نظر خود را برای ما ثبت کنید
انتشارات نگاه منتشر کرد:
آیا هیچ وقت از خودتان پرسیدهاید یا برای شما این پرسش پیش آمده است که در میان مکاتب مختلف اقتصادی، به واقع دعوا بر سر چیست؟ یا به عبارت دیگر، معیار سنجش و مقایسه یک نظام اقتصادی با دیگری کدام است؟ البته من به مباحث درسنامهای و به اصطلاح دانشگاهی کار ندارم. ولی آغاز میکنم از این واقعیت بدیهی که من و شما قبل از اینکه حتی بخواهیم سعی کنیم به این پرسشها جواب بدهیم، باید لباسی به تن داشته باشیم و مثلاً دو یا سه بار در شبانه روز غذایی خورده باشیم و وقتی که خوابمان میگیرد سرپناهی باشد که در زیر آن استراحت کنیم. البته من هم میدانم که وقتی هوا گرم است نیاز ما به لباس به حداقل میرسد و یا حتی شبهای تابستان میشود در گوشه پارکی هم خوابید. ولی آن چه که من میخواهم بگویم اینکه در جوامع بشری نیازهایی وجود دارد و در کنارش هم، منابع محدودی که باید صرف تولید آن چیزهایی بشود که برای رفع این نیازها لازم است. مشاهده میکنید که من از عمدهترین پیش فرض اقتصاد لیبرالی یا سرمایهداری آغاز کردهام که هر جامعهای با محدودیت منابع و به راستی نیازهای بی انتهای خود روبروست. وقتی چنین است پس طبیعتاً، باید این منابع محدود به شیوهای صرف تولید بشود که حداکثر نیازها را بر آورد . نکته این است که کمیابی منابع باعث میشود که بین شیوههای مختلف استفاده از این منابع محدود تصمیم گیری شود. برای نمونه، یک قطعه زمین اگر برای ساختمان آپارتمان مورد استفاده قرار گیرد بدیهی است که در همان قطعه زمین دیگر نمیتوان گندم کاشت. و به همین نحو، وقتی شما میروید و نرس میشوید دیگر نمیتوانید هم زمان در یک بانک هم کار کنید. پس، پرسشها به اختصار به این صورت است:
چه محصولاتی باید تولید شود؟
چه مقدار؟
محصولات تولید شده چگونه باید بین مصرفکنندگان توزیع شود؟
بسته به اینکه به این سئوالات چگونه جواب میدهیم، ما با نظامهای اقتصادی مختلف روبرو هستیم. دریک جا، پاسخ این سئوالات را به دست بازار میسپاریم و طبیعتاً اقتصادمان اقتصادی بازار سالار یا سرمایهداری میشود و در جای دیگر، یک نهاد مرکزی درباره این پرسشها تصمیم میگیرد و در آن صورت با اقتصاد دستوری روبرو هستیم. یک حالت بینابینی هم وجود دارد که در بعضی از شاخههادولت و در بعضی دیگر بازار به این پرسشها جواب میدهد که در آن صورت اقتصاد مختلط داریم. البته میتوانیم یک «اقتصاد مشارکتی» هم داشته باشیم که نه سرمایهداری است و نه دستوری- منظورم از اقتصاد دستوری هم همان چیزی بود که در شوروی سابق وجود داشت. پس یکی از کارهای اساسی که باید بکنیم مشخص کردن این نکته است که درایران ما به کدام الگوی اقتصادی تمایل داریم و بعد برای پیشبرد آن الگو دستبهکار بشویم.
معیار سنجش و انتخاب چیست؟
اگر این پیش گزاره درست است که جامعه بشری با کمبود منابع – زمین، کار، منابع طبیعی و سرمایه- و نامحدودبودن نیازهای انسانی روبروست در آن صورت، بی فایده ماندن هر کدام از این منابع، حداقل وجاهت منطقی ندارد. یعنی برای مثال، وجود بیکاری نشانه آن است که نظام اقتصادی ای که بیکاری را بر میتابد، نظام کارآمدی نیست. از سوی دیگر، اگر همگان برای اینکه کسی باشند نیاز دارند غذایی بخورند و لباسی بپوشند و سرپناهی داشته باشند، پس هرجا که تعداد بیشتری از جمعیت از این ضروریات زندگی محروم باشند، یا کمبود داشته باشند، میتوانیم نتیجه بگیریم که نظام اقتصادی اش معیوب است و خوب کار نمیکند. به همین خاطر است که اگر شما سوئیس را با ایران مقایسه بکنید، به روشنی مشاهده خواهید کرد که نظام اقتصادی سوئیس از نظام اقتصادی ایران کارآمد تر است، چون هم درصد بیکاری در سوئیس کمتر از ایران است و هم درصد کسانی که در زیر خط فقر زندگی میکنند و یا به قول ایرانیها به صورت اقشار آسیب پذیر در آمده اند.
فروشگاه اینترنتی 30 بوک
تلفن تماس: 67379000-021
ایمیل: info@30book.com
اواسط سال 1393 بود که چند تا جوان، صمیمی، پرانرژی و لبریز از ایده، بهعنوان یک دارودستهی تبعیدیِ کرمِکتاب دور هم جمع شدیم تا به رویای معرفی و فرستادن کتاب به دوردستترین کتابخوارهای ایران برسیم. ما نه عینک گرد میزنیم، نه سبیل بلند داریم (به جز یک مورد) و نه زیاد اهل کافه رفتنیم.
ما تیم بچهمعمولیهای 30بوک هستیم: ذلهکنندهی سرمایهگذارهای دستبهعصا، حامیان تمامعیار احمقانهترین و جسورانهترین ایدهها، و کَنهی حل غیرممکنترین مسئلهها. اگر جوانید (دلتان را میگوییم!)، یک جای خالی هم برای شما توی بوفه کنار گذاشتهایم. به دنیای 30بوک خوش آمدید!
© 1393-1403 | تمامی حقوق این سایت متعلق به فروشگاه اینترنتی کتاب و محصولات فرهنگی 30بوک می باشد.