%10


دفعات مشاهده کتاب
566
علاقهمندان به این کتاب
10
میخواهند کتاب را بخوانند.
0
کتاب را پیشنهاد میکنند
1
کتاب را پیشنهاد نمیکنند
0
نظر خود را برای ما ثبت کن:
توضیحات کتاب
انتشارات ثالث منتشر کرد: مادر بلند شد نشست روي تشکش، نگاه کرد به من. حق داشت. نگفته بودم. نميدانست آنشب کجا ماندهام. خبر هم نداشت چه بلايي سرم آمده. باران را هم نميشناخت. نه به اوگفته بودم. نه به رعنا. به هيچگس نگفته بودم. خيلي احتياط ميکردم. اگر ميگفتم آبرويم ميرفت. ميديدند که با دکتر دوست شده، آبرويم ميرفت. فروشگاه اينترنتي 30بوک
نوع کالا
کتاب
دسته بندی
موضوع اصلی
موضوع فرعی
نویسنده
نشر
شابک
9786004051484
زبان کتاب
فارسی
قطع کتاب
شومیز
جلد کتاب
رقعی
تعداد صفحه
86 صفحه
نوبت چاپ
4
وزن
102 گرم
سال انتشار
1403
نظرت رو باهامون به اشتراک بذار.
جمله مورد علاقهات از این کتاب رو باهامون به اشتراک بذار.
شاید بپسندید














از این نویسنده














99٬000 تومان
110٬000
%10