

دگرسنجی کانت و مارکس
انتشارات هرمس منتشر کرد: ... از همان آغاز، درک مارکسيستهاي کانتي از سرمايهداري در نظرم سست و ضعيف مينمود. ولي نسبت به خود مارکس حس احترامي آميخته با ترس و حيرت داشتم. حس تحسينم براي سرمايه، کتابي با زير عنوان نقد اقتصاد سياسي، با گذر سالها فقط فزوني يافته است. در مقام دانشجوي اقتصاد سياسي و خواننده دقيق سطر به سطر سرمايه، همواره از اين واقعيت آگاه و ناخرسند بودم که فيلسوفان مارکسيست از لوکاج تا آلتوسر آن را حقيقتا از دل و جان نخواندهاند. بلکه بر عکس، فقط عناصري از آن را برگرفتهاند که به کار دغدغههاي فلسفيشان ميآمده است. از اين نکته نيز ناخشنود بودم که اکثريت اقتصاددانان سياسي، سرمايه را صرفا کتابي در باب اقتصاد تلقي ميکردند... در اين مسير، بيش از پيش با حضور کانت، به مثابه متفکري رويا رو شدم که او نيز جوياي پيش نهادن امکان عمل است. نقد عقل محض همان کتابي است که بايد همپاي سرمايه خوانده شود... کتاب حاضر ماهيت آکادميک ندارد. رسالههاي آکادميک فراواني دربارهي کانت و مارکس موجود است که دادههاي تاريخي را به دقت ميکاوند. کاستيهاي نظري آن دو را گوشزد ميکنند، و آموزههايي ظريف و پيچيده ارائه ميکنند. من علاقهاي به اين قسم پژوهشها ندارم. به خود جرئت نميدهم براي افشاي کاستيها کتاب بنويسم؛ برعکس، ترجيم ميدهم براي ستايش دست به قلم ببرم. از اين روي کار من جر و بحث با کانت و مارکس نسبت. هدف من خواندن متنهاي ايشان و تمرکز بر کانون و توانمنديهايشان بود. ولي به گمانم درست به همين سبب هيچ کتابي بيش از اين به انتقاد از آن دو نميپردازد. جذابيت «گفتار» کاراتاني براي ما، اساسا ناشي از شباهت نسبي تاريخچه نظري و وضعيت تاريخي کاراتاني با تجربه خودمان است. نوع کتابهايي که او خوانده است، نحوه تاثير پذيرفتن او از متفکران غربي معاصر و جايگاه او؛ به مثابه متفکري آسيايي، جملگي حسي از آشنايي و نزديکي در خواننده فارسي زبان برميانگيزد. فروشگاه اينترنتي 30بوک
شاید بپسندید














از این مترجم













