

شناخت هویت زن ایرانی در گستره تاریخ (2)
انتشارات روشنگران منتشر کرد:
پژوهش در راستاي درک و دريافت موقعيت و چونگي زندگي زنان در گذشته ي ملت ها، بازکوينده ي حقايقي از روابط دروني جامعه است که به وقت خود تاريخ ساز بوده و به اعتلا يا اضمحلال ملت و دولتي انجاميده است، اما در نوشته هاي هيچ يک از تاريخ نويسان سنتي اثري ازآن نيست. به همين اعتبار، پژوهش درباره ي وضعيت زنان در تاريخ گذشته ي ايران نيز مي تواند راهگشاي درکي صحيح تر از روند تکامل اجتماعي و چگونگي مراودات درون مردي و به عبارت ديگر، تاريخ راستين مردم ايران باشد.
هدف از اين کاوش، يافتن هويت راستين و در سايه مانده ي زن ايراني است که در چارچوب (مقتضيات) و در محدوده ي (قراردادهاي اجتماعي)نقش پذيرفته است تا بتوان از اين طريق به هويت راستين انسان ايراني از آغاز گام نهادن به صحنه ي تاريخ جهان پي برد.
هرچند تمامي اشکال پيدا و ناپيداي زندگي و حضور اجتماعي زن ايراني در پس پرده ي پيش داوري ها و معيارهاي ارزشي خاص حکومت هاي اقتدار و خود محوربين در اسارت سرنوشتي از (پيش ساخته) از ديدگان ظاهربين پنهان مانده و لاجرم انکار شده است، اما اثر حضور او در دوره هاي گوناگون و پرفراز و نشيب حيات ملي و سياسي ملت ما و در شکل گيري تمدن و ويژگي هاي فرهنگ ايراني، انکار ناپذير است.
هدف از چنين پژوهشي را مي توان با اين پرسش همراه گرد گه چرا زندگي زنان در خاورميانه و ايران از زمان هاي دور با رنج و نامرادي بيشتري همراه بوده است؟ در پي يافتن پاسخ اين سوال، خود به خود سلسله پرسشهاي ديگري مطرح مي شوند: چرا زندگي انسان ايراني به رغم تمدن ديرپا و فرهنگ کهن و درخشانش با توفيق و اعتلايي سزاوار اين ملت باستاني همگام و هماهنگ نبوده است؟ از چه رو اين اين سرزمين بارها و بارها مورد حمله و هجوم فرهنگ هاي پست تر از خود قرار گرفته و تا پرتگاه نابودي کامل پيش رفته است؟ چرا و چگونه است که به رغم همه ي اين رنج ها و محنت ها، ما هنوز با همان نام باستاني و کم و بيش همان زبان و همان ترکيب قومي نژادي و در همان موقعيت جغرافيايي بر پهنه ي جهان ايستاده ايم؟ کدام بخش از جامعه، بار اين بقا را به دوش کشيده و به منزل رسانده است؟
فروشگاه اينترنتي 30 بوک
شاید بپسندید














از این نویسنده













