نظر خود را برای ما ثبت کنید
انتشارات میلکان منتشر کرد:
به پرترهی نامزدیمون خیره شدم، من و جیمز زیر نور سرخابی همدیگه رو بغل کره بودیم. غروب خورشید با رنگهای نارنجی و قرمز، مثل پردهی پشت صحنهی تئاتر شده بود. شروع کردم به لرزیدن. انگشتام و زانوهام میلرزید. نه از پیشبینیهایی که کرده بودم. از ترس. اگه جیمز زنده باشه، معنیش اینه که ماجرای بزرگتری داشت دور و برم اتفاق میافتاد و من اونقدر ساده لوح بودم که نمیفهمیدم.
-از متن کتاب-
فروشگاه اینترنتی 30بوک
تلفن تماس: 67379000-021
ایمیل: info@30book.com
اواسط سال 1393 بود که چند تا جوان، صمیمی، پرانرژی و لبریز از ایده، بهعنوان یک دارودستهی تبعیدیِ کرمِکتاب دور هم جمع شدیم تا به رویای معرفی و فرستادن کتاب به دوردستترین کتابخوارهای ایران برسیم. ما نه عینک گرد میزنیم، نه سبیل بلند داریم (به جز یک مورد) و نه زیاد اهل کافه رفتنیم.
ما تیم بچهمعمولیهای 30بوک هستیم: ذلهکنندهی سرمایهگذارهای دستبهعصا، حامیان تمامعیار احمقانهترین و جسورانهترین ایدهها، و کَنهی حل غیرممکنترین مسئلهها. اگر جوانید (دلتان را میگوییم!)، یک جای خالی هم برای شما توی بوفه کنار گذاشتهایم. به دنیای 30بوک خوش آمدید!
© 1393-1403 | تمامی حقوق این سایت متعلق به فروشگاه اینترنتی کتاب و محصولات فرهنگی 30بوک می باشد.
داستان خیلی خوبی داره و عاشقانه است. ترجمه و کیفیت کتاب هم عالیه