اولیوا میگوید قبول دارم که این آرمان شما نیست ولی این سرنوشت شما است سرنوشتی که شما نمیتوانید از آن بگریزید. سپینا در جواب میگویدسرنوشت اختراع ضعیفان و کسانی است که تسلیم شده اند.
نظر خود را برای ما ثبت کنید
انتشارات امیرکبیر منتشر کرد: نان و شراب در سال 1937 میلادی انتشار یافت. این رمان در واقع حسب و حال سیلونه است. از انقلاب دلزدهای سخن میگوید که احساس میکرد در وجودش سر برمیآورد. در واقع؛ در گفتگوهای این کتاب بعضی از دلایل تصمیم نویسنده به ترک حزب کمونیست در سال 1930 دیده میشود. سیلونه بازگشت غیر قانونی پیترو سپینای مهاجر را به ایتالیا ترسیم میکند که برای مخفی کردن خود به لباس کشیشی در آمده و نام دن پائولو را برای خود برگزیده است. پیترو به علت بیماری به زودی شهر رم را ترک میگوید و در همان لباس کشیشی به روستای کوچکی میآید تا مداوا شود. در آنجا در تماس با دختر جوانی به نام کریستینا که میخواهد راهبه شود، درمییابد که اعتقادش به انقلاب به دلیل وفاداری به جوهر اخلاقی مسیحیت است؛ مسیحیتی که او همچنان از پذیرفتن اسطوره آن امتناع میورزد. پس در عین حال که از درون متوجه بیهودگی مبارزه منحصرا واقعگرایانه میشود، به دیدن استاد قدیم خود دن بنهدتو میرود. و با دانشجویی به نام موریکا آشنا میشود. هردو آنها به قتل میرسند. او شناخته میشود وچون پلیس در پی اوست به کوهستان میگریزد. کتاب با مرگ دردناک کریستینا پایان میگیرد که برای کمک رساندن به مرد مورد علاقه خود، سپینا در کوهستان گم میشود و اما در مورد پیترو سپینا چیزی نمیگوید: سیلونه دنباله آن را در دانه زیر برف حکایت میکند. فروشگاه اینترنتی 30بوک
اولیوا میگوید قبول دارم که این آرمان شما نیست ولی این سرنوشت شما است سرنوشتی که شما نمیتوانید از آن بگریزید. سپینا در جواب میگویدسرنوشت اختراع ضعیفان و کسانی است که تسلیم شده اند.
واقعیات مرا در برابر مسئله ای قرار داده اند که مدتها است رنجم میدهد و آن اینکه چرا تمام انقلابات بدون استثنا به صورت نهضت های آزادی بخش شروع شده ولی به استبداد انجامیده اند چرا هیچ انقلابی از این سرنوشت محتوم رهایی نداشته است
دن پائولو نمیفهمد که چرا چوپان توضیح میدهد مادام که کوه فقیر است از آن ما است اما همین که معلوم شد غنی است دولت آن را تصاحب خواهد کرد. دولت یک دست دراز دارد و یک دست کوتاه. دست دراز به همه جا میرسد و برای گرفتن است دست کوتاه برای دادن است ولی فقط به کسانی میرسد که خیلی نزدیک اند.
تلفن تماس: 67379000-021
ایمیل: info@30book.com
اواسط سال 1393 بود که چند تا جوان، صمیمی، پرانرژی و لبریز از ایده، بهعنوان یک دارودستهی تبعیدیِ کرمِکتاب دور هم جمع شدیم تا به رویای معرفی و فرستادن کتاب به دوردستترین کتابخوارهای ایران برسیم. ما نه عینک گرد میزنیم، نه سبیل بلند داریم (به جز یک مورد) و نه زیاد اهل کافه رفتنیم.
ما تیم بچهمعمولیهای 30بوک هستیم: ذلهکنندهی سرمایهگذارهای دستبهعصا، حامیان تمامعیار احمقانهترین و جسورانهترین ایدهها، و کَنهی حل غیرممکنترین مسئلهها. اگر جوانید (دلتان را میگوییم!)، یک جای خالی هم برای شما توی بوفه کنار گذاشتهایم. به دنیای 30بوک خوش آمدید!
© 1393-1403 | تمامی حقوق این سایت متعلق به فروشگاه اینترنتی کتاب و محصولات فرهنگی 30بوک می باشد.
داستان جوان سوسیالبستی که میخواد انقلاب دهقانان رو بوجود بیاورد اما ناآگاهی و جهل مردم بیشتر از تلاش اوست
داستان کتاب در زمان حکومت موسولینی اتفاق میافتد و زندگی سخت دهقانان را روایت میکند. کتاب دانه زیر برف ادامه این کتابه.