پاهای خودم

(0)

موجود نیست

دفعات مشاهده کتاب
105

علاقه مندان به این کتاب
0

می‌خواهند کتاب را بخوانند
0

کسانی که پیشنهاد می کنند
0

کسانی که پیشنهاد نمی کنند
1

نظر خود را برای ما ثبت کنید

توضیحات کتاب پاهای خودم

انتشارات چلچله منتشر کرد: خانه امن و گرم‌مان، مثل خانه ارواح، سرد و خاموش شده بود و هرکدام‌مان در سکوتی کشنده و مسموم، به نقطه‌ای نامعلوم خیره شده بودیم و هر از گاهی، با ترس و دلهره نگاهی به ابراهیم می‌انداختیم که ساکت و آرام، کنار صندلی چرخدارش کز کرده بود و مثل غنچه‌ای نشکفته و بشکسته، سرش را به زیر انداخت بود که ناگهان با صورتی مغموم و معصوم نگاه‌مان کرد و گفت: «من...من همه چیو شنیدم.» پدرم درمانده و مستاصل در حالی که با دست‌های پینه بسته‌اش، گوشه چشم‌هایش را از چند قطره اشکلی که آن‌جا نشسته بود پاک می‌کرد، برافروخته و من من کنان گفت: «پسرم! من...من همه تلاشمو برای تو می‌کنم. یادت که نرفته؟ من به تو قول دادم. ما بازم کار می‌کنیم و مثل روزای قبل...» که شانه‌هایش ناگهان لرزید. فروشگاه اینترنتی 30بوک

نظرات کاربران (0)

نظر شما در مورد این کتاب

امتیاز شما به این کالا:

نظرات دیگر کاربران

بریده ای از کتاب (0)

بریده ای از این کتاب

بریده های دیگر کاربران

عیدی