ورونیکا تصمیم میگیرد بمیرد

انتشارات ثالث منتشر کرد:
ورونيکا، دختر جواني‌ که‌ به‌ دنبال‌ مرگ‌ رفته، زندگي‌ را مي‌يابد. او نزديک‌ يک‌ هفته‌ بين‌ زندگي‌ و مرگ‌ سرگردان‌ است، ولي‌ آگاهي‌اش‌ از مرگ‌ باعث‌ مي‌شود شديدتر زندگي‌ کند و کارهايي‌ را انجام‌ دهد که‌ پيش‌ از آن‌ هرگز نکرده‌ بود. ورونيکا به‌ آن‌ چه‌ ندارد مي‌انديشد و زندگي‌ خود را دوباره‌ ارزيابي‌ مي‌کند. به نظر مي رسد که ورونيکا هرچه مي خواهد دارد. شب ها براي تفريح بيرون مي رود، با مردهاي جذاب ملاقات مي کند، اما شاد نيست. در زندگي اش چيزي کم است. براي همين است که صبح روز 21 نوامبر سال 1997، تصميم مي گيرد بميرد. با قرص دست به خودکشي مي زند و هرچند خودکشي اش موفق نيست، دکتر به او مي گويد که تا چند روز ديگر مي ميرد. اين داستان، ورونيکا را در اين روزهاي حساس تعقيب مي کند، چرا که ورونيکا در کمال تعجب پي مي برد که جذب بيمارستاني شده که در آن بستري است. در اين شرايط چيزهايي را کشف مي کند که پيشتر هرگز به خودش اجازه نداده بود: نفرت، ترس، کنجکاوي، عشق... تجربه اش او را به تدريج به درک اين حقيقت وادار مي کند که هر ثانيه از زندگي اش، گزينشي ميان مرگ و زندگي است. اين کتاب پائولو کوئليو درباره‌ي کساني است در قالب هاي معمول اجتماعي نمي گنجند. درباره جنون است و نياز به يافتن راهي متفاوت براي زندگي، براي کساني که اغلب با پيشداوري هاي ديگران آزار مي بينند، فقط به اين دليل که مثل ديگران فکر نمي کنند.
فروشگاه اينترنتي 30بوک