30بوک
کتاب عمومی
ادبیات
رمان خارجی
دلایلی برای زنده ماندن

دلایلی برای زنده ماندن

(163)
نویسنده:

موجود نیست

دفعات مشاهده کتاب
17564

علاقه مندان به این کتاب
161

می‌خواهند کتاب را بخوانند
7

کسانی که پیشنهاد می کنند
32

کسانی که پیشنهاد نمی کنند
0

نظر خود را برای ما ثبت کنید

توضیحات کتاب دلایلی برای زنده ماندن

انتشارات علمی فرهنگی منتشر کرد: این کتاب حاصل مبارزه­ی مت هیگ با افسردگی و اضطراب بی­اندازه شدیدی است که نزدیک بود او را از پای در آورد. اثری کوتاه، صریح و مثبت درباره­ی برخورد درست با بحران­های روحی و لذت بردن از زندگی؛ داستان واقعی بحران­هایی که مت هیگ به آن­ها دچار شد و چگونگی غلبه­ی او بر افسردگی و آموختن زندگی کردن. این کتاب کوچک و ساده می­تواند به کسانی که فکر می­کنند به آخر راه رسیده­اند کمک کند، نیز به آن­ها که عزیزانشان با چنین مشکلی درگیر هستند. دلایلی برای زنده ماندن کتابی است درباره­ی اینکه چطور از بودنمان در این جهان لذت ببریم؛ اثری تکان دهنده، شاد و لذت بخش. فروشگاه اینترنتی 30بوک

نقد و بررسی تخصصی نقد و بررسی تخصصی

معرفی کتاب دلایلی برای زنده ماندن اثر مت هیگ 


مت هیگ، نویسندۀ کتاب‌های خودیاری و نویسندۀ رمان پرفروش «کتابخانۀ نیمه‌شب»، کتاب دلایلی برای زنده ماندن را در سال 2015 منتشر کرد. این کتاب در واقع خاطرات خود مت هیگ در برهه‌ای از زندگی‌اش است که با افسردگی و اختلال اضطرابی دست‌وپنجه نرم می‌کرد. این کتاب اولین اثر غیرداستانی مت هیگ است که در آن از بیماری‌اش صحبت کرد.

خیلی بعید است اهل کتاب خواندن باشید و نام مت هیگ و اثر جذاب و دوست داشتنی و پرفروشش «کتابخانۀ نیمه‌شب» را نشنیده باشید یا آن را نخوانده باشید. اما افراد خیلی کمی شاید بدانند که مت هیگ ابتدا کتاب‌های خودیاری می‌نوشت و خودش با مشکلات زیادی مثل اضطراب و افسردگی در زندگی مبارزه کرده است. 

مت هیگ در 24 سالگی به شدت دچار افسردگی شد، آن‌قدر که تصمیم گرفت با خودکشی به زندگی‌اش خاتمه دهد اما به دلایلی از این کار منصرف شد. او سپس سه سال تمام به مبارزه با افسردگی ادامه داد و در نهایت در کتاب دلایلی برای زنده ماندن به خوانندگان نشان می‌دهد که چطور افسردگی‌اش را پذیرفت، با آن دوست شد و قبول کرد که افسردگی بخش از زندگی‌اش باشد.

او در این کتاب بیان می‌کند که چگونه با خواندن و یادگیری در مورد افسردگی، با نوشتن و تشویق خانواده و همسرش آندریا، که در آن زمان دوست دخترش بود توانست بر این بیماری غلبه کند و سرانجام چطور یاد گرفت که قدردان زندگی و همۀ چیزهای بدیهی و سادۀ آن باشد.

خلاصۀ داستان دلایلی برای زنده ماندن

کتاب دلایلی برای زنده ماندن، داستان زندگی مت هیگ و مبارزه‌اش با افسردگی حاد است. یک روز، در سپتامبر سال 1999، مت هیگ احساس کرد که خود قدیمی‌اش مُرده است. او در آن زمان تنها 24 سال داشت و آن‌چنان اطلاعات و درکی از افسردگی نداشت. تصویر ابر تیره‌ای که بی‌پایان بر او می‌بارید، باعث شد احساس کند در غار خودش فرو رفته و هیچ راهی برای فرار ندارد. مت ترسیده بود چون نمی‌دانست چه بلایی سرش آمده است. 

مت هیگ سه روز بود که نخوابیده بود، غذا نیز نمی‌توانست بخورد و حس می‌کرد دیگر نمی‌تواند دردی را که احساس می‌کرد تحمل کند. هر چه احساس می‌کرد، هر چه می‌دید، فقط او را بیشتر و بیشتر در افسردگی فرو می‌بُرد. او حس کرد که این درد و رنج هیچ‌گاه پایان نمی‌یابد و تصمیم گرفت به‌جای آن به زندگی‌اش پایان دهد. 

او به لبۀ یک پرتگاه رفت و تنها یک قدم مانده بود تا به تمام دردها و رنج‌هایش خاتمه دهد. او در لبۀ صخره ایستاد و به تمام افرادی که او را دوست داشتند و مرگ فکر کرد. تمام شجاعتش را جمع کرد تا یک بار برای همیشه همه چیز را تمام کند اما بیش از حد می‌ترسید و با خود فکر کرد اگر زنده بماند ممکن است افتادن از این ارتفاع باعث شود برای همیشه فلج بماند.

او تصور کرد که زنده ماندن در چنین تراژدی‌ای، از مرگ بدتر است و فقط رنج بیشتری برایش خواهد داشت . همین افکار دوباره او را به زندگی برگرداند. از آن زمان به بعد، با وجود این‌که هنوز بیمار بود، در بخش بسیار کوچکی از وجودش این قدرت را یافت که بتواند تلاش کند و به مبارزه ادامه دهد و نگذارد که این بیماری او را از پا در بیاورد. او سه سال بعد را به مبارزه با افسردگی گذراند. 

فهرست مطالب کتاب دلایلی برای زنده ماندن

• این کتاب غیرممکن است
• یک یادداشت، قبل از آن‌که درست راه بیفتم
• 1. سقوط
• 2. فرود آمدن
• 3. برخاستن
• 4. زیستن
• 5. بودن
• مطالعات بیشتر
• یک یادداشت و تعدادی سپاسگزاری
• مجوزهای مؤلفین
• کمک گرفتن برای مشکلات سلامت روان

در فصل‌های مختلف کتاب دلایلی برای زنده ماندن چه می‌خوانیم؟

در فصل اول کتاب با عنوان سقوط، مت هیگ در مورد نخستین فروپاشی روانی‌اش در 24 سالگی و زمانی که به همراه دوست دخترش در اسپانیا زندگی می‌کرد صحبت می‌کند. او حس و حالش در آن زمان را توضیح می‌دهد، این‌که دلش می‌خواست در آن زمان بمیرد و هیچ امیدی برای ادامۀ زندگی نداشت. او تأکید می‌کند که این علامت افسردگی است که هیچ امید و آینده‌ای برای خود نمی‌بینی. مت در این بخش در مورد افسردگی نامرئی و اسرارآمیز صحبت می‌کند و می‌گوید که با این‌که افسردگی در خانواده‌اش ارثی بود حتی خودش هم از این وضعیت خود آگاه نبود. مت با این‌که فرصتش را داشت اما خودش را نکشت اما همین باعث شده بود که احساس بدتری نسبت به خودش پیدا کند.

در فصل دوم با عنوان فرود آمدن، مت بیشتر در مورد افسردگی‌اش صحبت می‌کند. او می‌گوید که افسردگی مثل یک توفان سهمگین است و هنگامی که این توفان تمام شد او فردی تغییریافته بود. او می‌گوید یکی از عوارض افسردگی این است که شما نسبت به مغز خود و نحوۀ عملکرد آن حساس می‌شوید و به نوعی وسواس پیدا می‌کنید و هر چه بیشتر در مورد افسردگی تحقیق کنید بیشتر متوجه می‌شوید که افسردگی یک بیماری است که هر چه بیشتر در موردش بخوانید، انگار کمتر از آن اطلاعات دارید و زوایای پنهانی دارد که هیچ‌کس از آن آگاه نیست.

در فصل سوم با عنوان برخاستن، مت اولین حملۀ هراسش را با صدمین حملۀ هراسش مقایسه می‌کند. مت می‌گوید اولین بار که دچار حملۀ هراس شد احساس کرد می‌خواهد بمیرد، نزدیک است دیوانه شود،‌ حس می‌کرد که این حس هیچ‌وقت تمام نمی‌شود و همه چیز بدتر می‌شود، حس می‌کرد که به دام افتاده و او تنها فردی است که در دنیا چنین احساسی دارد.

در فصل چهارم با عنوان زیستن، مت دیدگاهش از جهان و جامعه را توضیح می‌دهد و می‌گوید جهان به گونه‌ای طراحی شده است که ما را افسرده کند چون خوشحالی برای اقتصاد خوب نیست. اگر همۀ مردم جهان از آنچه دارند راضی بودند، آن‌وقت دیگر شرکت‌ها از چه جایی سود می‌کردند؟ او سپس در مورد علائم قبل از افسردگی و هشدارهایش صحبت می‌کند و می‌گوید تا قبل از آن نمی‌دانست علت وحشت‌های مداومش چیست. او هرگز متوجۀ علائمش نشده بود و برای همین بود که نمی‌توانست با کسی در مورد افسردگی‌اش صحبت کند.

در فصل پنجم با عنوان بودن، مت می‌گوید که از افسردگی ممنون است چون به او یاد داد که احساس پوچی چیست و حالا باید قدردان چه چیزی در زندگی‌اش باشد. او می‌گوید که چطور توانست افسردگی را بپذیرد و احساس می‌کرد که این بخش مهمی از زندگی‌اش است چون به او کمک کرد شادی را در زندگی پیدا کند و قدردان زندگی باشد. او در این بخش می‌گوید که از افسردگی متنفر است و هنوز هم از آن می‌ترسد اما در نهایت همین افسردگی او را انسانی که امروز هست تبدیل کرد. 

بریده‌هایی از کتاب دلایلی برای زنده ماندن

«امکان نداشت هنوز اینجا باشم. گاهی شک می‌کردم حتی بتوانم ده دقیقۀ دیگر دوام بیاورم. و فکر این که آن‌قدر سالم و بااعتمادبه‌نفس بمانم که این‌طور درباره‌اش بنویسم دور از ذهن‌تر از آن بود که باورپذیر باشد. یکی از نشانه‌های کلیدی افسردگی ندیدن هیچ امیدی است. هیچ آینده‌ای. دور از تونلی که در انتهای آن روشنایی است، انگار هر دو سر تونل بسته شده، و شما داخل آن هستید. بنابراین، اگر فقط از آینده خبر داشتم، این که از هر چه تجربه کرده بودم به مراتب روشن‌تر است، بعد یک سر تونل منفجر و تکه‌تکه می‌شد و می‌توانستم با روشنایی روبه‌رو شوم.»

«من به این اعتقاد دارم، چون تا اندازه‌ای از طریق خواندن و نوشتن بود که راهی برای نجات از تاریکی پیدا کردم. از وقتی فهمیدم افسردگی دربارۀ آینده دروغ می‌گوید، خواسته‌ام کتابی دربارۀ تجربه‌ام بنویسم تا به افسردگی و اضطراب ضربه‌ای زده باشم. بنابراین، این کتاب به دنبال دو چیز است. کاهش داغ ننگ، و -جاه‌طلبی شاید بیشتر دون کیشوت‌وار- تلاش و عملاً قانع کردن مردم که ته دره هرگز روشن‌ترین چشم‌انداز را فراهم نمی‌کند. من این را نوشتم چون قدیمی‌ترین کلیشه حقیقی‌ترین باقی می‌ماند. زمان شفا می‌دهد.»

«روزی را به یاد می‌آورم که منِ قبلی‌ام مُرد. با یک فکر شروع شد. مشکلی پیش آمده بود. آن شروعش بود. پیش از آن‌که متوجه شوم چه چیزی است. و بعد، یک لحظه یا بیشتر بعد، حس عجیبی درون سرم به وجود آمد. یک فعالیت بیولوژیک در پشت جمجمه‌ام، نه چندان بالاتر از گردنم. مخچه. یک تپش، یا پرپر زدن شدید، انگار یک پروانه داخلش گرفتار شده بود، همراه با یک احساس گزگز. هنوز در  مورد تأثیرات فیزیکی عجیبی که افسردگی و اضطراب ایجاد می‌کنند چیزی نمی‌دانستم. و بعد شروع کردم به رفتن. غرق شدم، به سرعت، درون یک واقعیت تنگناهراسانه و خفه کنندۀ تازه غرق شدم.»

خواندن کتاب دلایلی برای زنده ماندن را به چه کسانی پیشنهاد می‌کنیم؟

با خواندن کتاب دلایلی برای زنده ماندن متوجه می‌شوید که افسردگی واقعاً چیست، چه تأثیری بر روی روح و روان افراد می‌گذارد و چطور باید با این احساس‌های مختلف مواجه شد و متوجه می‌شوید که در این احساس با میلیون‌ها انسان دیگر شریک هستید.

دربارۀ نویسندۀ کتاب دلایلی برای زنده ماندن

کتاب دلایلی برای زنده ماندن

مت هیگ، نویسنده و روزنامه‌نگار انگلیسی در سال 1975 در شفیلد انگلستان به دنیا آمد. او هم کتاب‌های داستانی و هم غیرداستانی برای کودکان و بزرگسالان می‌نویسد. مت هیگ اولین رمانش را در سال 2004 منتشر کرد و با رمان‌هایش به شهرت و موفقیت عمومی رسید. رمان‌های کودکان مت هیگ بسیار پرفروش است و فیلمی با اقتباس از رمانش در سال 2021 منتشر شد. 

مت هیگ در نیوآرک، ناتینگهام شایر بزرگ شد. او در دانشگاه هال و دانشگاه لیدز تحصیل کرد و در حال حاضر در یورک زندگی می‌کند. پس از راه‌اندازی شرکت بازاریابی اینترنتی خود و کار در یک کلوپ شبانه در اسپانیا، تبدیل به یک نویسندۀ تمام‌وقت شد. او برای روزنامه‌های مختلف ملی از جمله گاردین و ایندیپندنت می‌نویسد. 

هیگ قلمی بسیار خوانا دارد و  قلم‌اش به‌صورت مستمر بین زبانی زهرآگین و شوخ‌طبع جابه‌جا می‌شود و این موضوع تلاش او برای جستجوی دغدغه‌های ادبی عمیق‌تر را پنهان می‌کند. هیگ به‌ویژه در داستان‌های بزرگسال خود، از راوی‌های غیرمعمول برای تشریح داستان زندگی خانوادگی و اختلالاتشان بهره می‌برد و همچنین مفاهیم اضطراب، سرکوب و کنترل در زمینه روابط خانوادگی را بررسی می‌کند. از جمله کتاب‌های مت هیگ که در ایران به فارسی ترجمه‌ شده‌اند می‌توان به کتاب «آسایش»، «انسان‌ها»،‌ «دلایلی برای زنده ماندن»، «یادداشت‌هایی برای سیارۀ پر استرس»، «آرام باش بی‌اعصاب» و «شکست‌های نام‌های تجاری» اشاره کرد.

دربارۀ مترجم کتاب دلایلی برای زنده ماندن

گیتا گرگانی مترجم کتاب دلایلی برای زنده ماندن، نویسنده و پژوهشگر ادبیات کودکان و نوجوانان است. او جایزۀ بهترین ترجمۀ رمان نوجوانان جشنوارۀ کانون پرفروش فکری کودکان و نوجوان را در سال 1383 برای رمان ژانوس ستاره آرزو دریافت کرد. 

از دیگر آثار ترجمه شدۀ گیتا گرگانی می‌توان به «گروشام گرینچ و جام نحس» اثر آنتونی هوروویتس، «زندگی پی» اثر یان مارتل، «انگشت جادویی» و «لاکپشت» اثر رولد دال، «کافکا در ساحل» اثر هاروکی موراکامی و «انسان‌ها، هیچ‌جا خانه نمی‌شود» اثر مت هیگ اشاره کرد.

کتاب دلایلی برای زنده ماندن

امتیازات

کتاب دلایلی برای زنده ماندن از سایت آمازون امتیاز 4.5 از 5 و از سایت گودریدز امتیاز 4.1 از 5 را به دست آورده است.

جوایز کسب شده

کتاب دلایلی برای زنده ماندن برندۀ جایزۀ سالانۀ ادبی Books Are My Bag Readers انجمن کتابفروشان انگلستان و ایرلند در سال 2016 شد.

میزان فروش کتاب

کتاب غیرداستانی دلایلی برای زنده ماندن، کتاب پرفروش ساندی‌تایمز شد و 46 هفته در صد کتاب‌های پرفروش انگلستان باقی ماند.

تحلیل سی بوک از کتاب دلایلی برای زنده ماندن

کتاب دلایلی برای زنده ماندن داستانی واقعی از چگونگی وقوع یک بحران در زندگی است، مت هیگ توانسته بر بیماری‌ قرن پیروز شود، بیماری‌ای که امروزه گریبان بسیاری از مردم را گرفته و تقریباً مت هیگ را به مرز نابودی کشاند اما او یاد گرفت که چطور دوباره به زندگی برگردد.

کتاب دلایلی برای زنده ماندن کشفی جذاب، خنده‌دار و شاد از چگونگی زندگی بهتر، عشق و احساس زنده ماندن و مهم‌تر از آن  آوردن دلایلی برای زنده ماندن است. مت هیگ می‌گوید من این کتاب را نوشتم چون فهمیدم این حرف کلیشه‌ای قدیمی که می‌گویند زمان مرهم است واقعاً حقیقت دارد.

اگر از کتاب دلایلی برای زنده ماندن خوشتان آمده، این کتاب‌ها را از دست ندهید.

عیبی ندارد اگر حالت خوش نیست نوشتۀ مگان دیواین کتابی دربارۀ رویارویی با سوگ و سوگواری است. نویسنده در این کتاب رویکردی عمیق و جدید برای مقابله و غم و اندوه به خوانندگان ارائه کرده است.

آرامش اثر دیگری از مت هیگ، راهنمایی برای دوام آوردن در این دنیا و جهان پر استرس است. مجموعه‌ای از خاطرات و دلداری‌های مت هیگ، که می‌خواهد به خواننده نشان دهد در این دنیا تنها نیست.

نمایش کامل نقد و بررسی تخصصی

نظرات کاربران (1)

نظر شما در مورد این کتاب

امتیاز شما به این کالا:

نظرات دیگر کاربران

  • تصویر کاربر

    • الهه باقری
    • پاسخ به نظر

    این کتاب داستان و روایت و تجربه زیسته‌ی مت هیگ است که چطور توانست از افسردگی و رنج رها پیدا کند. او آن را در پنج بخش بیان می‌کند سقوط، فرودآمدن، برخاستن، زیستن و بودن.

بریده ای از کتاب (0)

بریده ای از این کتاب

بریده های دیگر کاربران

عیدی