نظر خود را برای ما ثبت کنید
انتشارات بیدگل منتشر کرد:
ایدهها از کجا میآیند؟ دیوید لینچ، فیلمساز مشهور جهانی، با کتاب صید ماهی بزرگ روزنی کمیاب به روی اسلوبهای هنریاش، سبک کار شخصیاش، و بهرههای خلاقانه فراوانش از تجربه مراقبه میگشاید.
لینچ شرح میدهد که چگونه به درون «شیرجه» میزند. ایدهها را ماننده ماهی «صید» میکند و آنها را مهیای صفحه تلویزیون، پرده سینما یا دیگر رسانههای مورد استفادهاش نظیر نقاشی، موسیقی و طراحی میسازد. لینچ برای اولین بار در مورد تعهد سی و اندی سالهاش به مراقبه تعالی بخش و تاثیری که بر فرآیند خلاقیت او نهاده مینویسد.
لینچ در فصلهایی کوتاه، از شکلگیری ایدههایش حرف میزند؛ اینکه از کجا میآیند، چطور آنها را به چنگ میآورد و و کدامیک بیشتر او را جذب خود میکند. او توضیح میدهد که چگونه افکارش را به عمل درمیآورد و به چه صورت با اطرافیانش تعامل میکند.
سرانجام به تعمق در مورد «خود» و دنیای پیرامون میپردازد و اینکه چگونه فرآیند «شیرجه زدن به درون» که بر کار او تاثیری ژرف نهاده، مستقیما میتواند به دیگران سود برساند.
صید ماهی بزرگ برای انبوه طرفداران لینچ همچون مکاشفهای است که موجب درک بهتر دیدگاه شخصی وی میشود. در ضمن برای کسانی که نمیدانند خلاقیت خود را چگونه رشد دهند، کتابی جالب توجه است.
دیوید لینچ، کارگردانی که سه بار نامزد جایزه اسکار شده است، یکی از فیلم سازان پیشتاز دوران ماست. از اوایل دهه هفتاد میلادی تا به امروز پروژههای عامه و منتقد پسند لینچ، از جمله کله پلک کن، مرد فیل نما، قلبا وحشی، توئین پیکس، مخمل آبی، مالهالند درایو و اینلند ایمپایر در جهان به آثاری تعبیر میشوند که دیوار بین سینمای هنری و فیلم سازی هالیوودی را فرو ریختهاند.
فروشگاه اینترنتی 30بوک
صیدِ ماهی بزرگ از سایت گودریدز امتیاز 3.7 از 5 را دریافت کرده است.
صیدِ ماهی بزرگ از سایت آمازون امتیاز 4.4 از 5 را دریافت کرده است.
صیدِ ماهی بزرگ (مراقبه، هوشیاری و خلاقیت) زندگینامه و کتابی با حالوهوای خودیاری اثر دیوید لینچ فیلمساز و کارگردان مشهور آمریکایی است. این کتاب در سال 2006 منتشر شد و 84 فصلِ کوتاه و مختصر دارد که در آن لینچ در مورد طیف وسیعی از موضوعات ـ از متافیزیک گرفته تا اهمیت نمایش فیلم در برابر مخاطبان آزمایشی ـ صحبت کرده است. دیوید لینچ این کتاب را با الهام از تجربیاتش در مراقبه متعالی یا به اختصار «تیام» نوشت که نوعی مانترای آرام است که از سال 1973 شروع به تمرین آن کرده بود. لینچ در این کتاب دربارهٔ رویکرد خود به فیلمسازی و سایر هنرهای خلاقانه نیز نوشته است.
«فیلمسازی دمدمیمزاج که برای ساخت آثار پیچیده شناخته شده است در کتاب صیدِ ماهی بزرگ دیدگاه خلاقانهاش را با لحنی شگفتآور و ملایم تعریف کرده است و از آموزههای زیربنایی مراقبهٔ متعالی صحبت میکند. اما نگران نباشید او قصد ندارد در این کتاب مراقبه را تبلیغ کند بلکه به موضوعاتی مانند تفسیرهای کارهایش پرداخته است. این کتاب برای طرفداران و فیلمسازان مشتاق چیزهای زیادی برای گفتن دارد.» - مجلهٔ ورایتی
«لینچ ادعا میکند که به لطف تمرین 33 سالهٔ مراقبهٔ متعالی از لذت غواصی در اعماق آبها لذت برده است. او از انواع ایدههایی تعریف میکند که برای فیلمها کسب کرد و از ایدههایی میگوید که با دیدن یک ساختمان قدیمی یا یک پل زنگزده به ذهنش خطور کرد و احترامی که برای فلینی و کوپرنیک قائل است. لینچ عاشق ساختن فیلم و غواصی در اعماق است و این کتاب گواهی بر عشق او به این دو موضوع است.» - مجلهٔ معنویت
«در این کتاب دیوید لینچ تلاشهای سینمایی خود را برای خواندن ذهن تماشاگر کنار میگذارد و بهجایش آنها را به ذهن خودش دعوت میکند؛ دعوتی که تقریباً به اندازهٔ بلیط کارخانهٔ شکلاتسازی ویلی وونکا داستانی نادر و تقریباً باورنکردنی است. صیدِ ماهی بزرگ ترکیبی از افکار و مضامین است، و گاهی اوقات تصادفی؛ مانند جریانی از آگاهی که او با انداختن قلاب به دریای بیانتها به آنها دست یافته است. این کتاب زندگینامه، تحلیل فیلم، فلسفه و معنویت را با صداقتی صمیمانه درهم آمیخته و درعینحال روایتی از اشتیاق نویسنده برای ترسیم دنیای رویاها و ایدهها و تبدیل آنها به عمل را در خود جای داده است.» - بلاگکریتیکس
«با این کتاب لینچ اجازه داده است تا نگاهی نادر به ذهن او داشته باشیم. در این فرآیند او اطلاعات بیوگرافی، فلسفه و فیلم و پشت صحنه (از جمله ارتباط بین فیلمهای بزرگراه گمشدهاش و جی.سیمپسون) را فاش میکند تا توجهٔ کسانی را که بیشتر به فیلمهایش علاقهمند هستند تا آگاهیاش نیز به خود جلب کند.» - بوکلیست
کتاب صیدِ ماهی بزرگ افشاگریهای عمیق و جذاب دیوید لینچ است و بسیار مناسب طرفداران این فیلمساز است و همچنین مناسب کسانی است که دوست دارند دیدگاه شخصی لینچ را بهتر درک کنند. این کتاب برای کسانی که مایلند بدانند چگونه میتوان خلاقیت را پرورش داد نیز به همان اندازه جذاب است.
«اولینبار که چیزهایی در مورد مراقبه شنیدم، هیچ علاقهای به آن پیدا نکردم. حتی کنجکاو هم نشدم. به نظرم اتلاف وقت بود. تا اینکه این عبارت توجه مرا جلب کرد: «شادی حقیقی در درون نهفته است.» ابتدا آن را جملهای موذیانه پنداشتم، چون نمیگفت که این «درون» کجاست و یا چطور به آن میرسی. بااین حال، دروغ هم نمیگفت و مرا به صرافت انداخت که شاید مراقبه راهی برای راه یافتن به درون باشد. در مورد مراقبه مطالعه و پرسوجو کردم و به انواع آن فکر کردم. در همان روزها خواهرم زنگ زد و گفت شش ماه است مراقبهٔ تعالی بخش میکند. چیزی در صدایش بود. نوعی تغییر. نوعی شادی خاص. با خودم گفتم، این همون چیزیه که میخوام. این شد که در ماه جولای 1973 به مرکز مراقبهٔ تعالی بخش لس آنجلس رفتم. یکی از مربیهای آنجا را دیدم و از او خوشم آمد. شبیه دوریس دی بود و این روش را او به من آموخت. به من مانترا یا وِردی را یاد داد که نوعی تأمل همراه با ارتعاش صوتی است. معنیاش مهم نیست، فقط اینکه تأملی است که ارتعاش صوتی بسیار خاصی دارد. مرا به اتاقکی برد تا اولین مراقبهام را در آن انجام دهم. نشستم، چشمهایم را بستم و خواندن وِرد را شروع کردم. انگار در آسانسوری قرار گرفتم که کابلش قطع شد!»
«مراقبه را زمانی شروع کردم که پر از ترس و نگرانی بودم. در خودم احساس خشم و افسردگی داشتم. من این خشم را غالباً روی همسر اولم خالی میکردم. پس از آنکه حدود دو هفته از مراقبه کردنم گذشت، او پیش من آمد و گفت، «چیزی شده؟» لحظهای ماتم بُرد. بعد پرسیدم، «منظورت چیه؟» و او گفت، «خشمت کجا رفته؟» خودم هم نفهمیده بودم که کِی محو شده بود. من آن خشم و افسردگی را لباس دلقکی پلاستیکیِ خفهکنندهٔ منفیگرایی مینامم. خفهکننده است و بوی گند پلاستیک میدهد؛ اما وقتی شروع به مراقبه میکنی و به درون شیرجه میزنی، کمکم محو میشود. وقتی از بین میرود، تازه میفهمی چه بوی تعفنی داشته است. همین که محو شود، تو آزادی. خشم و افسردگی و غم به دردِ قصهها میخورند، ولی برای فیلمساز یا هنرمند در حکم زهرند. آنها انبُرقفلی خلاقیتاند. اگر گیر این انبر بیفتی، به آسانی نمیتوانی از تخت خواب دل بکنی و تجربهٔ چندانی از جریان فکر و خلاقیت نخواهی داشت. باید زلال باشی تا بتوانی خلق کنی. باید بتوانی ایده صید کنی.»
«در دورهٔ دبیرستان کتاب روح هنر نوشتهٔ رابرت هِنری را خواندم، که ایدهٔ زندگی هُنری را در من برانگیخت. برای من زندگی هنری به این معنا بود که خود را وقف نقاشی کنم ـ کاملاً وقف آن شوم و هر چیز دیگری را کنار بگذارم. تصورم این بود که تنها راه تعمق و مکاشفه همین است. با این حساب، هر چیزی که ذهن را از مسیر کشف منحرف کند، جزو زندگی هنری نیست. درواقع زندگی هنری نوعی رهایی است. گرچه کمی خودخواهانه به نظر میرسد، ولی منظور این نیست که خودخواه باشی، بلکه منظور این است که باید آن وقت بگذاری. بوشنِل کیلر، پدر دوستم توبی، همیشه میگفت، «اگه بخوای یه ساعتِ مفید نقاشی کنی، باید چهار ساعتِ پیوسته براش وقت بذاری.» حرف او کاملاً درست است. تو یک دفعه شروع به نقاشی کردن نمیکنی، باید کمی بنشینی و ایدهای دریافت کنی، بلکه درست عمل کنی. کلی مواد لازم داری که دم دستت باشد. مثلاً باید بومهای نقاشی با پارچهٔ کشیده و محکم بسازی. آماده کردن چیزی که روی آن نقاشی کنی خودش وقت میبرد و بعد از آن است که دست به کار میشوی. باید آن قدر ایده داشته باشی که بتوانی کار را شروع کنی، چون به نظرم آنچه پس از آن روی میدهد فرایندی از کنش و واکنش است؛ فرایند دائمیِ ساختن و خرابکردن. با خرابکردن، چیزی کشف میشود و روی خرابه بنا میگردد. طبیعتْ نقش مهمی در این امر بازی میکند.»
در طول چهار دههٔ گذشته، دیوید لینچ برخی از شناختهشدهترین و مطرحترین آثار سینمای عصر حاضر را خلق کرده است. هنر این نویسنده-کارگردان بسیار متمایز است و نه تنها آثارش در گیشه بسیار موفق بودهاند، بلکه تحسین منتقدان و نسلهای فرهنگی را نیز به همراه داشته است. از اوایل دهه هفتاد میلادی تا به امروز پروژههای عامه و منتقد پسند لینچ، از جمله «کله پاک کن»، «مرد فیل نما»، «قلب وحشی»، «توئین پیکس»، «مخمل آبی»، «مالهالند درایو» و «اینلند ایمپایر» در جهان به آثاری تعبیر میشوند که دیوار بین سینمای هنری و فیلم سازی هالیوودی را فرو ریختهاند. لینچ در کتابِ خواندنیاش «صید ماهی بزرگ» نشان میدهد که چطور چنین ایدههای بزرگی به ذهنش خطور کرده است. او از تعهد چندین سالهاش به مراقبه متعالی و تأثیرآن بر ذهن و خلاقیت خودش میگوید. عنوان کتاب صیدِ ماهی بزرگ به این ایدهٔ لینچ اشاره دارد که «ایدهها همچون ماهیاند. برای صید ماهی کوچک میتوانی در سطح آب بمانی. ولی اگر میخواهی ماهی بزرگ بگیری، باید به عمق بروی. ماهیهای اعماق، قویتر و نابترند. آنها درشت، انتزاعی و بسیار زیبا هستند.» از نظر لینچ عمیقتر رفتن به معنای تجربهٔ یک حالت هوشیاری عمیقتر و گستردهتر و یک حالت ماورایی است؛ تجربهای که خودش در طول سی سال مراقبه داشته است اما معتقد است که رسیدن به چنین تجربهای در زندگی روزمرهٔ عادی بسیار نادر است. به گفتهٔ لینچ، این تجربه ظرفیت هنری را گسترش میدهد.
لینچ در کتاب صیدِ ماهی بزرگ از قدرت مراقبه و تأثیرش در زندگی خود میگوید و عنوان میکند که در ابتدا نمیخواست مراقبه کند. او میگوید که چگونه در نهایت به توصیهٔ خواهرش به سراغ مراقبه متعالی رفت و در آن زمان، او در تلاش بود تا اولین فیلم بلندش را با عنوان «کله پاککن» تکمیل کند و اولین ازدواجش در حال فروپاشی بود. او در این کتاب در مورد تأثیرات مداوم مراقبه برفرآیند خلاقیت خود نوشته است و توضیح میدهد چطور مراقبه ذهن و زندگیاش را تغییر داد و نشان میدهد که چگونه تخیل او با مراقبه رها میشود و مفاهیم خلاقانه در حین مراقبه به ذهن او خطور میکنند. او معتقد است که مراقبه بهطور خاصی، درهای ایده را به روی ذهن او میگشاید. او در این کتاب توضیح میدهد که همهچیز، هرچیزی که از عمیقترین سطح بیرون بیاید باارزشتر است که در فیزیک مدرن به آن میدان یکپارچه میگویند. او معتقد است هر چه آگاهی شما بیشتر شود، به سمت این منبع عمیقتر میروید و میتوانید ماهیهای بزرگتری صید کنید یا به عبارتی خلاقیتهای بزرگتری داشته باشید. دیوید لینچ در کتاب صیدِ ماهی بزرگ، پنجرهای نادر به روشهای فیلمسازی خود گشوده است و بهعنوان یک هنرمند از شیوهٔ کار شخصیاش گفته است و مزایای خلاقانهای که از تمرین مراقبه به آنها دست یافته، توضیح داده است.
• نخستین شیرجه
• لباس دلقلکیپلاستیکی خفه کننده
• سرآغاز
• زندگی هنری
• باغی در شب
• پردهها بالا میروند
• سینما
• تفسیر
• چرخه
• ایدهها
• میل
• هشیاری
• برگردان ایده
• لس آنجلس
• کله پاککن
• شتابزدگی
• یوگیها
• بابز بیگبوی
• عصبانیترین سگ دنیا
• کتاب مفید باش اثر آرنولد شوارتزینگر بدنساز حرفهای و ستارهٔ سینمای جهان و البته فرماندار سابق و سیاستمدار آمریکایی است. او در این کتاب با توجه به زندگی و تجربیاتش، از هفت مهارت مهم در زندگی صحبت کرده است. او معتقد است این مهارتها به هر کسی کمک میکند در زندگی به اهدافش برسد و بتواند شادتر زندگی کند.
• کتاب چراغ سبزها اثر متیو مککانهی بازیگر مشهور آمریکایی است که برندهٔ جایزهٔ اسکار شد. این کتاب پُر از داستانهای جالب، جملههای حکیمانه و درسهایی از زندگی از این بازیگر است که از دلِ سختیها به وجود آمدهاند و همگی راز زندگی را فاش میکنند. مککانهی در این کتاب از شما دعوت میکند تا درسهایی که زندگی به او آموخته، بیاموزید.
دیوید کیث لینچ فیلمساز، هنرمند و موسیقیدان آمریکایی است که در سال 1946 به دنیا آمد. او را بیشتر برای ساخت فیلمهای سورئالیستی و خیالپردازانه میشناسند و فیلمهایش بسیار مورد تحسین منتقدان قرار گرفته است. لینچ قبل از شروع ساخت فیلمهای کوتاه در اواخر دههٔ 1960، نقاش بود. اولین فیلم بلند او در سال 1977 با نام «کله پاککن» اکران شد. او در سال 1980 برای ساختن فیلم «مرد فیلی» نامزد دریافت جایزهٔ اسکار بهترین کارگردانی شد. فیلم دیگرش با نام «قلب وحشی» در سال 1990 برندهٔ نخل طلای جشنوارهٔ فیلم کَن شد. لینچ و مارک فراست با همکاری هم سریال «توئین پیکس» را ساختند که بین سالهای 1990 و 1991 از شبکهٔ اِیبیسی پخش شد. دیوید لینچ در زمینهٔ موسیقی، نقاشی و عکاسی نیز فعالیت داشته است. او کتابهای «تصاویر»، «صیدِ ماهی بزرگ» و «اتاق رویا» را نوشته است و همچنین چندین موزیک ویدیو برای هنرمندانی مانند کریس ایزاک و تبلیغاتی برای شرکتهای بزرگی همچون کلوین کلین، لورآل و گوچی ساخته است. او که سالها به تمرین مراقبه متعالی پرداخته، بنیاد دیوید لینچ را تأسیس کرد که بتواند آموزش این مراقبه را در مدارس نیز رواج بدهد. لینچ جوایز متعددی از جمله «شیر طلایی برای یک عمر دستاورد» را در سال 2006 و جایزهٔ اسکار افتخاری را در سال 2019 دریافت کرده است.
نمایش کامل نقد و بررسی تخصصی
تلفن تماس: 67379000-021
ایمیل: info@30book.com
اواسط سال 1393 بود که چند تا جوان، صمیمی، پرانرژی و لبریز از ایده، بهعنوان یک دارودستهی تبعیدیِ کرمِکتاب دور هم جمع شدیم تا به رویای معرفی و فرستادن کتاب به دوردستترین کتابخوارهای ایران برسیم. ما نه عینک گرد میزنیم، نه سبیل بلند داریم (به جز یک مورد) و نه زیاد اهل کافه رفتنیم.
ما تیم بچهمعمولیهای 30بوک هستیم: ذلهکنندهی سرمایهگذارهای دستبهعصا، حامیان تمامعیار احمقانهترین و جسورانهترین ایدهها، و کَنهی حل غیرممکنترین مسئلهها. اگر جوانید (دلتان را میگوییم!)، یک جای خالی هم برای شما توی بوفه کنار گذاشتهایم. به دنیای 30بوک خوش آمدید!
© 1393-1403 | تمامی حقوق این سایت متعلق به فروشگاه اینترنتی کتاب و محصولات فرهنگی 30بوک می باشد.
توضیح درباره این کتاب شاید نیاز به نوشتن کتاب دیگر دارد. بهترین کار جست و جو کردن سخنرانی خود دوید لینچ درباره موضوعی هست که به صورت مختصر اما کاربردی در این کتاب دربارهاش بحث کرده. این رو بدونید که قرار نیست هیچ چیزی درباره فیلم سازی یا خلاقیت از این کتاب یاد بگیرید اما اگر کاری که گفته رو بتونید انجام بدین اونوقت شما از هرچیزی توی این دنیا بینیاز میشین