قصه پر غصه ما

(2)

موجود نیست

دفعات مشاهده کتاب
123

علاقه مندان به این کتاب
1

می‌خواهند کتاب را بخوانند
0

کسانی که پیشنهاد می کنند
1

کسانی که پیشنهاد نمی کنند
0

نظر خود را برای ما ثبت کنید

توضیحات کتاب قصه پر غصه ما

انتشارات سوره مهر منتشر کرد: پسر جوانی گفت: «نه­خیر! باید همه، این سند جنایت شاه را ببینند» بحث شروع شد. هرکس نظری می­داد و چیزی می­گفت. در یک آن، به نظرم آمد همان وقتی است که مدت­ها در انتظارش بودم: «...و آنان که ماندند، باید کاری زینبی کنند. وگرنه...» یکدفعه همه آن ترس و کمرویی گذشته، از من دور شد. دست خون آلودم را بالا گرفتم و در حالی که به طرف خیابان می­رفتم، از ته دل فریاد زدم: «وای به تو مسلمان، اگر به پا نخیزی» پدر، انگار تازه متوجه بودن من در آن­جا شده باشد، سر برگرداند و با تعجب، مرا نگاه کرد. بعد، لبخند کمرنگی زد و رو به مردم، گفت: «حق با این جوان­هاست» مردم هم، مثل این­که منتظر همین باشند،در حالی که جسد را به طرف خیابان می­آورند، فریاد زدند: «وای به تو مسلمان، اگر به پا خیزی» از دور صدای رگبار می­آمد. اما صدای شعارهای ما، کم کم، آن­هایی را که در خانه­ها بودند، به خیابان می­کشید. (از متن کتاب) فروشگاه اینترنتی 30بوک

نظرات کاربران (0)

نظر شما در مورد این کتاب

امتیاز شما به این کالا:

نظرات دیگر کاربران

بریده ای از کتاب (0)

بریده ای از این کتاب

بریده های دیگر کاربران

عیدی