در خیابان چهاردهم نیویورک، خطابههایی در فلسفه و ادبیات و تاریخ علم و هنر ایراد کرد و این خطابهها را برای کتاب «تاریخ فلسفه» آماده ساخت. خطابهها که در زیر عنوان مذکور چاپ شد، سالها از جمله کتابهای پرفروش گردید و مؤلف و ناشران آن را دچار حیرت کرد. با موفقیت کتاب تاریخ فلسفه کار تدریس را رها کرد و در سال 1927 متقاعد شد تا تمام عمر خود را وقف نوشتن «تاریخ تمدن» کند. در سال 1927 به اروپا سفر کرد و در سال 1930 برای مطالعه دربارۀ مصر و خاور نزدیک، هند، چین و ژاپن به گردش دور دنیا پرداخت و باز در سال 1932 به دور کره گردش کرد و از ژاپن، کره، منچوری، سیبری و روسیه دیدن کرد. پس از هفت سال سیر و تحقیق در سال 1935 کتاب «میراث شرقی ما» را که نخستین جلد «تاریخ تمدن» است منتشر کرد. از دیگر آثار دوران میتوان به «تاریخ فلسفه»، «ماجراهای فلسفه» و «فلسفه و مسائل اجتماعی» اشاره کرد.
نمایش کامل نقد و بررسی تخصصی
دیوید هیوم عقل برده احساس است و باید باشد و نمی توان کارکرد دیگری جز خدمتگذاری و اطاعت از احساس را برایش متصور بود.
تلفن تماس: 67379000-021
ایمیل: info@30book.com
اواسط سال 1393 بود که چند تا جوان، صمیمی، پرانرژی و لبریز از ایده، بهعنوان یک دارودستهی تبعیدیِ کرمِکتاب دور هم جمع شدیم تا به رویای معرفی و فرستادن کتاب به دوردستترین کتابخوارهای ایران برسیم. ما نه عینک گرد میزنیم، نه سبیل بلند داریم (به جز یک مورد) و نه زیاد اهل کافه رفتنیم.
ما تیم بچهمعمولیهای 30بوک هستیم: ذلهکنندهی سرمایهگذارهای دستبهعصا، حامیان تمامعیار احمقانهترین و جسورانهترین ایدهها، و کَنهی حل غیرممکنترین مسئلهها. اگر جوانید (دلتان را میگوییم!)، یک جای خالی هم برای شما توی بوفه کنار گذاشتهایم. به دنیای 30بوک خوش آمدید!
© 1393-1403 | تمامی حقوق این سایت متعلق به فروشگاه اینترنتی کتاب و محصولات فرهنگی 30بوک می باشد.
عالی
فوق العاده کتاب خوبه مخصوصا اخرین نامه ای که به زندانی رد و بدل شده عالیه،دوست داشتم
کتاب جالبیه که میتونید از نظر آدمهای مختلف رو به هدف زیستن و سرچشمه احساس خرسندی و رضایتمندی فردی ،بفهمیم و شاید از اونها الگو برداری کنیم یا اینکه بفهمیم تنها ما در این تونل تاریک دنیا تنها نیستیم و همه در پی جستجو کردن هستن