

در باب دوستی لایلیوس
«سيسرو» يکي از فيلسوفان رواقي است. محور تفکر رواقيون طبيعت است . طبيعت از نظر آنها صرفاً شامل موجودات اين جهاني نيست، بلکه کل موجودات اعم از انسان و خداوند را در بر ميگيرد. اين کتاب در باب دوستي نوشته شده است. بطور حتم درباره دوستي پرسشهاي فراوان و متفاوتي ميتوان مطرح کرد: رابطه دوستي با فضيلت، پرسشهاي مربوط به چگونگي پايداري دوستي ، ويژگيهاي دوستي حقيقي و . . . . «سيسرو» تأثير بسياري از افلاطون و ارسطو پذيرفته است، و در اين کتاب به نقل قولهاي مستقيم و غير مستقيم آراي اين دو فيلسوف ميپردازد. شايد ما دوستان بسياري داشتهايم، اما آيا ميتوانيم بگوييم دوستي حقيقي چيست و دوست راستين چه کسي ميتواند باشد؟ آيا دوستي نياز روحاني ما به نفسي ديگر است؟ آيا ما بدون دوست ميتوانيم زندگي کنيم؟ اين پرسشها و هزاران پرسش ديگر در واقع برخاسته از روابط اجتماعي انسانهاست. آيا خود اين روابط اجتماعي ميتوانند روابطي عقلاني باشند؟ مبحث دوستي، همانند ديگر مباحث فکري، خط سيري در تاريخ انديشة انساني دارد که با افلاطون آغاز ميشود و با ارسطو قوام مييابد. با ظهور مسيحيت مبحث دوستي وارد سپهري دگرگون ميگردد و به نوعي يک امر روحاني و آسماني تلقي شود. مترجم اين کتاب بهنام اکبري پيش از اين کتاب «آکويناس» را منتشر کرده و در حال ترجمة کتابهاي «تاريخ فلسفه راتلج» و «در باب وحدت عقل» است.
شاید بپسندید














از این نویسنده














از این مترجم













