استفاده و سوء استفاده از تاریخ

انتشارات فرهنگ جاويد منتشر کرد: به پيرامون خود مي­نگريم، نخستين چيزي که جلب توجه مي­کند انديشه­ي جهاني است آکنده از تاريخ مثله­مثله يا تحريف شده و مالامال از اساطير تاريخي که، با همه­ي دوري از واقعيت­هاي گذشته، در وضعيت کنوني ما بي­تاثير نيست. بايد پذيرفت که نقش اجتماعي تاريخ در خدمت به بشر همسان حافظه است که فرد بدون آن در برابر مخاطرات هستي خويش چندان تاب مقاومت ندارد؛ و در اين ميان وظيفه­ي مورخ که به حق بازتاب دهنده­ي امور واقع است، در مواردي نتايجي را تلقين مي­کند که مخاطرات زيادي در پي دارد. چنين مورخي تفسيرش از وقايع مبتني بر نتايج شخصي است و تاريخ را در هيئت اسطوره جعل مي­کند. ويژگي عجيب اسطوره اين است که پندار خود را جانشين انديشه­ي راستين مي­کند. حال آن­که مورخ، آموزش ديده است تا حقيقت را از اسطوره تميز دهد. مورخ امروزي بايد بهوش باشد و بيدار. از اين­رو، دوران و انديشه­اي را شتاب زده به هم گره نمي­زند: در وراي انديشه در پي آدم­هاي سرکش و مبارز مي­گردد. در وراي گمنامي يک طبقه، يک ملت، يک فرقه و يک واقعه جوياي سايه روشن­هاي گوناگون است. اما چرا و چگونه مورخي سوداي جعل تاريخ به­سرش مي­زند؟ مورخي که غلام حلقه به گوش واقعيت­ها نيست و تفسيرش از امور واقع متقن و علمي است چه مي­کند؟ چرا کنش و واکنش مورخ و امور واقع، يا به تعبيري، تقابل حال و گذشته بي­پايان است؟ کتاب حاضر با تامل درباره­ي چنين پرسش­هايي بينش تاريخي ما را گسترش داده و ژرفا مي­بخشد. فروشگاه اينترنتي 30بوک